تأثیر گره گشایی
علامه طباطبایی می‌فرمود: استادم مرحوم آیت‌الله قاضی را در مغازة سبزی فروشی دیدم که مشغول خرید کاهو بود، اما به عکس سایر مردم، کاهوهای پیرشده را برمی‌داشت. بعد فرمود: «اگر این کاهوها را نخرم، فاسد می‌شود و صاحب مغازه زیان می‌کند. از این رو  آنها را می‌خرم و برگهای فرسوده اش را جدا می‌کنم و از برگهای خوبش استفاده می‌کنم.» این‌گونه مستحبات، انسان را به مقامات معنوی و به قرب الهی می‌رساند.
اهتمام در به‌جا آوردن اعمال استحبابی نظیر انس با قرآن، خواندن ادعیه، ارتباط عاطفی با خدا، نماز شب، مداومت به ذکر و خدمت به خلق، نزد اهل معرفت و عارفان، اهمیت ویژه‌ای دارد و امکان ندارد اعمال مستحب در زندگی و برنامة روزانة آنان وجود نداشته باشد.
همه باید چنین باشند، به‌ویژه طلبه‌ها و روحانیون، تا تبلیغاتشان کاربرد داشته باشد و بتوانند در دل مردم نفوذ کنند و تأثیرگذار باشند. مخصوصاً ارتباط و انس با قرآن و اهمیت به توسل، با ادعیه و زیاراتی که مرحوم محدث قمی در مفاتیح الجنان آورده است، برای طلبه‌ها لازم است. درس خواندن برای طلاب علوم دینی واجب است، اما آنچه برای آنها کاربرد دارد، عمل به مستحبات است. طلبه‌ای که با قرآن کریم و با روایات مأنوس نباشد، به هیچ جایی نمی‌رسد. اساساً مستحبات نظیر نمک برای غذاست. زندگی بدون مستحبات، مثل غذای بی‌نمک است. همین نمک است انسان را کم‌کم به آنجا می‌رساند که نور خدا بر دلش تجلی می‌کند.
در زمان جوانی ما، همه به مستحبات اهمیت می‌دادند. قبل اذان صبح که به حرم حضرت معصومه(س)‌ مشرف می‌شدیم، مسیر مدرسه تا حرم، مثل روزها خیلی شلوغ بود. گاهی مرحوم آیت‌الله مرعشی نجفی را می‌دیدیم که در هوای سرد، در حالی که  هنوز درب حرم بسته بود، پشت درب نشسته‌اند تا درب باز شود و به داخل حرم بروند. آن وقت‌ها ننگ بود کسی نماز شب نخواند یا نماز صبحش را قدری مانده به طلوع آفتاب بخواند. انس نداشتن طلاب با قرآن،  نقص بزرگی محسوب می‌شد. مهمتر از آن، در جلسات عمومی و خصوصی، غیبت نبود، تهمت نبود، شایعه نبود. در حالی که اهل سیاست هم بودیم، اما کسی به‌عنوان سیاست، آبروریزی و اهانت نمی‌کرد و غیبت و تهمت سیاسی در بین طلبه‌ها رایج نبود.
آنچه اکنون موضوع بحث ماست، تقید به ظواهر شرع و اهتمام به انجام مستحبات است. اهم اعمال مستحب نیز عبارتند از: برقراری ارتباط عاطفی با خداوند، خواندن نمازهای نافله و مستحب، نماز اول وقت، نماز جماعت، روزة استحبابی، مداومت بر ذکر، انس با قرآن و عترت و  خدمت به خلق.
گره‌گشایی از کار مردم بسیار ارزشمند است و موجب تعالی روحی و پیشرفت معنوی می شود. اگر انسان گره‌ای از کار دیگران بگشاید، دل کسی را به دست آورد، برای خاطر خدا قدم بردارد و اختلاف و نزاعی را حل کند، گاهی با همین اعمالی که به ظاهر کوچک است، می‌تواند راه صد ساله را بپیماید. نباید هیچ ثوابی را کوچک شمرد و نادیده گرفت؛ زیرا بعضی اوقات کارهای کوچک‏ و ساده‏ای، در نظر خدا بسیار ارزشمند است و آثار سازنده‏ای در سلوک معنوی دارد. هیچ گناهی نیز نباید سبک شمرده شود؛ چه بسا گناهی که در نظر بنده کوچک‏ است، ولی خشم فراوان خدا را به همراه دارد و موجبات آمرزش بنده را از بین می‏برد. پیامبر گرامی(ص) ‏فرمود: «فلا یَستخفَنَّ أحدُکُم شیئاً مِن الطاعات: هیچ یک از شما طاعتی را سبک نشمارد؛ فإنّهُ لایدری فی أیُّها رضَا الله: زیرا نمی‏داند رضایت خداوند در کدام یک از طاعت‏هاست،  و لایستقلن أحدُکُم شیئاً مِنَ المعاصی‏فإنهُ لایدری فی‏أیها سَخطُ الله: و هیچ یک از شما گناهی را سبک نشمارد؛ زیرا نمی‏داند خشم خداوند در کدام یک از گناهان است.»
بزرگی نقل می‏کند که مدتی بود حال عبادت و نماز شب از من گرفته شده بود، با تضرع و زاری از خدا خواستم علت را بیابم. در عالم کشف متوجه شدم که بچه گنجشکی از من نزد خدا شکایت کرده است. به یاد آوردم که چند روز قبل در راه مسجد مشاهده کردم که چند بچه در حال اذیت و آزار یک بچه گنجشک‏ هستند. من بی‏توجه عبور کردم و به این‏ موضوع اعتنا ننمودم. از یادآوری موضوع خیلی ناراحت شدم و حالت قبض و بی‌توفیقی من مدتی ادامه داشت تا روزی در صحرا دیدم یک بچه گنجشک از درخت روی زمین افتاده و ماری قصد بلعیدنش را دارد. او را نجات دادم، در عالم کشف فهمیدم آن گنجشک نزد خداوند از من تشکر کرده است. پس از آن مجدداً حال عبادت برای من پدیدار شد، از ناراحتی بیرون آمدم و حالت قبض من مبدل به حالت بسط شد.
علامه طباطبائی می‌گفتند: یک بچه گربه افتاده بود در چاه باران خانة ما، و من شب خوابم نمی‌برد که چه کار بکنم؟ بالاخره خرج زیادی کردم تا آن را از چاه درآوردیم و به مادرش رساندیم. من می‌دانم یکی از توفیقاتی که خدا به من عنایت کرد، همین است که به فریاد این بچه گربه رسیدیم.
 

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی