دکتر سید حسین طباطبایی اصل
میراث دیداری و شنیداری ملل و اقوام و گروهها، بخش مهمی از هویت تاریخی بشر محسوب میشود. میراث دیداری و شنیداری گواهی بر آشکار شدن اندیشه و رویدادهای بشری، تکامل زبانها، فرهنگها و مردمان گذشته است و این فرصت را پیش روی ما قرار میدهد تا رویدادهایی را که در آن شرکت نکردهایم مشاهده کنیم، به صداهایی از گذشتههای دور گوش دهیم و از مکانهایی بازدید کنیم که دیگر وجود ندارند. هر صدا، هر تصویر، هر رنگ و هر خط بیش از آنکه صرفاً یک اثر هنری یا ضبط تاریخی باشد؛ بخشی از حافظه جمعی و گستره تمدنی ایران است. از نواهای موسیقی سنتی گرفته تا نوحهها و لالاییهای محلی، از نقاشیهای قهوهخانهای و مینیاتورها گرفته تا شاهنامهخوانیها، خیامخوانیها، تعزیهها و تختحوضیها و ... هر اثر آیینۀ هویت و تاریخ ایرانیان است. روز جهانی میراث دیداری و شنیداری فرصتی استثنایی است تا این گنجینهها را نه تنها با نگاه تاریخی، بلکه با نگرش به منابع ملی و آینده فرهنگی کشور بازخوانی کنیم.
اهمیت میراث شنیداری و دیداری
هر میراث دیداری و شنیداری که از گذشته بر جای مانده است؛ روزنهای است که از طریق آن میتوان به بسیاری از طرز فکرها، باورها، آداب و رسوم و بیم و امیدهایی که در زمانهای گذشته در زندگی انسانها وجود داشته است، پی ببریم. میراث دیداری و شنیداری به معنای واقعی کلمه پایگاه هویت ایرانی است. هر نت موسیقی، هر نغمه و آهنگ، هر نوحه و لالایی، هر پردهخوانی و شاهنامهخوانی، و هر سرود و شعاری که نسلها با آن بزرگ شدهاند، حافظه تاریخی و فرهنگی جامعه را زنده نگه میدارد. آوازها و نواهای موسیقی سنتی، مانند آثار استاد شجریان و استادان دیگر، بیانگر روح ایران و گستره تمدنی آناند؛ صداهایی که نسلها را به تجربهای مشترک فرهنگی پیوند میدهند. اذانها و پردهخواهیها، شاهنامهخوانیها و خیامخوانیها نیز نشاندهنده تلاقی هنر، دین و فلسفه در زندگی روزمره مردم ایران هستند و نقش مهمی در تربیت اخلاقی و فرهنگی نسلها دارند. تصاویر تاریخی، نقاشیهای قهوهخانهای، مینیاتورها و خطاطیها، علاوه بر زیبایی هنری، نشاندهنده فلسفه، تفکر و هویت ایرانیاند. تختحوضیها، تعزیهها و نمایشهای سنتی، آیینهای از ارزشها و باورهای جمعی مردم و تجسم تاریخ ایراناند. سرودها، شعارها و شعرها، بازتاب اندیشهها و ارزشهای جمعیاند که از نسلی به نسل بعد منتقل شدهاند. این آثار، با ترکیب صوت و تصویر، هویت ایرانی را ثبت و منتقل میکنند.
تهدیدها و ضرورت حفاظت
متأسفانه، بسیاری از این گنجینهها در معرض خطر هستند. نوارهای صوتی، کاستها، فیلمهای قدیمی و حتی فایلهای دیجیتال ناقص، در حال فرسودگی یا نابودیاند. نقاشیها، مینیاتورها و خطاطیها بدون حفاظت اصولی، آسیب میبینند. دسترسی به آرشیوهای ملی محدود است و دیجیتالسازی ناقص انجام شده است. اگر امروز اقدامی نکنیم، هویت فرهنگی و حافظه تاریخی ایران به سادگی از دست خواهد رفت. مسؤولیت ما روشن است: حفاظت از میراث دیداری و شنیداری، وظیفهای جمعی و تمدنی است. ایجاد بانک ملی دیجیتال برای صدا و تصویر، آرشیو منظم برای آثار دیداری، و حمایت از پژوهشهای ایرانفرهنگی، گامهای ضروری و فوری هستند.
میراث ملی، سرمایه فرهنگی
نگاه ما به این میراث باید فراتر از ارزش هنری یا سرگرمی باشد. میراث دیداری و شنیداری، سرمایه ملی است و کوله باری از داشتههای مختلف را برای ما به ارمغان میآورد:
از لحاظ آموزشی، ابزار انتقال فرهنگ و هویت به نسلهای جدید
از منظر اقتصادی، گردشگری فرهنگی و تولید محتوای رسانهای را تقویت میکند
از نگاه تمدنی، هویت ایرانفرهنگی و گستره تمدنی ایران را به جهانیان بازمیشناساند
موسیقیها، نواها، لالاییها و نوحهها، هویت صوتی جامعه را شکل میدهند. شاهنامهخوانیها و خیامخوانیها، فلسفه و اندیشه ایرانی را منتقل میکنند. نقاشیها و مینیاتورها، خطاطیها و تختحوضیها، تاریخ و هنر ایرانی را ثبت میکنند. نمایشها و تعزیهها، بازتاب تاریخ و فرهنگ نمایشیاند. سرودها، شعارها و شعرها، حافظه جمعی و ارزشهای اخلاقی را زنده نگه میدارند. این همه، بخشهایی از گستره تمدنی ایراناند که باید حفظ شوند.
میراث دیداری و شنیداری و نسلهای آینده
حفظ و نگهداری از میراث دیداری و شنیداری جهان در واقع به منزله حفاظت از حافظه جمعی ما و انتقال آن به نسلهای آینده است. لازمه ایجاد آیندهای مشترک بر مبنای تفاهم و گفتگو، فهم و آشنایی با گذشته است. نسل جدید، اگر از میراث صوتی و تصویری بیخبر باشد، از ریشههای تمدنی خود جدا میشود. نسل امروز، علاوه بر آموزش رسمی، باید با حس مسؤولیت ملی و تعلق فرهنگی آشنا شود. میراث شنیداری و دیداری، چراغ راه اوست تا گذشته را بشناسد و آینده را بسازد.
از جمله اقدامات عملی جهت حفظ میراث دیداری و شنیداری و انتقال و حفظ آن برای نسل های آینده می توان به موارد زیر اشاره کرد: دیجیتالسازی کامل آرشیوها: نوارها، کاستها، فیلمها، نقاشیها، مینیاتورها، خطاطیها، نمایشها، تعزیهها، تختحوضیها، شاهنامهخوانیها و خیامخوانیها.
ایجاد بانک ملی دیجیتال دیداری و شنیداری: لزوم دسترسی عمومی به این میراث و مدیریت علمی.
پژوهش و بازخوانی مستندات: حمایت از محققان، دانشجویان و پژوهشگران فرهنگی برای تحقیق و پژوهش در این عرصه. تولید محتوای رسانهای الهامبخش: استفاده از آرشیوها در تلویزیون، رادیو و شبکههای اجتماعی برای مشاهده مردم.
ارتباط با مدارس و دانشگاهها: بازشناسی میراث فرهنگی و آموزش نسل جدید باید در حوزه کاری مدارس و دانشگاهها باشد.
در مجموع
صوتها، تصاویر، نقاشیها، مینیاتورها، خطاطیها، نمایشها، تعزیهها، تختحوضیها، سرودها، شعارها، شعرها، شاهنامهخوانیها، خیامخوانیها، لالاییها و نوحهها، نه تنها سند گذشتهاند، بلکه چراغ راه فردای ایران فرهنگیاند. مسؤولیت ما در برابر میراث شنیداری و دیداری، حفظ حافظه تاریخی، تقویت هویت ملی و تثبیت گستره تمدنی ایران است. حفاظت از این آثار، پاسداری از ما، از تمدن ما و از آیندهای است که میخواهیم بسازیم.

شما چه نظری دارید؟