شهردار نیویورک اگرچه طبق قانون اساسی هیچ اختیار مستقیمی بر سیاست خارجی آمریکا ندارد، اما از نمادگرایی بسیار زیادی برخوردار است زیرا شهر نیویورک یک مرکز رسانهای و سیاسی جهانی است و میزبانی مقر سازمان ملل متحد در آن، صدای شهردار را در مورد مسائل بینالمللی تقویت میکند.
شبکه الجزیره در گزارشی با بیان این مطلب، افزود: این امر به ویژه با توجه به این واقعیت صادق است که افکار عمومی آمریکا به شدت به خروجی نهادهای سیاسی محلی وابسته است و رسانهها بیشتر بر مسائل محلی تمرکز دارند تا مسائل متمرکز در ایالتهای فدرال که فاقد دولت متمرکز در سطح منطقهای هستند. این مرد جوان در طول مبارزات انتخاباتی خود، ارتباط قوی با نسلهای جوانتر را نشان داد، نسلهایی که به طور فزایندهای از سیاستهای اسرائیل انتقاد میکنند و با فلسطینیها همدردی بیشتری نشان میدهند. پیروزی ممدانی بدون شک به کمپینهای همبستگی با فلسطین در دانشگاهها و رسانهها رونق زیادی خواهد بخشید و باعث تقویت پایگاههای مردمی فلسطین و دیپلماسی فرهنگی خواهد شد.
همچنین شبکه فعالانی که برای صلح و پایان دادن به اشغال تلاش میکنند، گسترش خواهد یافت و کانالهای مدنی موازی با کانالهای رسمی ایجاد خواهد کرد. این امر، فشار عمومی ایجاد میکند که مطمئناً بر تصمیمات آمریکا در مورد مسأله فلسطین و تنشها در خاورمیانه تأثیر خواهد گذاشت. از طرفی با توجه به تأثیر قابل توجه پیروزی غیرمنتظره ممدانی بر جوانان عرب و مسلمان، تشویق آنها به مشارکت در تصمیمگیریهای محلی و توانمندسازی آنها برای تأثیرگذاری بر گفتمان عمومی در مورد خاورمیانه، این روند به سرعت به سایر شهرهای آمریکا نیز گسترش خواهد یافت.
رابطه بین نیویورک و واشنگتن فقط یک رابطه معمولی بین شهر و تصمیمگیری سیاسی، مانند سایر کشورها بین یک پایتخت سیاسی و سایر شهرها نیست. وقتی یک موضع یا بیانیه توسط شهردار نیویورک صادر میشود، طنینی بزرگ و گاهی اوقات، یک زلزله سیاسی در واشنگتن و حتی در سطح بینالمللی به دنبال دارد که فشار زیادی را بر دولت آمریکا برای ایجاد تعادل و میانهروی بیشتر در برخورد با مسائل خاورمیانه وارد میکند.
در این زمینه، در نظر گرفتن یک واقعیت اساسی ضروری است؛ سیاست خارجی آمریکا در واشنگتن تدوین و تصمیمگیری میشود و تحت تأثیر گروههای لابی طرفدار اسرائیل در کنگره و رسانههای آمریکایی قرار دارد. این گروهها برای منفی جلوه دادن ممدانی و برچسب زدن او به عنوان یک یهودیستیز تلاش خواهند کرد، همانگونه که در اظهارات برخی اعضای دولت نتانیاهو مانند «ایتامار بن گویر» وزیر افراطی امنیت داخلی اسرائیل پس از پیروزی ممدانی در انتخابات شهرداری نیویورک دیدیم: «این لحظهای است که یهودستیزی بر عقل سلیم پیروز شد؛ ممدانی دشمن اسرائیل، یهودستیز و حامی حماس است.»
همچنین پس از پیروزی در انتخابات شهرداری، یک سازمان یهودی آمریکایی برای نظارت بر سیاستهای ممدانی تشکیل شد و یک خط تلفن ویژه برای گزارش حوادث یهودستیزانه و بررسی دقیق سیاستها، انتصابات و تصمیمات او در شورای شهر ایجاد کرده اند. با وجود این، محبوبیتی که ممدانی در بین بیش از ۴۰ درصد یهودیان طرفدار صلح نیویورک به دست آورده است، مسئولیت قابل توجهی را برای حفظ و تقویت این حمایت بر عهده او میگذارد. ممدانی مانند سایر نسلهای جدید دانشجویان آمریکایی و غربی، به طور کلی از موضع عدالت و حقوق بشر صحبت میکند، نه از موضع وابستگی مذهبی یا قومی؛ بنابراین او می تواند آرمان فلسطین را به وجدان عمومی آمریکا نزدیکتر کند، نه اینکه آن را صرفاً به عنوان یک درگیری خارجی مانند سایر درگیریها ببینند. این سرآغاز حذف واقعی روایت غربی از فلسطین و خاورمیانه است، روایتی که اسلام و اعراب را به عنوان یک دشمن استراتژیک فرضی به تصویر کشیده است؛ همانطور که توسط نومحافظهکاران آمریکایی مطرح شد و توسط «فرانسیس فوکویاما» و «ساموئل هانتینگتون» شرح داده شده و همانطور که در متن اروپایی توسط «برنارد-هنری لوی» و «تونی بلر» نمایندگی میشود.
پیروزی زهران ممدانی، مجموعهای از نشانههای بسیار حساس و مهم را نشان میدهد که باید مورد توجه قرار گیرند. این پیروزی، نشاندهنده ظهور یک فعال جوان است که به تغییرات نسلی اهمیت استراتژیک میبخشد. همچنین نشاندهنده مسائل اقلیتها در ایالات متحده است و دلالت بر این دارد که دیدگاه سنتی درباره طبقات جامعه در آمریکا اکنون موضوع بحث و بازتعریف است. علاوه بر این، نشاندهنده فراتر رفتن از دوگانگی کلاسیک مرتبط با درگیری مذهبی، اسلامهراسی و نژادپرستی است و نشان میدهد که پیروزی انسانیت و عدالت اجتماعی می تواند بر ایدئولوژیهای طبقهبندیکننده و استعماری غلبه کند. همچنین نشاندهنده پیروزی انسانیت و پسااستعمار بر نژادپرستی و نسلکشی انجام شده به نام برتری غرب است این اتفاق مهم در اصل نشاندهنده برچیده شدن و زوال روایت صهیونیستی-آمریکایی در مورد فلسطین و خاورمیانه به طور کلی است.

شما چه نظری دارید؟