حسن شیدا: سعدی در باب هشتم گلستان می‌فرماید: «دو کس رنج بیهوده بردند و سعی بی‌فایده کردند: یکی آن‌که اندوخت و نخورد و دیگر آن‌که آموخت و نکرد.»
فرض کنید که شما با شخصی همسفر شده‌اید که می‌کوشد هرگونه مخارجی را در طول راه به عهده شما بگذارد. پس از این سفر اگر از شما بپرسند که فلانی چه‌جور شخصیتی دارد، احتمالا می‌گویید: «خیلی خسیس بود» اما صفت «خست» به تنهایی بیان‌کننده همه جوانب شخصیت آن فرد نیست و می‌توانید صفات دیگری را هم برشمارید؛ زیرا:
اول: برای افراد خسیس «شخصیت» هیچ معنی و مفهومی ندارد! چنین اشخاصی به کنایه‌ها و متلک‌ها و حتی گاه اهانت‌ها هیچ اهمیتی نمی‌دهند و فقط در این فکر هستند که بی‌هزینه به منافع و اهداف شخصی‌شان برسند. دوست پیرمردی داشتم که استاد بازنشسته دانشگاه و رئیس یکی از دانشکده‌ها بود و بارها در مجموعه برنامه‌های تلویزیونی که من درباره «وضع ترجمه در ایران» تهیه و اجرا می‌کردم شرکت داشت. وی، با وجودی که چند کتاب درباره تعلیم و تربیت نسل جوان نوشته بود، وقتی برای ناهار یا شام به منزل خودم دعوتش می‌کردم، بدون خجالت به من می‌گفت: اول به همسرت تلفن بزن و بپرس که چه غذایی درست کرده است!
او یک وعده غذا را به حفظ شخصیتش ترجیح داد و حتی یک بار پای من به خانه او نرسید! خدایش بیامرزد که با وجود وضع مالی خوب و همه امکانات از زندگی لذت نمی‌برد!
دوم: این افراد بسیار پررو هستند و وقتی پای منافعشان ـ هر چند بسیار جزئی ـ به میان می‌آید، کاملا با خجالت بیگانه‌اند! 
سوم: این افراد «غرور» را با «خودخواهی» اشتباه می‌گیرند و بسیار خودخواه و منفعت‌طلب هستند. در عوض، طبع بلند و گذشت و گشاده دستی و بی‌نیازی، صفاتی هستند که ریشه در غرور و منش هر شخص دارند.
چهارم: یک خسیس، هیچگاه یک دوست حقیقی ندارد و هر کس که قدمی در رفاقت با او برداشته، پس از مدت کوتاهی او را ترک کرده. به همین دلیل به‌ویژه در زمان پیری و بازنشستگی ـ همواره تنها خواهد بود و اگر کسی هم گاهی به سراغش بیاید از سر دلسوزی و حتی ترحم است!
پنجم: چنین اشخاصی موقع‌شناس هستند. به‌محض این که احساس کنند ممکن است در آینده نزدیک باید پولی یا دانگی بپردازند، سریع فاصله گرفته و از مشارکت سر باز می‌زنند. 
ششم: این افراد غالباً بی‌رحم هستند، حتی نسبت به خانواده‌شان.
هفتم: گاهی برای پنهان کردن خست خود، از خست عجیب دیگران انتقاد می‌کنند. یعنی می‌کوشند که عیب خود را در پشت عیب احتمالی دیگران پنهان کنند!
هشتم: شخص خسیس ضمن این‌که مُفت‌خواری در کنار دیگران را دوست دارد، سعی می‌کند از مفت کاری دیگران هم تا حد امکان بهره بگیرد. یعنی دنبال خدمات گرفتن از دیگران به هر قیمتی است، بدون این که خودش برای کسی قدمی بردارد یا خدمتی ارائه دهد. مثلا از خانم همسایه تقاضا می‌کند به همسرش یا دخترش خیاطی یا بافتنی بیاموزد! یا آقای همسایه کولرش را مفت درست کند؛ اما خودش اگر تخصصی داشته باشد هرگز به‌صورت رایگان به کسی نمی‌آموزد! 
نهم: فرد خسیس معمولا با غیض و حسد از دارایی دیگران سخن می‌گوید، انگار حق او را خورده‌اند که پول یا امکانات دارند. در واقع از پول داشتن دیگران ناراحت می‌شود و حق آنان نمی‌داند. 
دهم: اگر قدمی برای کمک به دیگران بردارد، یقین بدانید که در جست‌وجوی سودی برای خود است! وگرنه به قول قدما: لگد مفت به گور کسی نمی‌زند! 
یازدهم: یادتان باشد که پس از هر معامله‌ با مشارکتی با شخص خسیس، منتظر  دبه کردن او باشید. یا سهمش را نمی‌دهد یا کل معامله را به هم می‌زند.
دوازدهم: اگر کسی به او محبتی بکند، عمداً چندان اعتنایی‌ نمی‌کند تا عمل آن فرد را کوچک و بی‌اهمیت جلوه دهد، مبادا طلبکار و متوقع شود. 
سیزدهم: این افراد اهل تفریح نیستند، چون تفریح کردن هزینه دارد؛ مگر این که احساس کنند می‌توانند هزینه‌هایشان را گردن کسی بیندازند و رایگان تفریح کنند.
با این حساب، دوری از چنین کسانی به صلاح زندگی همه است.
مطلب را با کلام سعدی آغاز کردم، اجازه بدهید با گفتار سعدی به پایان ببرم:‌ «مال از بهر آسایش عمر است، نه عمر از بهر گرد کردن مال. عاقلی را پرسیدند: نیک‌بخت کیست و بدبختی چیست؟ گفت: نیک‌بخت آن که خورد و کشت و بدبخت آن که مرد و هشت.»

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی