سعید سعیدی: ۲ جوان تحصیلکرده رشته مهندسی در زیرزمین خانهای که دیوار به دیوار خواربارفروشی است؛ آزمایشگاهی را راهاندازی کردند و در آن به سنجش کیفیت مصالح ساختمانی مشغول شدند.
صاحب زیرزمین که به «معمار» شهره است، در حدود دهه ۴۰ در کویت به کارهای ساختمانی مشغول بوده و از پرتو درآمد ناشی از آن زمینهایی را در حاشیه شهر خریداری و با گسترش شهر، آنها را به مغازههایی بدل میکرد و اجاره میداد. او که از تمکن مالی خوبی برخوردار بود؛ چندان به مستاجران و بخصوص این ۲ جوان سخت نمیگرفت، اما اداره دارایی بدون توجه به اجارهنامه محضری ملک، مالیاتی به مراتب غیرمتناسب با مبلغ اجاره را طلب میکرد و این شد که بخشی از مالیات را که قانوناً برعهده مالک بود، مستأجران تقبل میکردند؛ که بیشک بر درآمد آنها تأثیر میگذاشت و چهبسا که ناتوان از ادامه کار میشدند.چه خوب است در مواقعی که مالک با انصافی در مبلغ اجاره تساهل روا میدارد؛ اداره مالیات هم مدارای بیشتری پیش بگیرد: «هر که در دلها مدارا کاشت؛ جمعیت درود ...» بیدل.
استاد یگانه تاریخ، دکتر باستانیپاریزی در کتاب «سیاست و اقتصاد عصر صفوی» از عوامل بیاعتقادی مردم به حاکمیت در اواخر دوره صفوی را «عدم تنظیم مالیاتها و حقوق افراد» ذکر میکند؛ اقداماتی از جنس این عمل اداره مالیات، که عواقبی سلسهوار در اقتصاد ایجاد میکند؛ که صرفاً در افزایش مالیات متوقف نمیشـود. بلکه بانی کشش رو به بالای قیمتها و خدمات میشود: «تو مپندار که مجنون سر خود مجنون گشت / از سمک تا به سمایش کشش لیلی برد!» - علامه طباطبایی:
تسلسل اقدامات حاکمیتی، مانند میخی است که از نعل اسبی میافتد و در نهایت سبب اضمحلال لشگری میشود. از قول یک فرمانده جنگی آمده است که به خاطر یک میخ، نعلی را از دست دادم؛ به خاطر نعلی، اسبی را از پای انداختم؛ به خاطر اسبی، سواری از دست رفت؛ و بهخاطر سواری، لشکری شکست خورد!
«عدل سلطان گر نپرسد حال مظلومان عشق / گوشهگیران را ز آسایش طمع باید برید!» - حافظ.

شما چه نظری دارید؟