حسن بهشتیپور تحلیلگر روابط بینالملل در گفت وگو با شرق در ارزیابی روند ۴ دور مذاکره غیر مستقیم ایران و آمریکا گفت: من معتقدم موفقیت این مذاکرات به میزان استقلال دولت ترامپ از فشارهای اسرائیل و لابیهای قدرتمند در کنگره آمریکا بستگی دارد. اکنون همه چیز تحت تأثیر این واقعیت است که دولت ترامپ تا چه میزان میتواند خود را از سیاستهای تحمیل شده از سوی اسرائیل و لابی قوی اش در کنگره آمریکا رها کند.
به نظر میرسد موضع گیریهای متناقض و بعضاً غیرعادی ترامپ و همکارانش بیانگر اختلاف داخلی است که منشأ اصلی آن سیاستهای اسرائیل است که به دنبال ایجاد مانع بر سر توافق و در نهایت تحمیل جنگ جدیدی به منطقه است زیرا نتانیاهو بقای دولت خود را در ایجاد بحران میبیند.
ایران و آمریکا در این دور از مذاکرات به جای تمرکز بر یک توافق جامع به دنبال راه حلهای مرحلهای و اعتمادسازی تدریجی خواهند بود؛ چراکه این رویکرد میتواند به کاهش تنشها کمک کند. در عین حال عدم توافق بر سر سطح غنیسازی اورانیوم و نحوه لغو تحریمها همچنان مانعی جدی محسوب میشوند. یکی از عوامل کلیدی موفقیت این مذاکرات میزان انعطاف پذیری طرفین در ارائه پیشنهادهای عملی و قابل اجرا خواهد بود. اگر آمریکا بتواند تضمینهای لازم برای لغو تحریمها را ارائه دهد و ایران نیز در زمینه تعهدات لازم برای اطمینان طرف مقابل از صلحآمیز بودن فعالیت هستهای خود انعطاف نشان دهد احتمال دستیابی به یک توافق موقت افزایش مییابد.
وی با اشاره به اختلافات میان ترامپ و نتانیاهو درباره پرونده ایران و احتمال تاثیرگذاری این اختلافات در روند مذاکرات گفت: رژیم صهیونیستی به دنبال درگیری با ایران و خواهان نابودی تاسیسات هستهای ایران است که البته خواسته آنها هرگز محقق نخواهد شد. موضوع دومی که این رژیم مطرح میکند موضوع جنگ است و به صراحت اعلام میکند که تابع آمریکا نیست و تعبیر اقمار را برای خود استفاده میکند. درحالی که خود نتانیاهو هم میداند بدون حمایت آمریکا نمیتواند به ایران حمله کند. اسرائیل از همه جانبه به لحاظ تسلیحاتی و لجستیکی و امنیتی مورد حمایت آمریکاست. نتانیاهو به خوبی میداند که با پایان جنگ در غزه و برقراری صلح دادگاه رسیدگی به جنایات و تخلفات نتانیاهو و دولتش آغاز خواهد شد و مجبور به کنارهگیری خواهد شد.
روند مذاکرات ایران و آمریکا با چالشهای فنی و سیاسی متعددی همراه است اما پیشنهادهای مرحلهای، سرمایهگذاریهای بلندمدت و طراحی تعهدات گامبهگام میتواند هزینه خروج از توافق را برای طرفین افزایش دهد. در این مسیر تضمینهای عملی از جمله مشارکت اقتصادی آمریکا در پروژههای ایران نقش کلیدی خواهد داشت.
بهشتی پور درباره احتمال فعال سازی مکانیسم ماشه علیه ایران از سوی اروپا گفت: این رویکرد جدید ایران است که ترجیح داده تقسیم کار کند و از یک طرف با سه کشور اروپای و نیز چین و روسیه و از طرفی با آژانس و از سویی با کشورهای منطقه در حال رایزنی و تعامل است تا مشکلات را برطرف کند و به نظرم رویکردش در مذاکرات غیرمستقیم ترکیب شده است و رویکرد خوبی هم هست. به علاوه اروپاییها مذاکرات مستقیم با طرف ایرانی دارند اما با آمریکا مذاکرات غیرمستقیم در جریان است. به نظرم اینکه ایران در این مرحله ترجیح داده در کلیات با آمریکا به توافق برسد و اگر نیازی شد با اروپا وارد تعامل شود رویکرد مناسب و خوبی است. از طرفی مکانیسم ماشه دست اروپاییهاست و اگر آن را فعال کنند روند مذاکرات را با مشکلات عدیده مواجه میکند، اما منطقی است که ایران تا رسیدن به چارچوب اصلی مذاکراتی با آمریکا با طرفهایی که ذینفع هستند مذاکرات جداگانهاش را ادامه دهد و بعد از آن شرایط برای ورود طرفهای ذینفوذ فراهم شود. واقعیت این است که اهمیت رسیدن به توافق با ایران برای اروپاییها بیشتر از دعوایشان با آمریکا بر سر موضوعات دیگر یا کنار گذاشته شدن از مذاکرات به عنوان میانجیگر است. آنها در موضع هستهای با آمریکا همسو هستند و عمده اختلاف نظرشان بر سر خروج یکجانبه آمریکا از برجام بود. منافع اروپا در این است که با ایران به توافق دست پیدا کنند چرا که این مساله هم برای عدم اشاعه هستهای و هم دست یافتن به بازار ایران مطلوب است و میتواند خوب باشد. به همین دلیل بعید است اروپاییها بخواهند در این مسیر کارشکنی کنند. اما حتما مکانیسم ماشه عامل فشار آنها خواهد شد تا بتوانند امتیازگیری کنند.
