لعیا نورانی زنوز - روزنامه اطلاعات| هنگامی که نشریهای منتشر نمیشود ، بخشی از تاریخ، فرهنگ و هویت محلی و ملی نادیده گرفته میشود. خاموشی این رسانهها به معنای گسست ارتباطی میان مردم است جای خود را به شایعات و اطلاعات نادرست میدهد.
نشریههای محلی فقط منابع خبری نیستند، بلکه بستری برای رشد استعدادها و تبادل اندیشهها هستند و اکنون این رسانهها نیاز به احیای فوری دارند و دکهداران روزنامهفروش هم به خوبی از این وضع آگاهند.
رحیم خیرالهی یکی از آن ها میگوید: دیگر خبری از نشریات محلی که عموما هر هفته اخبار شهرمان را مینوشتند، نیست و تعداد آنهایی هم که منظم چاپ میشوند به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد. مدیران نشریههای محلی میگویند که سهمیه یارانه ما را ندادهاند، کاغذ خیلی گران شده است، آگهی نیست و...
گلایه فعالان حوزه رسانه
به سراغ فعالان رسانهای ارومیه میرویم، یک روزنامهنگار باسابقه با تشریح مشکلات امروز مطبوعات محلی، میگوید: افزایش سرسامآور قیمت کاغذ در سالهای اخیر و رشد چند برابری بهای آن، یکی از مهمترین چالشها برای روزنامهها و نشریههای محلی است.
حامد کاظمزاده خوئی، تاکید میکند سهمیه کاغذ در بسیاری از موارد در اختیار مطبوعات سراسری متمرکز شده است و استانها و شهرستانها سهم کمتری از آن دارند. علاوه بر این، بازار کاغذ با وابستگی به واسطهها و حضور دلالان همراه است و نبود سامانه واحد برای ثبت و پیگیری سهمیهها مشکلات ما را دوچندان کرده است.
مدیرمسئول ماهنامه ندای قلم میافزاید: با بالا رفتن نرخ چاپخانهها و هزینههای حملونقل، بسیاری از نشریهها ناچار شدهاند به نسخههای دیجیتال روی آورند.
کاظمزاده خوئی با انتقاد از شیوه حمایتهای دولتی، توضیح میدهد: طرحهای حمایتی فعلی مقطعی و ناکافی است و یارانهها با هزینههای واقعی نشر تناسب ندارند. ضعف زیرساختهای چاپ و توزیع نشریهها در استانها، نبود چاپخانههای مجهز در شهرستانها و تأخیر در چاپ و توزیع شمارههای جدید، مشکلات رسانههای محلی را تشدید کرده است.
صاحبامتیاز نشریه استانی «دنیز» هم با هشدار درباره پیامدهای گرانی بیسابقه کاغذ، از «آستانه فروپاشی گسترده» نشریههای محلی خبر میدهد و میگوید: این بحران به تعطیلی اجباری، کاهش کیفیت و لغو امتیاز بسیاری از نشریههای انجامیده است.
مصطفی قلیزاده علیار، با اشاره به اینکه ۲ بار نشریهاش مشمول ماده ۱۶و لغو موقت امتیاز، میافزاید: مجبور شدیم نشریه را به ماهنامه و سپس به فصلنامه بدل کنیم؛ حتی انتشار ۲ شماره اخیر هم با صفحات اندک و شمارگران ناچیز، به صورت سیاهوسفید و با هزینه شخصی میسر شده است.
این مدیر رسانهای هشدار میدهد: ادامه این روند نه فقط به تعطیلی گسترده نشریهها و بیکاری نیروهای متخصص میانجامد، بلکه جامعه را از رسانههای مستعد و پویا محروم خواهد کرد، از اینرو به نظر میرسد بدون ایجاد و اجرای تدابیر فوری و حمایت نهادهای مربوطه، «مصداق عظیم» انتشار مطبوعات کاغذی به زودی به «تعطیلی عظیم» بدل خواهد شد.
شفافیت و پاسخگویی ،پیش نیازتوسعه
ندا عبدی مدرس ارتباطات هم در گفتگوی اختصاصی با «اطلاعات» می گوید: اگر از توسعه سخن میگوییم، هدف فقط ساخت پل و کارخانه نیست. توسعه نیازمند شفافیت، پاسخگویی و مشارکتهای مردمی است و مطبوعات محلی بستر ساز این ۳ عنصر هستند.
وی با بیان اینکه قطع یارانه و گرانی کاغذ «شوک ساختاری» به بدنه رسانههای محلی وارد میکند، می افزاید: مطبوعات محلی ریههای تنفسی جامعه مدنی هستند و نقش این ریهها امروز به دلیل کمبود کاغذ، به شماره افتادهاند.
عبدی با تأکید بر نقش بیبدیل رسانههای محلی ادامه می دهد: وقتی یک نشریه محلی تعطیل میشود، فقط یک رسانه خاموش نمیشود؛ بلکه حلقه ارتباطی نخبگان و مردم قطع میشود که این گسست، به فرسایش سرمایه اجتماعی و هویت محلی میانجامد. که این یک فاجعه خاموش است که مثل سیل و زلزله خرابیهای آشکار ندارد، اما ساختمان جامعه ترک برمیدارد.
وی پیامد این روند را کمرنگ شدن مسائل استانی، گسترش شایعات و قطع عصب حیاتی سیستم ارتباطی جامعه عنوان و تأکید می کند: باید به این موضوع توجه ویژه داشته باشیم که ارتباطات استانی فقط خبررسانی نیست، بلکه ساخت یک هویت جمعی و تقویت سرمایه انسانی است و در نهایت هزینهای که جامعه برای ترمیم این ترکها میپردازد، به مراتب از پرداخت یارانههای معمول بیشتر خواهد بود.
خطر تعطیلی ۷۰ درصد نشریههای محلی را تهدید میکند
همچنین رئیس هیات مدیره خانه مطبوعات آذربایجان غربی با اشاره به اینکه بیش از ۴ سال است هیچ یارانه و سهمیه کاغذی به مطبوعات محلی اختصاص نیافته است، میگوید: این مسئله باعث شده است بخش قابل توجهی از نشریههای مکتوب محلی با مشکلات شدید مالی و کمبود کاغذ روبرو شوند که در نهایت توان آنها را برای ادامه فعالیت، به شدت کاهش داده است.
یوسف پیربداقی میافزاید: در شرایطی که هزینههای تولید و چاپ به صورت مستمر افزایش یافته، منابع درآمدی به دلیل کاهش تبلیغات و افت تیراژ به شدت کاهش یافته است و عدم حمایتهای دولت به معنای فشار مضاعف بر این رسانههاست. در حال حاضر بیش از ۷۰درصد مطبوعات محلی مشمول ماده ۱۶شدهاند؛ یعنی به دلیل مشکلات مالی و کمبود کاغذ قادر به انتشار منظم نیستند و بسیاری از آنها در وضعیت تعطیلی قرار گرفتهاند.
مدیرمسئول نشریه فردای ما، اظهار میدارد: مطبوعات محلی نه فقط منعکسکننده رویدادهای جاری و اطلاعرسانیهای ضروری مناطق گوناگون هستند، بلکه به عنوان نمادهای زنده هویت و تاریخ فرهنگی هر منطقه، نقش بسزایی در ثبت وقایع تاریخی و اجتماعی ایفا میکنند.
وی تاکید میکند: فضای مجازی و رسانههای آنلاین با وجود مزایای گستردهای که در سرعت و سهولت دسترسی به اطلاعات دارند، هرگز نمیتوانند جایگزین رسانههای مکتوب شوند. رسانههای مکتوب با پشتوانه تحقیق و مستندسازی، بستر مناسبی برای انتقال دانش عمیق و حفظ هویت فرهنگی و اجتماعی هستند که فضای مجازی توانایی حفظ این سطح از کیفیت و اعتبار را ندارد.
مدیرمسئول نشریه فردای ما ادامه می دهد: تعطیلی نشریههای محلی پیامدهای بسیار گستردهتری مانند کاهش فرصتهای شغلی متخصصان حوزه رسانه، خبرنگاران، چاپخانهها و بخشهای وابسته دارد که این موضوع به اقتصاد محلی هم ضربه میزند.
این فعال رسانهای تاکید میکند: حمایتهای دولتی از مطبوعات محلی نه یک امتیاز، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای حفظ هویت فرهنگی و تاریخ هر منطقه است .
آمار صدور و فعالیت رسانهها در آذربایجان غربی
رئیس گروه رسانه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان غربی هم در گفتگوی اختصاصی با اطلاعات، شرط دریافت یارانه مطبوعات را تکمیل فرم خوداظهاری، داشتن ضریب کیفی و اعلام وصول منظم نشریهها اعلام میکند.
خدیجه رستمینژاد میافزاید: از سال ۱۴۰۰ تا مهرماه ۱۴۰۴، ۱۵۰ مجوز فعالیتهای رسانهای در قالب مجلهها و هفته نامه و پایگاههای خبری در آذربایجان غربی صادر شده که از این تعداد، ۵۳ مورد مربوط به رسانههای مکتوب بوده است.
وی تاکید میکند: آذربایجان غربی دارای ۲۹۷ مجوز رسانهای شامل نشریههای چاپی، نشریههای الکترونیک غیربرخط و پایگاههای خبری است و طبق آمار رسمی ۱۲۵ نشریه چاپی فعال است.
رستمینژاد ادامه میدهد: در بازه زمانی ۴ ساله از مجموع ۱۵۰ رسانه استان، ۲۲ رسانه مشمول ماده ۱۶ قانون مطبوعات شدهاند و ۱۸ مورد مربوط به رسانههای مکتوب بوده است.
وی می گوید: نشریههایی که به صورت منظم چاپ نشوند، مشمول ماده ۱۶ خواهند شد، زیرا یکی از قوانین مطبوعات کشور چاپ نشریات به صورت منظم است و اگر نشریهای از این قانون پیروی نکند امتیازشان لغو میشود.
راه نجات چیست ؟
براساس دادههای سامانه جامع رسانههای کشور، از نظر شاخص کیفی هر ۲ روزنامه استان آذربایجانغربی ضریب کیفی و انتشار بالای ۵۰ دارند و همچنین ۱۱ هفتهنامه، ۲ دوهفته نامه، ۱۰ ماهنامه، ۵ دوماهنامه، ۲۳ فصلنامه و ۲ دوفصلنامه موفق به عبور از مرز ۵۰ شدهاند. این آمار اگرچه از پایداری نسبی نشریههای محلی حکایت دارد، اما در پس این ارقام، روایتی دیگر نهفته است؛ تلاش برای بقا به جای شکوفایی. وقتی رسانهها تمام انرژی خود را صرف زنده ماندن میکنند، جایی برای ایفای نقش واقعی آنها به عنوان موتور توسعه و ناظر شفافیت باقی نمیماند و این دقیقاً همان نقطهای است که پیشرفت، قربانی بقا میشود.
بیتردید راه نجات خروج از این شرایط فقط از طریق عزم ۳جانبه امکانپذیر خواهد بود؛ حمایت هدفمند دولتی، همراهی نهادهای خصوصی در قالب سرمایهگذاری بر روی تبلیغات و مهمتر از همه، اقناع افکار عمومی و تبدیل مخاطب به حامی مالی نشریات محلی و فقط با این مثلث نجات میتوان دوباره از رسانههای محلی، ناظران قدرتمند و پیشرانهای توسعه را ساخت.