سال ۱۴۰۴ به ماه های پایانی خود رسید و همچنان بحران و ناترازیهای انرژی به قوت خود باقی است به گونه ای که رهایی از آن به هدفی دستنیافتنی مبدل شده است.
براساس آمارهای منتشر شده، زیان ناشی از بحران انرژی در ایران صرفاً در حوزه قطعیهای برق در سال ۱۴۰۱ حدود ۵ میلیارد دلار، در سال ۱۴۰۲ حدود ۷ میلیارد دلار و در سال ۱۴۰۳ حدود ۱۰ میلیارد دلار برآورد شده است.
در مروری کلی میتوان گفت که بحران انرژی در ایران یک مشکل چندجانبه است که با ترکیبی از عوامل، از جمله حکمرانی غلط و اتخاذ تصمیمهای اشتباه، عدم جذب سرمایهگذاری خارجی، چالش های سیاست خارجی و تسلط دولت بر صنایع تحت سلطه خود تشدید شده است.همچنین زیرساختهای انرژی کشور نامطلوب و فرسوده است و بسیاری از پالایشگاهها و نیروگاههای کشور کمتر از ظرفیت خود کار میکنند.
بر پایه ارزیابی وزارت نفت ، کسری روزانه گاز کشور در زمستان ۱۴۰۴ میتواند به حدود ۳۰۰ میلیون متر مکعب برسد. در همین رابطه و با وجود کمبود برق و عدم تعادل انرژی در کشور میتوان گفت که از زمستان ۲۰۲۴، ایران با شدیدترین بحران انرژی خود در دهههای اخیر، با قطع مکرر برق و اختلال در تأمین گاز طبیعی، رنج میبرد.
در بیان مشکلات و موانع و نیز چرایی عدم توسعه و وجود بحران در انرژی ایران، تحریمهای اقتصادی در دو دهه گذشته مانع از سرمایهگذاری خارجی در بخش انرژی ایران شده و توسعه ظرفیت تولید گاز و نیروگاهها را محدود کرده است.
به این ترتیب ،با وجود داشتن ذخایر قابل توجه گاز در مراکز ذخایر انرژی مشترک، بسیاری از آنها به دلیل عدم سرمایهگذاری توسعه نیافته باقی ماندهاند.
در حالی که کشورهای همسایه مانند ترکیه ترکیب انرژی خود را با متعادل کردن ذغالسنگ، گاز طبیعی، نفت و انرژیهای تجدیدپذیر متنوع میکنند، ایران همچنان به شدت به گاز طبیعی متکی باقی مانده است.
علاوه بر موارد پیشگفته، یکی دیگر از چراییهای بحران انرژی در ایران، بازار ارزهای دیجیتال است که بهنحوی شتابدهنده در حال رونق است. در واقع، استفاده از بیتکوین باعث مصرف قابل توجه برق در ایران شده است.
توجه داشته باشیم که ایران برای گسترش بازار ارزهای دیجیتال خود، بویژه برای بیتکوین، در صدد عبور از تحریمهای بینالمللی برآمده و مقدار قابل توجهی از برق تولیدی را از شبکه عمومی برق حذف کرده است.
به علاوه ، یکی از مسائل اصلی که کمبود انرژی در ایران را تشدید میکند، قاچاق بیرویه سوخت است. اگرچه دولت ادعا میکند که صادرات مواد سوختی را افزایش داده است، اما بیشتر این تجارت از طریق شبکههای قاچاق غیرقانونی و تحت کنترل انجام میشود ، چرا که سوخت یارانهای ایران بسیار ارزانتر از کشورهای همسایه است و به همین دلیل قاچاقچیان را به شدت جذب میکند.
در نتیجه، مقادیر زیادی بنزین و گازوئیل بهصورت غیرقانونی از ایران صادر میشود و بدین ترتیب بازار داخلی با عدم عرضه کافی مواجه میشود.
از طرفی، خصوصیکردن نیروگاههای اصلی در سالهای اخیر نیز به وخامت بخش انرژی ایران کمک کرده است. در ارتباط با محدودیتهای بودجه، دولت بسیاری از نیروگاهها را به سرمایهگذاران خصوصی واگذار کرد که اغلب از نظر اجرایی و مدیریتی با نهادهای وابسته به دولت مرتبط بودند.
با این حال، این مالکان جدید برای تعمیر و نگهداری نیروگاهها سرمایهگذاری لازم را نکردهاند و بدین ترتیب موجب از بین رفتن این تأسیسات شدهاند.
اما در کلام پایانی این تحلیل باید گفت که بخش انرژی ایران در سالهای اخیر و بخصوص در دولت گذشته با بیتوجهی مدیریتی مواجه بوده است ودولت نتوانسته است سیستم برق خود را مدرن کند که در نتیجه منجر به قطع مکرر برق و بحرانهای انرژی در طول سال شده است.
امید میرود با عبور از بحرانهای تحریمی و پایداری امنیت انرژی در کشور بتوان با بهرهگیری از ظرفیتهای خالی و بلااستفاده بخش خصوصی، به این بحرانها خاتمه داد و مسیر رشد و تکامل همهجانبه را فراهم ساخت.
رضا پدیدار، نایبرئیس فدراسیون نفت ایران

شما چه نظری دارید؟