کیوان کثیریان، نویسنده و منتقد سینما با اشاره به اینکه فرض گرفتنِ استقبال مردم از فیلمهای کمدی گزاره اشتباهی است به خبرنگار اطلاعات آنلاین گفت: وقتی مسئولین سینمایی شرایط را به گونهای پیش میبرند که فیلم جدی و منتقد اجتماعی نمیتواند ساخته شود و بعد به غلط ادعا میکنند مردم فقط فیلم کمدی دوست دارند پس فیلم کمدی بسازیم، این جهتدهی به سینما و تولیدات سینماست و این جهت دهی یعنی تصمیمگیری به جای مردم به گونهای که حالا از هر ۱۰۰ فیلم بیش از ۹۰ تای آن فیلم به اصطلاح کمدی است؛ در چنین شرایطی نمیتوان گفت که اقبال مردم به فیلمهای کمدی است؛ حقیقت این است که مردم انتخاب دیگری جز این ندارند.
سیاستگذاریهای نادرست در توزیع سئانسها و سالنها
وی با اشاره به اینکه حمایت از ساخت فیلمهای جدی محدود است و سیاستگذاریهای نادرست در توزیع سئانسها و سالنها و سانسورهای شدید باعث شده که فیلمهای اجتماعی کمتر دیده شوند تاکید کرد: حمایتهای دولتی به فیلم های کمدی از طریق اعطای مجوزهای تولید و اکران و تعداد سالنهایی که به این فیلمها اختصاص پیدا میکند، نقش مهمی در استقبال مخاطبان دارد.
کثیریان درباره اینکه ریشه این مشکلات از کجا آغاز شد، خاطرنشان کرد: آقای خزاعی، ایلبیگی و سهرابی به بهانه کرونا و بعد ماجراهای ۱۴۰۱، سینما را نابود کردند. آنها مسئول مستقیم وضعیت فعلی هستند. با این استدلال که بعد از کرونا و ۱۴۰۱ برای بازگشت مردم به سینما باید فقط فیلم کمدی ساخته شود. در حالی که دلیل اصلی اینها، محتوای انتقادی فیلمهای اجتماعی بود بنابراین برای حذف این فیلمها به جای مردم تصمیم گرفتند تا به بهانه قهر مردم از سینما، فقط فیلم کمدی ساخته شود این درحالی است که تمامی فیلمنامهها و فیلمهای جدی و منتقد اجتماعی یا رد میشود یا سانسور و در نهایت فیلمهای بیحال و بیرمق و سانسور شده ساخته میشود؛ بنابراین من معتقدم سینمای منتقد اجتماعی حذف نشد بلکه حذفش کردند.
این منتقد سینما توضیح داد: در حالی که مخاطب به فیلمهای کمدی در دهههای گذشته اقبالی نداشت و این فیلمها به قول معروف «یک گوشهای نون و ماستشان را میخوردند» و اصلا این فیلمها در جشنواره حضور نداشتند چون فیلمسازهایشان درخواست نمیدادند و اعتقاد داشتند جایشان در جشنواره نیست ولی اکنون شاهد حضور ۵_۶ فیلم کمدی با محتواهای سطحی در جشنواره هستیم.
میخواستند کسی از سینما چیزی یاد نگیرد
کثیریان با اشاره به اکران فیلمهای «پیرپسر و علت مرگ نامعلوم» که چندین سال توقیف بودند گفت: هم اکنون نیز چنین فیلمهای مثل قاتل و وحشی و رکسانا و غریزه توقیف هستند در حالی که فیلمی که در جشنواره قابل نمایش است برای عموم هم قابلیت اکران دارد نمونهاش پیرپسر، خانه پدری و همه فیلمهای که توقیف شدند و زمانی که اکران شدند هیچ اتفاقی نیفتاد چون مسئله خاصی در این فیلمها وجود نداشت. فیلم «به رنگ ارغوان» حاتمی کیا ۵ سال توقیف بود و میگفتند اسم بردن از این فیلم نیز جرم است ولی زمانی که آقای شمقدری آمدند، این فیلم را به عنوان فیلم نمونه معرفی کردند. خب چه شد؟ چرا؟ توقیف فیلمی که بعدا اکران میشود باید موجب اعتراض و مطالبهگری شود.
وی با اشاره به اینکه این فیلمها پس از توقیف بالاخره مجوز اکران گرفتند اما زمان زیادی از دست رفت و ضررهای مالی و فرهنگی متحمل شدند، افزود: علت توقیف این فیلمها این بود که عدهای میخواستند ابتذال به معنای دم دستی شدن در سینما حاکم شود تا کسی از سینما چیزی یاد نگیرد و این تصمیمات ناشی از خط و مشیهای سیاسی بیمار است.
هدفشان تضعیف سینمای انتقادی و اجتماعی است
کثیریان به نقش سیاستمداران و مدیران فرهنگی در کنترل و محدود کردن سینما اشاره کرد و گفت: این افراد بیشتر به منافع سیاسی فکر میکنند تا به توسعه و تنوع در سینما در حالی که حمایتهای دولتی باید به گونهای باشد که فیلمهای جدی و اجتماعی در ژانرهای گوناگون و غیرکمدی نیز فرصت دیده شدن پیدا کنند، نه اینکه فقط فیلمهای سطحی کمدی ساخته شوند.
این نویسنده با انتقاد از اینکه ساخت فیلمهای غیرکمدی و اجتماعی با موانع زیادی مواجه است تاکید کرد: اکران فیلمها بعد از چندسال توقیف ناشی از خط مشیهای نادرستی است که هدفشان تضعیف سینمای انتقادی و اجتماعی است در حالی که مردم فیلم خوب جدی را حتما تماشا خواهند کرد برای مثال فیلم «درباره الی» که همزمان با «اخراجیها» اکران شد و مورد استقبال مردم قرار گرفت.
تصمیمات دلبخواهی و سیاستهای نادرست
وی با اشاره به اینکه فیلمسازان به دلیل مشکلات اقتصادی و مالی مجبورند برای بقاء، فیلمهای کمدی و تجاری بسازند، چون حمایت مالی و تبلیغاتی بیشتری دریافت میکنند، تاکید کرد: این در حالی است که فیلمهای خوبی همچون علت مرگ نامعلوم که حتی با مجوز هم تولید شدهاند برای چندین سال توقیف شده و بعد از چند سال بدون هیچ سانسوری اکران میشوند که این نشاندهنده تصمیمات دلبخواهی و سیاستهای نادرست و توقیفهای بیدلیل مسئولین این عرصه است که باعث نابودی سینمای جدی و انتقادی شده است؛ به سادگی میشود دید وقتی فیلم خوبی ساخته و اکران میشود، مردم استقبال میکنند و به ژانر آن در مرحله بعدی توجه دارند و اول، کیفیت برایشان اهمیت دارد. نمونه اش همین پیرپسر که سه و نیم ساعت مخاطب را جذب میکند و یا علت مرگ نامعلوم و برخی دیگر که در این سالها موفق بودهاند.
کثیریان تاکید کرد: در هر صورت مسئولان سینمایی دولت قبل در مورد توقیفها و سیاستهای نادرستشان باید پاسخگو باشند که البته متاسفانه در کشور ما مسئولین، پس از تودیع، هیچ گاه پاسخگو نیستند. اهمیت حمایت عادلانه از فیلمهای با ارزش هنری و اجتماعی هم نکته مهمی است تا سینما بتواند نقش واقعی خود در آگاهیبخشی و فرهنگسازی ایفا کند.
او در پایان گفت: باید فضای سالم و آزاد برای تولید و نمایش فیلمهای اجتماعی فراهم شود تا سینما بتواند نقش انتقادی و فرهنگی خود را به درستی ایفا کند.
