عشقبازی حسین
غلامحسین فخیمی(مرآت)
در مقام عشقبازی، یکه تازی یا حسین
شمع بزم آفرینش، سرفرازی یا حسین
تشنه وصل خدایی در کمال تشنگی
با لب عطشان ز دریا بینیازی یا حسین
کشتی راه نجاتی بهر گم کردگان
مشعل نور هدایت، چاره سازی یا حسین
در بقای دین جدت، جان به کف بی واهمه
در فنای هستی خود پیشتازی یا حسین
شعله عشق الهی در دلت افروخته
شادمان از شوق یزدان میگدازی یا حسین
در ره معشوق کردی اکبر و اصغر فدا
عاقبت سر را به راه عشق، بازی یا حسین
صوت قرآن تو بر نی عارفان را حجت است
کهف میخواند به آواز حجازی یا حسین
در جزا «مرآت» غیر از تو ندارد یاوری
از کرم درماندگان را مینوازی یا حسین
کانون عشق
ونوس جامیپور
طاقت بیاورید که فردا طلایی است
خورشید عشق درصدد روشنایی است
فردا نگاه ماه به مهتاب میرسد
این امتحان دقیق و درست و نهایی است
پرواز میکنیم و به معراج میرویم
زیباترین مسابقه، فتح نهایی است
سیارهها مدار معمای ما شدند
آه از زمین که حامل نوری فضایی است
سرعت گرفته از نفس آسمان ونوس
کانون عشق، مبتکر آشنایی است
مثل جزیره، مستقل از های و هوی شهر
شرجی و شوخ، معتدل و استوایی است
آرام آمدیم و به یکباره گم شدیم
قانون عشق، نقض حقوق جزایی است
دنیای ما شبیه هیاهوی سینماست
بازیگرش دچار جنون جدایی است
از انحصار سوختة وصل بگذرید
این شب هنوز مشتعل از بیوفایی است
فصل سکوت، ثانیهها منجمد شدند
پاییز ناز در پی بیاعتنایی است
اینجا برای عشق مهیا نمیشوند
اینجا جهان مقدمة خودستایی است
من با دلم در آینه همراه میشوم
چون اتحاد موجب مشکل گشایی است
تو میروی، صدای اذان پخش میشود
پایان قصه، اول صبح رهایی است
بهشت هزارهها
ایران من، اریکة آیینه از ازل
شایستة تهمتن و تهمینه از زل
ایران من، سرای فقیران پارسا
ای خانقاه خستة دیرینه از ازل
ایران من، همایش ماه و حلول صبح
مجموعة مسلّم گنجینه از ازل
شیدایی بهار و بهشت هزارهها
سامانة سیادت و سبزینه از ازل
ایران من، جهان و جنونش فدای تو
ای آبروی صبر و طمأنینه از ازل
از فصلهای سرد سیاست گذشتهای
کانون اعتکافی وکابینه از ازل
ایران من، ستارة نورانی ونوس
نامت بلند ماند و نهادینه از ازل

شما چه نظری دارید؟