چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۰:۱۶
نظرات: ۰
۰
-
غزه خونین همچنان ایستاده است

رژیم صهیونیستی تحت تاثیر خشم ناشی از این شکست، با حملات وحشیانه ای نوار غزه را کاملا ویران کرده و حدود ۶۰ هزار نفر که نزدیک نیمی از آنها زن وکودک هستند را به شهادت رسانیده است. این عملیات که از آن با عنوان نسل کشی یاد شده  همچنان ادامه دارد.

محمد علی مهتدی- ضمیمه غزه روزنامه اطلاعات|  حدود ۲۰ ماه از عملیات طوفان الاقصی می گذرد. در آن عملیات اعجاب انگیز وغافلگیر کننده، حماس و دیگر سازمان های مقاومت فلسطین در نوار غزه توانستند دیوار محاصره را شکافته و با حمله به شهرک های صهیونیست نشین در غلاف غزه، ضربه های سختی به پیکر ارتش صهیونیستی و دستگاه های امنیتی رژیم وارد کنند و ضمن به هلاکت رسانیدن تعداد زیادی از نظامیان صهیونیست بیش از ۲۵۰ نفر را به اسارت بگیرند. از آن تاریخ تا کنون، رژیم صهیونیستی تحت تاثیر خشم ناشی از این شکست، با حملات وحشیانه ای نوار غزه را کاملا ویران کرده و حدود ۶۰ هزار نفر که نزدیک نیمی از آنها زن وکودک هستند را به شهادت رسانیده است. این عملیات که از آن با عنوان نسل کشی یاد شده  همچنان ادامه دارد و علاوه بر این، رژیم با ممانعت از ورود مواد غذائی و کمک های انسانی به نوار غزه، دو میلیون نفرساکنان آن را در معرض مرگ ناشی از گرسنگی قرار داده است. 

در این مقاله قصد ورود و بازگو کردن اخباراین ۲۰ ماه گذشته را نداریم چرا که در این مدت به اندازه کافی اخبار، عکس ها و ویدئوهای مربوط به این فجایع توسط رسانه های مختلف در سراسر جهان پخش شده و همگان از آن مطلع شده اند.اما می کوشیم به پاره ای پرسش ها و انتقادهایی که مرتبا تکرار می شود پاسخ دهیم. اکنون مهمترین ایراد و انتقاد این است که برخی از اشخاص و محافل با توجه به میزان خرابی و کشتاری که توسط رژیم صهیونیستی در نوار غزه اتفاق افتاده،  و با محاسبه چرتکه ای ، مسئولیت این اوضاع را متوجه حماس و مقاومت می کنند که حماس باید واکنش اسرائیل را می دانست و نباید به این اقدام دست می زد. برخی حتی پا را فراتر گذاشته و حزب الله لبنان و جمهوری اسلامی را مورد سرزنش قرار می دهند.

اشتباهی که در این برداشت ها وجود دارد عدم توجه به شرایط روز اولین اقدام است. برگردیم و نگاهی بیاندازیم به شرایط قبل از ۷ اکتبر در غزه و در کل فلسطین. در آن روزها نوار غزه با بیش از دو میلیون سکنه فلسطینی از ۱۸ سال قبل از زمین، هوا و دریا در محاصره کامل بود. نه کسی می توانست وارد یا خارج شود. تنها منفذ، گذرگاه رفح در جنوب به صحرای سینا بود که آن را هم دولت مصر بسته بود و گاهی در شرایط خاصی برای چند ساعت باز می کرد. اندک مواد غذائی به طور قاچاق از تونل ها به دست ساکنان غزه می رسید.

در سال های قبل از آن، اسرائیل چند بار نوار را به شدت بمباران و ویران کرده بود. ارتش صهیونیستی حتی از بمب های ناپالم و فسفری استفاده کرده بود که اثرات دراز مدتی بر انسان ها بر جای می گذارد. مصالح ساختمانی و سیمان برای بازسازی خرابی ها و جود نداشت. نرخ بیکاری و فقر بسیار بالا و بین ۸۰ تا ۹۰ درصد بود. در واقع نوار غزه را تبدیل به زندانی روباز با بیش از ۲ میلیون زندانی کرده بودند که در بدترین شرایط در مساحتی کم درهم میلولیدند. حتی ماهیگیران حق نداشتند از ساحل فاصله بگیرند چون بلافاصله با آتش گشتی های اسرائیلی مواجه می شدند.

در کرانه باختری نیز وضع مشابهی حاکم بود. شهرها و روستاهای فلسطینی در محاصره شهرک های صهیونیست نشین قرار داشتند و رفتن از شهری به شهر دیگر مستلزم عبور از نقاط ایست و بازرسی ارتش اشغالگر بود که ساعت ها افراد را در شرایط ذلتباری زیر آفتاب سوزان نگاه می داشت و نظامیان صهیونیست گاه به عابران شلیک می کردند. روزهای جمعه که مردم می خواستند برای نماز جمعه به مسجد الاقصی بروند در پست بازرسی قلندیه غوغا می شد. جوان ها حق عبور نداشتند و تنها افراد سالخورده می توانستند وارد حرم قدسی شوند. هیچ امنیتی نیز وجود نداشت. واحد های ارتش اشغالگر و نیروهای مزدور محمود عباس مرتبا به شهرها، روستاها و اردوگاه ها یورش می بردند. این یورش ها بویژه به اردوگاه جنین و شهر های الخلیل و طولکرم در زمان خود در صدر اخبار قرار داشت.

 اما مهمتر از همه این ها وضعیتی بود که در داخل اسرائیل به و جود آمده بود. از زمان تشکیل کابینه ائتلافی نتانیاهو با سرسخت ترین و افراطی ترین احزاب صهیونیست و وجود دیوانگانی امثال بن گویر و اسموتریچ در کابینه، سخت گیری بر فلسطینی های داخل به شکل بی سابقه ای افزایش یافته بود. پروژه یهودی سازی قدس شدت بیشتری یافته بود. پلیس هر روز به محله های فلسطینی حمله می کرد. خانه ها را به زور اشغال می کرد، صاحبان خانه ها را بیرون می راند و خانه ها را با همه وسایلش در اختیار مهاجران صهیونیست قرار می داد. مسجد الاقصی در آستانه انهدام قرار گرفته بود. 

در چنین شرایطی بود که حماس در غزه در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ عملیات خود را تحت عنوان « طوفان الاقصی» انجام داد. هدف اصلی حماس جلب نظر جهان عرب و اسلام به خطری بود که مسجد الاقصی، قدس و کل آرمان فلسطین را تهدید می کرد. هدف بعدی گرفتن اسیر برای مبادله با ۶۰۰۰ اسیر فلسطینی در زندان های اسرائیل بود که پس از گرفتن بیش از ۲۵۰ اسیر، یکی از مسؤولان حماس تاکید کرد که بزودی همه زندان های اسرائیل را کاملا  خالی می کنیم.

نمی توان حماس را سرزنش کرد چرا که حماس مقاومت است و وظیفه دارد از هر فرصتی برای ضربه زدن به دشمن اشغالگر استفاده کند. در شرایطی که در بالا توضیح داده شد، انسان کمتر به عواقب می اندیشد و اگر هم اندیشید بر اساس «هرچه بادا باد» عمل می کند چرا که بالاتر از سیاهی رنگی نمی بیند.تجربه های قبلی نشان داده بود که می توان چند صد اسیر فلسطینی یا لبنانی را با چند اسیر و جنازه صهیونیست آزاد کرد. تحلیل حماس این بود که دشمن پس از این دو ضربه  سخت نظامی و اطلاعاتی، از اوج غرور و تکبر پائین می آید و می نشیند برای مبادله اُسرا وارد مذاکره می شود. نظیر این وضعیت را در سال ۲۰۰۶ در لبنان داشتیم.

در تابستان آن سال بود که حزب الله به یک گشتی ارتش صهیونیستی در جاده ای مرزی حمله کرد و دو نظامی را به اسارت در آورد تا آنها را با اُسرای خود در زندان های اسرائیل مبادله کند. اما اسرائیل جنگ همه جانبه و ویرانگری را علیه لبنان آغاز کرد. جنگی که رژیم صهیونیستی تصور می کرد حداکثر تا یک هفته با نابودی حزب الله تمام می شود، به دلیل مقاومت خارق العاده و شجاعانه حزب الله ۳۳ روز ادامه یافت. در آن زمان نیز کسانی از حزب الله انتقاد کردند که نباید اقدام به اسیر گرفتن می کرد و نباید به اسرائیل بهانه ورود در چنین جنگ ویرانگری را می داد. حتی در یک مصاحبه تلویزیونی در شبکه المیادین، زمانی که غسان بن جدو از سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله، پرسید که اگر از آغاز نتایج چنین جنگی را می دانستید اقدام به گرفتن اسیر می کردید؟ و سید حسن جواب داد که اگر از اول می دانستم این کار را نمی کردم.  اما سید حسن بعدها از گفتن این سخن پشیمان شد و آن را پس گرفت زیرا اظهار نظرهای برخی مسئولان و محافل صهیونیستی نشان داد که این یک جنگ جهانی بود که توسط آمریکا، انگلستان، فرانسه و سه کشور عرب در کنار اسرائیل طراحی شده و قرار بود در پائیز همان سال کلید بخورد و اقدام حزب الله در گرفتن اسیر فقط ساعت صفر و تاریخ آن را جلو انداخت.

واقعیت دیگری که آشکار شد این بود که آمریکا و اسرائیل برای دست زدن به هرگونه اقدام تجاوزکارانه نیاز به بهانه ندارند و تاریخ جنگ ها و مداخله آنها در امور دیگر کشورها نشان می دهد که در بسیاری موارد خود آنها این بهانه را ایجاد کرده اند که اشاره به این موارد در حوصله این مقال نمی گنجد.سرانجام اگر معیار پیروزی در هرجنگی تحقق اهداف ترسیم شده برای آن جنگ است باید گفت که اسرائیل در جنگ غزه پیروز نبوده است زیرا به هیچ یک از اهداف اعلام شده اش یعنی نابود کردن حماس و آزاد کردن به اصطلاح گروگان ها نرسیده است.

حماس هنوز حدود ۵۰ اسیر را در اختیار دارد و همچنان به عملیات خود علیه اشغالگران متجاوز در نوار غزه ادامه می دهد و اسرائیل فقط تخریب و کشتار و نسل کشی کرده است. از سوی دیگر، خون های ریخته شده در نوار غزه هدر نرفته و باعث شده که چهره ضد بشری، خونخوار و کودک کشان رژیم برای جهانیان بویژه جوامع غربی، آشکار شود و ده ها سال تبلیغات مظلومگرایانه این رژیم نقش برآب گردد و این مهمترین ضربه بر پیکر این رژیم ضد بشری است. اینک تنفر از این رژیم در همه جا به اوج رسیده و آرمان فلسطین که می رفت به فراموشی سپرده شود در سطح جهانی زنده شده است.

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی