تهران شاهد یکی از خشکترین سالهای خود است ، اما هنوز آب در برخی قناتهای تاریخی این شهر جریان دارد؛ نه برای سیراب کردن باغها و خانهها، بلکه روانه فاضلابها میشود. در شرایطی که تهران با بحران بیسابقه خشکسالی و افت سفرههای آب زیرزمینی روبهروست، این وضعیت، نمادی از تضاد میان توسعه شهری و نابودی میراث آبی ایران به شمار میرود.
اسکندر مختاری طالقانی، معمار و پژوهشگر میراث فرهنگی، در گفتگو با ایسنا روایت تلخی از وضعیت قناتهای تهران ارائه میدهد: قناتهایی که روزگاری منبع حیات شهری بودند، حالا یا کور شدهاند، یا منحرف، یا بیثمر به سیستم فاضلاب شهری ریخته میشوند.
مختاری میگوید: قناتهای فخرالدوله در الهیه، پینک و باغ فردوس هنوز فعالند، اما بهجای استفاده اصولی، آبشان مستقیم به فاضلاب میریزد. قنات تاریخی مهرگرد نیز که به پیش از اسلام بازمیگردد، در جریان ساخت مترو منحرف شد و امروز آب آن سرنوشتی نامعلوم دارد. این انحراف، باعث خشکی درختان بخش غربی کاخ گلستان شده است. قنات ناصری هم که در دوره ناصرالدینشاه ساخته شد و آب زلالی داشت، امروز دیگر نیست.
او ادامه میدهد: قناتهای حاجعلیرضا و مستوفی همچنان فعالند، اما مسیرشان مسدود شده و سرانجام آب آنها هم به فاضلاب میریزد. قنات فرمانفرما در خیابان پاسداران، قنات سردار در باغفیض و قناتهایی در دهونک و یوسفآباد نیز هنوز وجود دارند، اما یا دچار آسیب شدهاند یا بهدرستی مدیریت نمیشوند.
مختاری تأکید میکند که در گذشته، نظارت دقیقی بر ساختوساز در مسیر قناتها وجود داشت. تا اوایل دهه ۱۳۷۰، شهرداری تهران پیش از صدور مجوز ساخت، باید از سلامت مسیر قناتها اطمینان مییافت. اما امروز این فرآیند متوقف شده و بسیاری از برجهای نوساز در مسیر قناتها بنا شدهاند، بیآنکه توجهی به حق حیات این سازههای تاریخی شود.
او با اشاره به ساختار سنتی مدیریت قناتها میگوید: قناتها بهصورت هیأتامنایی اداره میشدند. هزینه نگهداری از محل موقوفات تأمین و توسط مردم مدیریت میشد. این نظم سنتی، مانع سوءاستفاده و نابودی منابع آبی میشد. اما امروز، این سازوکار جای خود را به بینظمی کامل داده است.به گفته او، قناتهای فعال حتی در سفارتخانههای ایتالیا، انگلستان، ترکیه و روسیه همچنان وجود دارند، اما چون سیستم بهرهبرداری سنتی از بین رفته، استفادهای از آنها نمیشود .
مختاری یادآوری میکند: احیای قناتها نهتنها ممکن است بلکه ضروری است. به باور او، سه گام اساسی برای نجات قناتها باید برداشته شود: نخست، حفاظت از قناتهایی که هنوز فعالند؛ دوم، ترمیم قناتهای آسیبدیده و سوم، احیای قانون نانوشتهای که در گذشته مالکان را به حفظ مسیر قناتها موظف میکرد.
او میافزاید: چرا باید مالکان برجهای میلیاردی، به خود اجازه دهند آب قناتها را به فاضلاب بریزند؟ چرا مترو تهران نباید خود را موظف به اصلاح مسیر قناتی بداند که در جریان احداث منحرف شده؟
این پژوهشگر درباره جایگاه حیاتی قناتها در گذشته تهران توضیح میدهد: تا دهه ۱۳۴۰، میرابها با صدای بلند اعلام میکردند زمان پر کردن آبانبارها فرارسیده است. آب آشامیدنی مردم از قناتها میآمد و باغچهها با آن سیراب میشدند. امروز، این منابع گرانبها یا مسدود شدهاند یا کنار گذاشته شدهاند؛ مانند قنات باغ فردوس که آبش از خیابان میگذشت و درختان را سیراب میکرد، اما حالا درختان با سیستم ناکارآمد آبیاری قطرهای نیمهجان ماندهاند.
مختاری با انتقاد از وضعیت فعلی میگوید: ما آب روان را، که میتواند نجاتبخش شهر باشد، به فاضلاب میریزیم و این یعنی کفران نعمت. بسیاری از این قناتها مانند رودخانهاند و هنوز هم پتانسیل احیا دارند، اما هیچکس پاسخگوی از بین رفتن آنها نیست .
او در پایان، احیای قناتها را نه یک اقدام نوستالژیک، بلکه یک ضرورت زیستمحیطی، تاریخی و فرهنگی میداند؛ اگر بخواهیم تهران را از تشنگی نجات دهیم، باید به گذشته برگردیم؛ به زمان احترام به آب، به زمان مدیریت مردمی قناتها.
شما چه نظری دارید؟