به گزارش اطلاعات آنلاین، مجله تماشا در شماره ۷۴ خود به مناسبت استقلال افغانستان مطلبی با عنوان «افغانستان، همسایهای با پیوندهای دیرین فرهنگی و ادبی و سیاسی» منتشر کرده است. نویسنده در این گزارش از مختصات جغرافیایی و قومی، وضعیت کشاورزی و مسئله آب، ادبیات و اوضاع اقتصادی این کشور مرتفع مینویسد و در نهایت، گریزی به روابط فیمابین دو کشور ایران و افغانستان در دهه ۱۳۵۰ شمسی میزند.

مدیریت آب در افغانستان، ۷۰ سال پیش
در بخشی از این گزارش میخوانیم: «شرایط سخت و دشوار جغرافیایی، آب و هوای نامساعد و کمبود بارندگی، همراه با اوضاع نابهسامان سیاسی از عوامل رکورد اقتصادی این کشور بوده است و در چنین شرایطی جوامع کوچک هرجا که زمینی حاصلخیز و برکهئی آب فراهم بود یا رودی جریان داشت، جامعه اقتصادی بستهئی را پدید میآوردند و خیل چوپانان وابسته به عشایر و قبایل به دامپروری سرگرم بودند.» اما اوضاع کمکم تغییر میکند و طبق اطلاعات نویسنده، از سال ۱۹۵۶ توسعه اقتصادی این همسایه شرقی آغاز میشود و چون «در کشور افغانستان نیز همانند کشور ما، شبکه آبیاری نقشی عظیم ایفا میکند» ساخت سد و مدیریت آب، در صدر برنامههای توسعه قرار میگیرد و «بزرگترین طرح آبیاری در منطقه هیرمند به مرحله عمل» درمیآید که «ساختمان دو سد بر هیرمند بیش از ۱۰۰ هزار هکتار از اراضی بایر اطراف آن را قابل کشت کرده است.»

محبوبیت ادبای ایران در افغانستان
یکی دیگر از نکات جالب این گزارش شرح وضعیت آموزش در این کشور و حضور آثار ادبی چون گلستان و بوستان در کتب درسی مدارس افغانستان است: «ادبیات مردم افغانستان با حوادث تاریخی و تلاش استقلالطلبانه افغانیها پیوند دارد. مثلا منظومه اکبرنامه حمید کشمیری در ستایش سردار بزرگ افغانها در جنگ اول با استعمارگران انگلیسی است. نزدیکی باستانی دو کشور ایران و افغانستان در زمینه زبان، مذهب و وجوه تاریخی مشترک سبب گشته است که آثار ادبی عظیمی چون حدیقه حکیم غزنوی، مثنوی مولانا جلالالدین بلخی، کلیات شیخ سعدی، بویژه گلستان و بوستان و دیوان خواجه شیراز از مواد مهم درسی درمدارس افغانستان باشد. در افغانستان کتاب هایی چون شاهنامه فردوسی، اسکندرنامه نظامی از محبوبیت بسیار برخوردار است. نهضت فرهنگی معاصر افغانستان گرچه از زمان اعلیحضرت اماناله خان (۱۳۴۷-۱۳۳۷ ه. ق.) آغاز گشت، زمان اعلیحضرت محمد نادرشاه (۱۳۴۸-۱۳۵۲ ه. ق.) رونقی تازه یافت. تاسیس دانشگاه کابل و انجمن ادبی کابل از رویدادهای مهم این دوران است. در عهد اعلیحضرت محمدظاهرشاه (آغاز سلطنت ۱۳۴۲ هجری قمری) دوران جدیدی آغاز گشت که با تصویب آزادی گفتار، قلم و اجازه نشر جراید نهضت جدیدی در ادبیات افغانستان پدید آمد.»
پا گرفتن تولید صنعتی در افغانستان
این گزارش در ادبیات نمیماند و به سراغ اقتصاد میرود. با رشد اقتصادی، روند افزایش شهرنشینی طی آن سالها در افغانستان نیز آهنگی سریع به خود گرفته. شهر کابل با جمعیتی بیش از ۶۰۰ هزارنفر مرکز مالی و تجاری افغانستان، هرات با ۸۷ هزار نفر از مراکز بازرگانی و قندهار با ۷ هزار نفر مرکز تولید میوه و پشم در آن روزگار بوده است. به دلیل شرایط مساعد تولید مواد خام، صنایع جدید افغانستان با نساجی شروع شد و گسترش یافت به طوریکه در آن روزگار عمدهترین صنایع جدید این کشور را تشکیل میداده است. «صنایع تولید شکر و سیمان سازی نیز در پی آن آمد. و اینک تولیدات صنعتی رقمی در حدود ۵ درصد کل تولیدات افغانستان را تشکیل میدهد که رو به فزونی است». صدور گاز طبیعی یکی دیگر از منابع تامین مالی افغانستان آن روزگار بوده است.

تشرف افغانها به حج از راه ایران
در پایان نویسنده پیوندهای تاریخی، فرهنگی، قومی و مذهبی را عاملی برای ایجاد روابط دوستانی دو کشور میداند و مینویسد: «نگاهی به روابط دوستانه ایران و افغانستان در این رهگذر ضروریست، چراکه این دو کشور همسایه را پیوندهای تاریخی، فرهنگی، قومی و مذهبی آنقدر بسیار است که هر رابطهای کمتر از برادری بین این دو کشور شایسته و بسنده نیست. روابط ایران و افغانستان گذشته از سوابق دیرین تاریخی از سال ۴۷ به این سو با روح تازهئی بر مبنای همکاری مشترک شروع شد.»
حضور ایران در نمایشگاه بینالمللی کابل، شرکت افغانستان در دومین نمایشگاه آسیایی در تهران، دیدار هیئتی ۳۰ نفری به ریاست مدیرکل وقت وزارت دارایی افغانستان برای گسترش همکاریهای نفتی، تشرف سههزار افغان به حج از راه ایران و... از مصادیق همکاریهای دو کشور طی سالهای پایانی دهه ۱۳۴۰ بوده است.