روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: یکی از دست‌اندرکاران امور سینمائی کشورمان به نقل از یکی از کارگردان‌های مطرح آمریکائی گفت: برای ساختن فیلم «جرج دبلیو بوش» وزارت جنگ آمریکا (پنتاگون) بسیاری از اسنادش را در اختیارم گذاشت. من با مطالعه این اسناد اطلاعات زیادی درباره ایران به دست آوردم و متوجه این نکته شدم که هدف اصلی آمریکا از درگیری‌های مستمر با جمهوری اسلامی ایران تجزیه ایران است.

شبکه تلویزیونی i۲۴ رژیم صهیونیستی هم در یک گزارش تحلیلی درباره ایران نقطه‌ نظرهای یک صهیونیست ایرانی‌تبار را پخش کرد که وی گفت: برای تجزیه ایران باید با فرهنگ اقوام آشنائی پیدا کرده و با همان فرهنگ با آنها سخن گفته شود. وی افزود: در ایران اقوام بلوچ، عرب، کرد، ترک و سلطنت‌طلب‌ها زمینه تجزیه دارند و ما باید منطبق با فرهنگشان با آنها تعامل داشته باشیم تا به هدفمان برسیم.
نکته قابل تأمل در کنار این دو مطلب اینست که پهلوی دوم به هنگام فرار از ایران در سال ۱۳۵۷ برای ترساندن مردم و پشیمان کردن آنها از انقلاب گفته بود با رفتن من از ایران، به ایرانستان تبدیل خواهد شد. منظور شاه معدوم از این سخن این بود که آمریکا و صهیونیست‌ها اگر نوکر گوش به فرمانی همچون مرا در ایران نداشته باشند، چون از یک ایران بزرگ متحد و یکپارچه منافع خود را در معرض خطر می‌بینند درصدد تجزیه آن برخواهند آمد و آن را به چند کشور کوچک تجزیه خواهند کرد.

آنچه امروز از اسناد و مدارک پنتاگون فهمیده می‌شود و گزارش شبکه i۲۴ رژیم صهیونیستی به روشنی از آن سخن می‌گوید، همان نقشه‌ای است که شاه معزول و معدوم از آن سخن گفته بود و جالب است که نزدیک نیم قرن است آمریکا و صهیونیست‌ها برای تحقق این توطئه هرچه از دستشان برمی‌آمد انجام دادند ولی نتوانستند آن را به نتیجه برسانند.

از این جالب‌تر اینست که در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی بر ایران که آمریکا هم به آن ملحق شد، آنها مطمئن بودند با اولین تهاجمشان مردم در گوشه و کنار ایران اقدام به شورش علیه نظام جمهوری اسلامی خواهند کرد و زمینه برای تحقق خواسته دیرینه آنها فراهم خواهد شد ولی آنچه اتفاق افتاد دقیقاً عکس محاسباتشان بود. تمام اقوام به صورت یکپارچه در برابر تحمیل‌کنندگان جنگ و تهدیدکنندگان استقلال و تمامیت ارضی ایران قرار گرفتند و دشمنان را به حیرت واداشتند. این واقعه دقیقاً برخلاف اطلاعاتی بود که عوامل آمریکا و صهیونیست‌ها از وضعیت داخل ایران به آنها داده بودند. تصور آنها این بود که نارضایتی‌های مردم از مسئولین زمینه را برای اجرای توطئه تجزیه فراهم ساخته است ولی نمی‌دانستند حساب ملت ایران را باید از چند وطن‌فروش که برای رسیدن به مال و منال با دروغ‌هایشان درصدد فریب دادن آنها برآمده‌اند جدا بدانند.

اکنون که مردم ایران از اقوام و گروه‌ها و جریان‌های سیاسی و مذاهب مختلف با ایستادن در برابر دشمنان، وفاداری خود را به استقلال و تمامیت ارضی ایران نشان داده‌اند، وقت آنست که مسئولین با تمام توان درصدد برطرف ساختن زمینه‌های نارضایتی‌ها اعم از اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی برآیند و رفتاری در پیش بگیرند که شایسته این ملت سرافراز باشد. این تغییر رفتار نه به خاطر شرایط کنونی بلکه مقتضای حکمرانی سالم و متناسب با شأن ملت بزرگ ایران است. این مردم باید همواره از رفاه، آزادی‌های مشروع و حقوق شهروندی برخوردار باشند و کارگزارانی باسواد، باتدبیر، شجاع و اهل درک و فهم بسیار بالا در خدمت آنان باشند.