نخستین رویداد «عصر ایرانی» با عنوان «نیشابور؛ شکوه از دست رفته»در تداوم شناسایی و تجلیل از شخصیتهای برجسته و صاحب رأی در برنامههای «چهرههای ماندگار»، «مشاهیر تهران» و «نامآوران ایران»، با هدف اعتلای فرهنگ ملی و قدردانی نخبگان و نامآوران استانها و شهرهای مختلف ایران در محل کانون زبان فارسی برگزار شد.
در این مراسم آیتالله مصطفی محققداماد، استاد ممتاز دانشگاه و پژوهشگر برجسته معاصر، با اشاره به فرهنگ غنی نیشابور، نقش خواجه نظامالملک در ایجاد مدرسههای مهمی چون نظامیه نیشابور و بغداد و مرو و مازندران را ستود و گفت: خواجه نظامالملک مدرسهای در نیشابور میسازد که در آن افرادی چون امام غزالی آموزش دیدند ولی عدهای به نام دین، خواجه نظام را ترور کردند .
وی این رخداد را مایه عبرت دانست و با نگرانی از تکرار چنین حوادثی که با افراد شایستهای چون امیرکبیر هم تداوم یافت، بر ضرورت هشیاری مردم و قدردانی از افراد خدمتگزار و شایسته تأکید کرد.
در ادامه دکتر محمدحسین حلیمی، چهره ماندگار هنرهای تجسمی ایران، با اشاره به وجود صدها اثر هنری نیشابور در موزههای دنیا، بیان کرد: دانشکدههای هنری ما در شناسایی و شناساندن این گنجینههای عظیم قصور کردهاند، زیرا ما در فهمیدن آن جلوهها و آثار گرافیکی که در هزاران نمونه بشقابها و سفالینهها وجود داشته، غفلت کردیم و این آثار سترگ دستنخورده باقی ماندهاند و ما فقط آثار غربی را تدریس و ترویج میکنیم. من بهعنوان کسی که ۷۰سال در طراحی مدرن و سنتی کار کرده، افسوس میخورم و در مقابل یک اثر سفالی نیشابوری سر تعظیم فرود میآورم.
علی شیرازی، چهره برجسته هنر خوشنویسی کشور نیز با تشریح آثار متنوع «شاه محمود نیشابوری» به نقش و تأثیر فوقالعاده این هنرمند شاخص دوره صفوی در دوره معاصر اشاره کرد و سبک خاص او را ستود.
محمود اسعدی، استاد مدیریت و ارتباطات فرهنگی هم با اظهار امیدواری به تداوم رویداد عصر ایرانی، ضمن تأکید بر معرفی نخبگان شهرها و استانهای کشور گفت: در این جهان فانی هیچ چیزی والاتر و زیباتر از کمک به رشد و شکوفایی زندگی دیگران نیست و تمامی تلاش ۳۵سالهام قدردانی و تجلیل از کسانی بودهاست که نقش و سهمی در اعتلای فرهنگ واندیشه ایران داشتهاند.
هادی بکاییان، استاد تاریخ دانشگاه هم ضمن اشاره به برخی وقایع تاریخی چون حمله مغول اظهار کرد: نیشابور بهعنوان یک الگو در توسعه متوازن شهرهای ایرانی بعد از اسلام مطرح است و هر زمان که دین و دولت در حاکمیتها هماهنگ بوده و به خواست و اراده مردم توجه شده، ثبات پدید آمده و خطر خارجی مرتفع شدهاست.

شما چه نظری دارید؟