ضمیمه دانش روزنامه اطلاعات نوشت: چه میشد اگر افکار ما میتوانستند بهطور مستقیم فناوری را کنترل کنند یا حتی به هر چیزی که در پیرامون ما است شکل دهند؟ آیندهای را تصور کنیم که در آن انسانها میتوانند غذای خود را با چاپ سهبعدی آماده کنند یا قرصهای خوراکی گذرواژه در بازار موجود باشد که امنیت هویت ما را تضمین کنند.
اینها دیگر خیالاتی در دوردستها نیستند. وقتی این سناریوها منحصر به دنیای علمی ـ تخیلی میشوند دیگر بهسرعت در مسیر واقعی شدن قرار میگیرند. آنها آیندهای را میگشایند که در آن هوش مصنوعی زندگی انسان را از نو شکل میدهد، نهفقط از طریق پردازشگرهای پرسرعت یا ماشینهای هوشمندتر بلکه با ارائه تعریفی دوباره از مفهوم انسان بودن.
پژوهشگران مدتی است آزمایشهای خود را با فناوریهایی که مرزهای بین زیستشناسی و ماشینهای روباتیک را کمرنگ میکنند آغاز کردهاند. برای مثال، پژوهشگران «موسسه فناوری ماساچوست» (MIT)هدستی را ساختهاند که میتواند با ارسال خط فرمانهای شنیداری درحالیکه فرد هدست را روی گوشهایش گذاشته و در خواب است بر محتوای خوابهایی که میبیند اثر بگذارد.
این هدست به تنهایی میتواند بازاری را پدید آورد که در آن رویاها خودشان ثبت و ذخیره میشوند، خریدوفروش یا بازپخش میشوند. پروتزهای عصبی مانند آنهایی که شرکت نورالینک در حال آزمایش کردنشان است، قدرت پاک کردن یا تغییر دادن خاطرات را دارند که البته پرسشهای عمیقی را در رابطه با هویت و رضایت فرد از کاربرد این فناوری پیش میآورند.
تغییراتی که امروزه شاهدشان هستیم میتوانند هوش مصنوعی را از برج عاج خارج کرده و به زندگی روزمره بیاورند. عاملی که در درجه نخست این مهم را به واقعیت کرده دسترسپذیری است.
آن چه زمانی نیازمند آزمایشگاه و ابررایانه بود، اکنون روی لپتاپ اجرا میشود. مدلهای از پیش تعلیم دیده و واسطهای (interface)ساده این امر را امکانپذیر میکنند. عامل دوم سرعت است.
پیشازاین برای گرفتن نتیجه ماهها آزمون و خطا لازم بود اما امروز با تکرارهای سریع به کمک رایانه و ریاضیات و نه با ساختن نمونههای اولیه که اغلب اِشکال دارند ظرف چند روز می توان به نتیجه رسید.
عامل سوم نوآوری است. با وجود رایانش ابری، پلتفرمهای توسعه کم کد و فناوریهای مردمی شده این نداشتن مهارت و تخصص نیست که محدودیت محسوب میشود بلکه داشتن یا نداشتن تخیل تغییر ایجاد میکند. سرانجام عامل چهارم، همکاری انسان و هوش مصنوعی است. اینکه روباتها جایگزین آدمها شوند تغییر بهحساب نمیآید بلکه زمانی شاهد تغییرات خواهیم بود که تصمیمی گیری و نتیجهگیری وسعت پیدا کنند.
این یعنی تشخیص پزشکان سریعتر شود، معلمها بتوانند دروس را شخصیسازی کنند و کارآفرینان در مقیاس وسیع ایدهها را به مرحله آزمایش بگذارند. همه این نیروها در کنار هم نهتنها هوش مصنوعی را به یک انقلاب فناورانه بلکه به یک تحول انسانی بدل میکنند.
هوش مصنوعی دیگر در پسزمینه امور نیست بلکه در حال متحول کردن ابعاد اقتصادی، اجتماعی و حتی احساسی زندگی ما است. چالش این نیست که در مقابل آن مقامت کنیم بلکه چالش اصلی شکل دادن به آن و تحت کنترل درآوردن آن در جهت پیشرفت انسان است. با هدفی از پیش تعیین شده، هوش مصنوعی توانایی ایجاد خواهد کرد و در این صورت مداخلهاش کارها را سخت نخواهد کرد. در هیچ حوزهای نقش توانمند کننده هوش مصنوعی آشکارتر از نقشی که در حوزه فناوریهای توانبخشی دارد نیست. ابزارها و وسایل کمکی مبتنی بر هوش مصنوعی موانع را در هم میشکنند.
نوآوریهای فناوری یاریرسان (assistive technology)مبتنی بر هوش مصنوعی ثابت کردهاند که هوش مصنوعی فقط بازده را بالا نمیبرد بلکه شأن انسانها را در وضعیت ناتوانی حفظ میکند و آنهارا مشمول حقوق و فعالیتهایی قرار میدهد که سایر افراد از آنها برخوردار هستند. هوش مصنوعی هم برای دانشجویان و هم معلولین تحولآفرین بوده است اما مدارس هنوز در حال یادگیری نحوه مهار کردن و استفاده از آن هستند.
یکی از عمیقترین کاربردهای هوش مصنوعی ارتقاء ارتباطات و یادگیری افرادی است که دچار ناتوانی جسمانی هستند. سیستمهای سنتی ارتباط تقویتی و جایگزین (AAC)نمیتوانند نیازهای افرادی که اختلال گفتاری دارند را برطرف کنند. در عوض، ابزارهایی که با هوش مصنوعی تقویت میشوند اکنون میتوانند الگوهای گفتاری افرادی که لکنت دارند یا کلمات را واضح ادا نمیکنند را تشخیص دهند و سپس آنهارا به گفتاری واضح و کاملاً قابل فهم تبدیل کنند. برای مثال، یک فناوری تشخیص گفتار مبتنی بر هوش مصنوعی ساخته شده است که افرادی با تکلم متفاوت یا افراد محروم از قدرت تکلم را به صدایی روان و رسا در زمان بیدرنگ مجهز میکند.
در حوزه آموزش و تحصیل، دانشجویانی که به اختلال کم توجهی ـ بیش فعالی (ADHD)دچار هستند اغلب در ساماندهی پروژههای کلاس و تحویل بهموقع آنها با مشکل روبرو میشوند.
خوشبختانه، سیستمهای برنامهریزی کننده که اساس آنها هوش مصنوعی است این خلأ را پر میکنند. دستیار برنامهریزی که در دانشگاه «وندربیلت» واقع در ایالاتمتحده ساخته شده است قادر است عنوانهای دروسی که دانشآموزان و دانشجویان باید برای ارائه آماده کنند را اسکن کند و با استخراج آخرین فرصت تحویل، تقویمهایی را بهطور خودکار تنظیم کند. همه اینها با هدف ساختاربندی کردن یادگیری و قابل دسترس کردن آن برای افرادی با محدودیتهای جسمانی و ذهنی است.
یکی از موانعی که در سر راه افراد معلول وجود دارد آمادگی برای اشتغال است که پژوهشگران سعی دارند با شبیهسازی های واقعیت مجازی مبتنی بر هوش مصنوعی آنهارا از میان بردارند. پلت فرمهایی مثل «پیپل سیم» یا استارتاپ هندی «هالارا» به معلولینی که برای مشاغل انتخاب میشوند کمک میکند مصاحبه برای استخدام و تعاملات محل کار را در محیطهایی امن و سازگار یافته با ویژگیهای آنها تمرین کنند و اعتمادبهنفس آنها به ویژه افراد اوتیستیک را برای استخدام شدن بالا میبرند.
افراد ناتوانی که مشاغل فناورانه دارند نیز بیبهره نیستند. برای مثال، GitHub Copilotیک دستیار کدنویسی هوش مصنوعی زایا است که با پیشنهاد دادن کدها و توضیحات به برنامهنویسهای نابینا کمک میکند.
این افراد با این دستیار کدنویسی میتوانند فکر خود را روی طراحی و حل مشکل متمرکز کنند ضمن اینکه میتوانند درست مانند افراد بینا در حرفه طراحی و ساخت نرمافزار کار و پیشرفت کنند.
هوش مصنوعی تعریفی دیگر از تحرک، دستیاری حسگری و زندگی روزمره ارائه میدهد. صندلیهای چرخداری که به اشارات اعضای چهره واکنش نشان میدهند و نیز واسطهای مغزی ـ نخاعی که به افراد معلول توانایی راه رفتن دوباره را میدهند دیگر آرزوهای آیندهگرایانه نیستند.
همچنین عینکهای تقویت شده با هوش مصنوعی مانند Seeing AIو Meta AI Ray-Ban محیط اطراف فرد را توصیف میکنند، تابلوها را میخوانند و حتی حالات چهره را تفسیر میکنند تا افرادی که اختلالات بینایی دارند در کارهای خود مستقل و بینیاز از دیگران شوند و بیشتر به پیرامون خود اتصال داشتهباشند.
استفاده از هوش مصنوعی برای فناوری کمکی در مقیاس بزرگ مستلزم سرمایهگذاری در نوآوری، پروراندن راه حلهای مقیاسپذیر و گستراندن آن در تمامی جامعه است. این کار را شرکتهای نوپا یا همان استارتاپ ها و تکنیسینها به تنهایی نمیتوانند انجام دهند بلکه نیازمند اقدام جمعی دولتها، سرمایهگذارها و اجتماعات است.
دنیای ما در آستانه یک تحول فناورانه است و هوش مصنوعی نیز بهعنوان عاملی برابرکننده ظهور کرده است. هوش مصنوعی در حوزه توانبخشی در حال متحول کردن یادگیری، معیشت و جریان زندگی است و نشان میدهد که فناوری اگر هدفمند و نوع دوستانه باشد میتواند موانعی که حذفشان غیرممکن به نظر میرسید را در خود حل کند.
