محمد ماکویی: ـ طنزپرداز: گفت که با مدرک کارشناسی ۵۳ میلیون تومان در ماه حقوق میگیرد و نگران این است که این مبلغ با بازنشستگی به ۲۰ میلیون تومان کاهش یابد.
با ناراحتی هم اضافه کرد که دوست او که در ... کار میکند ،بازنشسته شده است و تقریبا ۴۵ میلیون تومان دریافتی دارد؛ چیزی نزدیک به حقوق فعلی او!
از دشت این اخبار تقریبا به اندازه دوست ناراحت شدم؛ زیرا در آستانه بازنشستگی و با مدرک کارشناسی ارشد دریافتی بسیار کمتر از دوست «از خود ناراضی» دارم.
آنچه بیان گردید مرا به یاد یک لطیفه انداخت:
مردی وارد گالری نقاشی می شود و قیمت یک تابلو را میپرسد، که گالریدار میگوید که تابلو ۱۰۰۰ دلار میارزد.
مرد قیمت تابلو کوچکتر را می پرسد و جواب ۲۰۰۰ دلار میگیرد.
وقتی مرد از قیمت یک تابلو خیلی خیلی کوچولو سوال میکند، گالریدار میگوید که ۴۰۰۰ دلار قیمت دارد.
متقاضی خرید از شنیدن این جوابها بسیار تعجب میکند و میگوید که اگر نخواهد هیچ تابلویی بخرد، چقدر باید بپردازد؟!
در اینکه هر چه شما در مقطع پایینتری فارغالتحصیل شده باشید، حقوق بیشتری میگیرید، شک و شبهه زیادی وجود دارد؛ اما برخی شواهد حاکی از آن است که تاثیر محل کار و معرف و سمت در میزان دریافتی بسیار زیاد است و این ۳ عنصر حیاتی، در زمینه درآمد، طعنه فراوانی به مدرک و مقطع تحصیلی میزنند! شرکتهای خصوصی، اصولا برای کسب سود حداکثری پای بر عرصه وجود گذاشتهاند و لذا دلایل فراوانی برای اینکه دریافتی ماهانه خود و پرسنل را پنهان کنند، وجود دارد.
نهادها و سازمانها و شرکتها و دیگر محلهای دولتی اصلا اینطور نیستند و برای رفاه حال مردم و راه انداختن کار آنها و انجام خدمات حداکثری به وجود آمدهاند و بنابراین باید به اندازه کارهایی که میکنند، دریافتی خود از بودجه عمومی و حقوق و دستمزد دارندگان سمتهای مختلف را پیش چشم هر که میخواهد آنها را بینند، قرار دهند! با انجام این کار ساده، عدالت بیشتری در زمینه حقوق و دستمزد ایجاد خواهد شد، زیرا اعتراضات و انتقادات مردمی موجب میشود از دستمزد برخی سمتها، نظر به شرایطی که دارنده آن سمت باید داشته باشد، کم و بر دریافتی بعضی دیگر، بسته به سختی کار و نیاز به مدرک و مقطع تحصیلی بالا و تجربه و دیگر شرایط اضافه میشود، که این امر به کارکرد بخش خصوصی هم تکانی ویژه میدهد، زیرا شاغلان بخش خصوصی، به دلیل عدم امنیت شغلی و خیلی چیزهای دیگر، باید درآمدی بیش از بخش دولتی داشته باشند! با ایجاد شفافیت مالی در بخش دولتی، شاغلان بخش خصوصی هم میتوانند تا حدی حقوقی را که باید به آنان تعلق گیرد، تخمین بزنند، که باعث میشود آنها نه سواد و معلومات خود را به معرض یک حراج واقعی بگذارند و نه با حقوق ماهانه زندگی ۷ سر عائله را به گونهای شاهانه بچرخانند!
میگویند از هیچ خانمی سنش و از هیچ آقایی درآمدش را نپرسید، زیرا هیچکدام راستش را به شما نمیگویند! اگر این حرف درست باشد، آقای در آستانه ازدواج میتواند با نگاهی به شناسنامه دختر از سن واقعی او سر در بیاورد، در حالی که دختر پس از جستجوهای فراوان اینترنتی و غیراینترنتی و کمک گرفتن از هوش و حافظه طبیعی و مصنوعی فقط میتواند نتیجه «گشتیم نبود!نگرد نیست!» را دشت کند!
شما چه نظری دارید؟