در جهانی که امروز، تصویر کشورها با پروژه‌های تمدن ساز سنجیده می‌شود، ایران نیازمند یک برنامه پروژه‌محور ۱۰ ‌ساله است؛ نه برای ترمیم گذشته، بلکه برای ساختن آینده. کشوری که می‌خواهد در مدار رقابت باقی بماند، باید ایران ۲۰۳۴ را نه صرفاً یک آرزو، بلکه یک نقشه راه ملی ببیند؛ ایرانی توسعه‌یافته، با زیرساخت‌هایی در تراز جهانی، پیوند خورده با اقتصاد منطقه و منطبق با الزامات نظم جدید جهانی.
در این مسیر، طراحی و اجرای چند کلان‌پروژه با همکاری معماران برجسته جهانی می‌تواند نشانه تنفسی تازه از ایران در معماری نظم جدید باشد؛ پروژه‌هایی که نه‌تنها زیربنا، بلکه تصویر ایران را در حافظه جهانی بازتعریف کنند.
اکنون بخش قابل توجهی از جامعه ایران، در سال‌های گذشته، نه فقط فرصت توسعه، بلکه اعتماد به نفس ملی را نیز از دست داده‌اند. مردمی که بار فشار تحریم و تورم را نیز به دوش کشیدند، امروز بیش از هر چیز، به چشم‌اندازی نیاز دارند که باور به آینده را بازگرداند. اگر ایران بخواهد جایگاه شایسته‌ای در منطقه بازیابد، راهی جز چند اقدام هم‌زمان و بنیادین از جنس توسعه ندارد: ساخت ایران ۲۰۳۴ با زیرساخت‌هایی در تراز جهانی،به‌کارگیری نخبگان ایرانی در داخل و خارج کشور وتغییر فرماندهی توسعه از حاکمیت به بخش خصوصی.
این‌ها ضرورتی حیاتی برای بازسازی حکمرانی ملی در دوره پس از جنگ و پاسخی درخور به مردمی هستند که با تمام فشارها، همچنان با ایران مانده‌اند.
بدین ترتیب ، در میانه رفت‌وآمدهای فشرده دیپلماتیک میان شرق و غرب و در آستانه توافقی که می‌تواند فصلی نو از تعاملات ایران با جهان رقم بزند، یک مأموریت راهبردی همچنان مغفول مانده است: دیپلماسی توسعه. مأموریتی که نه‌تنها مکمل سیاست خارجی رسمی است، بلکه بستر واقعی بازتعریف چهره ایران در جهان را فراهم می‌آورد.
دیپلماسی توسعه یعنی ورود فعال بخش خصوصی به صحنه‌ای فراتر از تجارت و سرمایه؛ به میدان بازتعریف تصویر ایران در عصر جدید. ایران جدید و پویا، نه در قاب گفت‌وگوهای سیاسی، که در آینه پروژه‌های جهانی، اعتمادسازی اقتصادی و مشارکت نخبگان معنا می‌یابد.
امروز، تصویر کشورها در حافظه جهانی، نه با بیانیه‌ها، بلکه با برندهای زیرساختی، شهرهای هوشمند، مراکز نوآوری و سرمایه‌گذاری‌های مشترک ترسیم می‌شود. در چنین جهانی، بخش خصوصی باید پرچم‌دار دیپلماسی توسعه باشد؛ نه در رقابت با وزارت خارجه، بلکه در هم‌افزایی با آن؛ نه به جای گفت‌وگو با قدرت‌ها، بلکه برای ساخت روایتی تازه از ایران، با زبان پروژه، سرمایه، و آینده‌سازی.
دیپلماسی توسعه، مأموریت تمدنی بخش خصوصی ایران است؛ پلی برای اتصال مذاکرات رسمی به اعتماد جهانی و موتور پیشران برای تبدیل توافق‌ها به برنامه، برنامه به سرمایه، و سرمایه به آینده.
اکنون زمان آن رسیده که توسعه، نه فقط یک اولویت داخلی، بلکه زبان مشترک ایران با جهان باشد؛ زبانی که بخش خصوصی باید گوینده اصلی آن باشد.
شاه‌بیت مسیر توسعه ایران، بی‌تردید نخبگان‌اند؛ آنان که مغزهای متفکر، دل‌های دغدغه‌مند و دستان توانمند ایران‌اند. چه آنانی که در وطن مانده‌اند و ایستاده‌اند و چه آنانی که در چهار گوشه جهان، با افتخار ایرانی بودن، مرزهای دانش، فناوری، اقتصاد و هنر را گشوده‌اند.
در جهان امروز، هیچ ملتی بدون بسیج نخبگان خود، راهی به‌سوی توسعه ندارد. اگر قرار است ایران ۲۰۳۴ در تراز جهانی دیده شود، باید نخبگانش را نه صرفاً سرمایه فکری، بلکه شریک راهبردی توسعه دانست.
اتاق ایران، به‌عنوان نماینده مشروع بخش خصوصی، می‌تواند نقطه تلاقی این ظرفیت ملی و جهانی بوده وباید در فراخوان ملی شناسایی و جذب نخبگان ایرانی خارج از کشور، نه الزاماً برای بازگشت فیزیکی، بلکه برای پیوند ذهن‌ها، شبکه‌ها و اراده‌ها پیشگام باشد.
در گام نخست، برگزاری رویدادی بین‌المللی در خارج از کشور و در یک کشور بیطرف و صلح دوست با موضوع «توسعه ایران و نقش نخبگان در بازسازی کشور و تصویر جهانی آن» می‌تواند آغازی باشد برای یک آشتی تمدنی.
پیامی صمیمانه، معنادار و ملی از طرف بخش خصوصی ایران به نخبگان ایرانی سراسر جهان: بیایید ایران آینده را با هم بسازیم. ایران ۲۰۳۴، نه فقط یک مقصد، که یک میثاق ملی است؛ پیمانی برای ساختن فردایی که شایسته نام ایران باشد.
علی نقوی، رئیس کمیسیون خدمات فنی مهندسی اتاق ایران

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی