خبرورزشی نوشت: پس از برگزاری مراسم قرعه کشی جام جهانی و اتفاقاتی که پیرامون میزبانی آمریکا و داستان احتمال عدم صدور ویزا برای چند بازیکن تیم ملی کشورمان رخ داد، با اصغر شرفی مربی اسبق تیم ملی تماس گرفتیم.
دلمان میخواست با شرفی که در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین دستیار حشمت مهاجرانی بود، صحبت کنیم و فضای فنی را به نقد بکشیم اما بحث به سمتی رفت که بهتر است خودتان آن را دنبال کنید:
فضا طوری شده که من دیگر فوتبال ایران را نمیشناسم. اصلاً مثل اینکه اصغر شرفی ایرانی نبوده و با تیم ملی ایران به عنوان بازیکن و مربی قهرمان آسیا نشده است! انگار نه انگار که در المپیک برای تیم ملی بازی کردم و در جام جهانی به عنوان دستیار اول روی نیمکت نشستم! انگار نه انگار که در بازیهای آسیایی حضور داشتم!
بزرگترین اشتباه من این بود که وقتی فوتبال ایران به امثال اصغر شرفی احتیاج داشت، از اینجا رفتم و کار در اختیار افراد کوچک افتاد. یادتان باشد آدمهای کوچک هیچ وقت دنبال دستیار و معاونان بزرگ نمیروند بلکه افرادی را پیدا میکنند که از خودشان کوچکتر باشند.
من نه اهل باج دادن هستم نه اهل باج گرفتن. نه از کسی آجیل میگیرم و نه به کسی آجیل میدهم. در این فضای فوتبال غریبه هستم اما به هیچ عنوان حاضر نیستم برای ماندن در آن باج بدهم و چاپلوسی کنم. قبل از انقلاب افسر شهربانی بودم و همان زمان هم بازداشت شدم. هرگز فراموش نمیکنم لباس تمرین پوشیده بودم و میخواستم در زمین چمن دانشکده پلیس، کار را شروع کنم که دنبالم آمدند و بعد از صحبت با مرحوم سرهنگ اسداللهی، با همان شورت ورزشی بازداشتم کردند! ۴۸ ساعت به اتهام ضدیت با رژیم بازداشت بودم و اینکه در آن مدت چه اتفاقاتی رخ داد، خودش یک داستان بلند است.
من به صورت قانونی راهی آمریکا شدم و هیچ کار خلافی هم نکردم. در آنجا شهروند شدم و فرزندانم هم خوشبختانه همگی در آن مملکت به تحصیلات عالیه رسیدند و زندگی موفقی دارند. از اینکه به آمریکا رفتم اصلاً پشیمان نیستم ولی ماهیت و هویت خودم را فراموش نکردهام به همین خاطر با وجودی که شهروند آنجا هستم، به ایران میآیم و در کنار مردم زندگی میکنم چون این مملکت و مردمانش را دوست دارم.
هیچ احتیاجی به اینکه خودم را مطرح کنم ندارم چون همه چیز را در فوتبال ایران دیده و به تمام افتخاراتش دست یافتهام. الان جام جهانی ۴۸ تیمی شده ولی من وقتی جام جهانی با ۱۶ تیم برگزار میشد، به عنوان مربی روی نیمکت ایران نشستم و این تورنمنت را تجربه کردم. جام ملتهای آسیا و المپیک را هم به چشم دیدم. در هر سه دورهای که ایران قهرمان جام ملتها شد، به عنوان بازیکن یا مربی حضور داشتم بنابراین احتیاجی به تعریف از خودم ندارم و با فوتبال ایران کاری هم ندارم ولی نکته جالب توجه اینجاست که آقایان برای قرعه کشی مراسم جام جهانی چند برنامه تلویزیونی درست کردند و حتی از بازیکنان حاضر در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین هم دعوت کردند تا در استودیو حاضر شوند ولی هیچکس نپرسید مربی این بازیکنان کجاست؟ کسی نپرسید مثال اصغر شرفی و اصغر شرفیها کجا هستند؟ اصلا سراغی از ما نگرفتند. البته اهمیتی هم ندارد چون حاضر نیستم به هر قیمتی حضور داشته باشم.
