محمد ماکویی- طنزپرداز: مدیر دفتر فنی شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور رو به من کرد و گفت: جمعیت آینده را زیاد پیشبینی کردهاید و آبی که قرار است به مصرف این جمعیت برسد را کمتر از آنچه باید منظور کردهاید. پس جمعیت را کم کرده و آب مورد نیاز یا مصرفی را زیاد کنید.
در جواب گفتم: مرد و زنی از خانه خارج میشوند و به خرید میروند. نیم ساعت پس از خروج از خانه، زن دو دستی بر سر خود کوبیده و فریاد میزند که شیر گاز را باز گذاشته است.
مرد در کمال خونسردی جواب میدهد که ایرادی ندارد، زیرا او هم از فراموشکاری، شیر آب را نبسته است!
در ادامه هم توضیح دادم که چون در طراحیها کاری با جمعیت و آب مصرفی نداریم و همیشه حاصلضرب این دو را ملاک قرار میدهیم مهم نیست که اولی را زیاد و دومی را کم بگیریم یا اولی را کم و دومی را زیاد مد نظر قرار دهیم.
مدیر دفتر فنی قاه قاه خندید و پس از آن هر بار مرا میدید «شیر گاز را باز گذاشتهای یا شیر آب را نبستهای» میگفت!
متأسفانه آنچه ما در تئوری به دنبالش بودیم در عمل اتفاق نیفتاد و اعضای خانوارهایی که بچهدار میشدند، اصلا از مصرف آب معمول خود کم نمیکردند تا سر جمع مصرف خود را از آنچه قبل از بچهدار شدن ثبت و ضبط کرده و بهایش را پرداخت میکردند، تغییر ندهند!
با این حساب است که شاید خنده بر لب مدیر دفتر فنی شرکت مهندسی، یا جانشینان او و دیگر اولیای امور آب و فاضلاب، خشکیده باشد و شیر گازی که باز مانده و شیر آبی که مدتهاست بسته شده، اشک از چشمهایی که کم مانده خشک خشک شوند، سرازیر نماید!

شما چه نظری دارید؟