سعید سعیدی: در جراید آمده بود یکی از مدیران اجرایی ارشد کشور در نوشته ای خطاب به خودش، درخواست وامی کرده و پس از موافقت که توسط خودش انجام پذیرفته بود، آن را اخذ کرده است!
این روش نادر در مجموعه اداری کشور که هم تقاضا کننده و هم موافقت کننده یکی شده است؛ مرا به یاد یکی از مدیران برجسته دوران کاری ام در مخابرات ذوب آهن اصفهان انداخت. ایشان وقتی بنا به دلایلی و از جمله کمبود منابع مالی، موفق به تخصیص وام
درخواستی ام نشد، مرا به دفتر خود فراخواند و ضمن توضیح دلیل عدم تعلق وام، اصرار داشت که تا نوبت بعدی اختصاص سهمیه، از بودجه شخصی خودش در اختیارم بگذارد! و چه ترجمان دلکشی می یابد این شعر سعدی در روش و منش این ۲ مدیر:
گفت آن گلیم خویش به در می برد ز موج
این جهد می کند که بگیرد غریق را
عرصه های مدیریتی علاوه بر دانش، همت مردانه نیز میطلبد:
همت مردانه می خواهد گذشتن از جهان
یوسفی خواهد که بازار زلیخا بشکند
جای آن دارد که یادی از این مدیر شرافتمند مهندس مرتضی یوسفیان به میان آید. ایشان افزون بر مدیریت مبتنی بر عاطفه و محبت، استاد مبرزی هم در رشته برق و الکترونیک بود؛ که سال ها در آموزشکده فنی متالورژی ذوب آهن اصفهان هزاران نیروی فنی را تربیت کرد.
مدیر و معلمی که در نهایت ظرافت، به نحوی رفتار میکرد که غباری از او بر دلی نمی نشست؛ و نام نیکی از خود در مجموعه صنعت کشور، و بخصوص ذوب آهن اصفهان به یادگار گذاشت. هر چند که آن چنان قدر او شناخته نشد!اما چه باک، زیرا که او نسب از یوسف داشت؛ و جامه اش به نیک نامی چاک خورده بود:
دامنی گر چاک شد در عالم رندی چه باک
جامه ای در نیکنامی نیز می باید درید!
"حافظ"

شما چه نظری دارید؟