در شرایطی که آمریکا تلاش‌های خود برای خلع سلاح گروه‌های مقاومت عراق را تشدید کرده، گروه‌های مقاومت به‌شدت در برابر این فشارها مقاومت کرده و حفظ سلاح را بخش جدایی‌ناپذیر از سیستم بازدارندگی منطقه‌ای خود در برابر آمریکا و رژیم صهیونیستی می‌دانند.

به گزارش ایسنا، روزنامه لبنانی در یادداشتی درباره گمانه‌زنی‌های اخیر درخصوص توطئه آمریکا برای پیش بردن موضوع خلع سلاح مقاومت اسلامی عراق نوشت: در میان فشارهای فزاینده آمریکا و برخی تحرکات سیاسی داخلی در عراق، پرونده سلاح گروه‌های مقاومت عراق وارد مرحله‌ای حساسی شده است؛ مرحله‌ای که ممکن است معادلات صحنه سیاسی و امنیتی کشور را مجدداً بر هم بزند. پس از مجموعه‌ای از دیدارهای محرمانه میان مسئولان عراقی و آمریکایی، موضوع موسوم به «انحلال گروه‌های مسلح» بار دیگر به صدر اولویت‌ها بازگشته و به‌عنوان یکی از شروط اصلی واشنگتن برای «ثبات»، بر آن تاکید می‌شود. این تحرکات همزمان با تلاش‌هایی برای ادغام مجدد «الحشد الشعبی» و نهادینه‌سازی آن تحت حاکمیت کامل دولت انجام می‌گیرد.با این حال، گروه‌های مقاومت و به‌ویژه گردان‌های «حزب‌الله»، جنبش «النجباء» و گردان‌های «سیدالشهداء»،  در این مرحله موضع سخت‌تری اتخاذ کرده‌اند و به‌شدت هرگونه تحویل سلاح یا پذیرش هر فرمولی در جهت تضعیف توان بازدارندگی در برابر اشغال آمریکایی و دشمن صهیونیستی را رد می‌کنند.طبق گزارش الاخبار، در این شرایط، برخی محافل سیاسی می‌گویند که آمریکا از فشارهای اقتصادی نیز بهره می‌گیرد، از جمله با جلوگیری از واردات گاز ایران به عراق، اعمال امتیازات اجباری بانکی و همچنین اقدام اخیر «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا در اعمال تعرفه ۳۰ درصدی بر کالاهای وارداتی از عراق که گامی در راستای سلطه بیشتر بر مسیر دولت این کشور ارزیابی می‌شود.
سلاح مقاومت باقی می‌ماند
در همین راستا، یکی از فرماندهان گروه‌های مقاومت در گفت‌وگو با الاخبار تأکید کرده است: سلاحی که در اختیار داریم باری بر دوش دولت نیست، بلکه آخرین پیمان ما در زمینه مقابله با اشغال‌گران آمریکایی و اسرائیلی است.او می‌افزاید: گروه‌های مقاومت عراق امروز با فشارهای داخلی و خارجی مواجه‌اند، اما سکوتی حساب‌شده در پیش گرفته‌اند تا فرصت را از دشمن برای کشاندن عراق به یک جنگ ویرانگر سلب کنند. وی ادامه می‌دهد: سلاح باقی می‌ماند و این فقط یک مسأله داخلی عراقی نیست، بلکه بخشی از سیستم مقاومت منطقه‌ای است که از عراق تا فلسطین امتداد دارد.در مقابل اصرار گروه‌های مقاومت عراق بر حفظ سلاح، «جریان صدر» بار دیگر دیدگاه خود مبنی بر خلع سلاح عمومی و ادغام الحشد الشعبی را به‌عنوان شرط بازگشت به فعالیت سیاسی مطرح کرده است. یک منبع در «جریان ملی شیعی» (نام جدید جریان صدر) به «الأخبار» می‌گوید که «سید مقتدی صدر» رهبر این جریان ۲ نشست در «الحنانه» در ماه محرّم برگزار کرده و در آن‌ها احتمال انحلال موقت «سرایا السلام» شاخه نظامی جریان صدر و تحویل سلاح آن را بررسی کرده است؛ مشروط به اینکه سایر گروه‌ها نیز اقدامی مشابه انجام دهند.
این منبع تأکید می‌کند که صدر پیامی روشن به هیأت‌های سیاسی، به‌ویژه از «چارچوب هماهنگی شیعیان عراق»، که خواستار بازگشت او از تصمیم کناره‌گیری‌اش بوده‌اند، رسانده است و محتوای آن این بوده که «سلاح گروه‌های مقاومت را تحویل دهید، الحشد الشعبی را ادغام کنید، برای عراق کار کنید و با فساد مبارزه کنید؛ آن‌گاه می‌توان درباره بازگشت جریان صدر به فرآیند سیاسی سخن گفت».
بحث درباره انحصار سلاح در دست دولت، شامل گروه‌های مقاومت نمی‌شود
با این حال، «غدیر عباس» پژوهشگر سیاسی نزدیک به گروه‌های مقاومت عراق نسبت به «خطر افتادن در دام پروژه خلع سلاح» هشدار داده و معتقد است که «بحث درباره انحصار سلاح در دست دولت، شامل گروه‌های مقاومت نمی‌شود، بلکه هدف آن سلاح قبیله‌ای خارج از کنترل دولت است».او می‌افزاید: تمامی این اقدامات بخشی از طرح مقدماتی بزرگ‌تری است که توسط واشنگتن هدایت می‌شود و هدف آن ایجاد جبهه‌ای آرام برای رژیم صهیونیستی است.عباس همچنین خاطرنشان می‌کند که فشارها بر مقاومت اسلامی عراق هم‌زمان با تلاش‌ها برای تضعیف حضور ایران در سوریه و سوق دادن برخی کشورها به‌سوی عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی صورت می‌گیرد، که این امر راه را برای مرحله‌ای جدید از درگیری‌های نرم باز می‌کند؛ به‌طوریکه واشنگتن در پی حذف هرگونه تهدید احتمالی علیه امنیت تل‌آویو است.از سوی دیگر، «سامی الناصری» مدیر «مرکز مطالعات راهبردی بغداد» می گوید که مسئله سلاح به یک نقطه حساس تبدیل شده و نمی‌توان بدون توافق ملی جامع از آن عبور کرد.او هشدار می‌دهد که برخورد گزینشی با این پرونده ممکن است به تنشی جدید در منطقه منجر شود؛ به‌ویژه در صورت درگیری مستقیم بین ایران و اسرائیل که می‌تواند عراق را بار دیگر به خط مقدم نزاع بکشاند.وی ادامه می‌دهد: عراق نیازمند دولتی قدرتمند با ارتشی یکپارچه، بدون سلاح خارج از کنترل و بدون گروه‌هایی است که تصمیم جنگ و صلح را خارج از نهادهای دولتی اتخاذ کنند؛ خطر تنها در خود سلاح نیست، بلکه در کسانی است که آن را در اختیار دارند.
نیروهای مقاومت بخشی از ساختار امنیتی عراق هستند
گروه‌های مقاومت اسلامی عراق، به‌ویژه پس از اشغال این کشور در سال ۲۰۰۳ توسط آمریکا، به‌عنوان بخشی از واکنش مردمی و دینی به اشغال خارجی شکل گرفتند. با این حال، نقش این گروه‌ها در سال ۲۰۱۴ و پس از ظهور گروه تروریستی داعش، به مرحله‌ای کاملاً حیاتی رسید. پس از سقوط موصل و تهدید مستقیم بغداد، فتوای جهاد کفایی آیت‌الله «سید علی سیستانی» مرجعیت عالیقدر شیعیان صادر شد و گروه‌های مقاومت، از جمله گردان‌های حزب‌الله، جنبش النجباء، عصائب اهل‌الحق و دیگر گروه‌ها، تحت چتر الحشد الشعبی (بسیج مردمی)، وارد میدان نبرد شدند.این گروه‌ها با هماهنگی نیروهای ارتش عراق، نقشی اساسی در بازپس‌گیری شهرهای راهبردی مانند تکریت، الرمادی، فلوجه و در نهایت موصل ایفا کردند. توان نظامی، شناخت میدانی و انسجام عقیدتی این نیروها، از جمله عوامل کلیدی در شکست پروژه آنچه «خلافت داعش» نامیده می‌شد و حفظ تمامیت ارضی عراق بود.در سال‌های پس از شکست نظامی داعش، گروه‌های مقاومت عراق همچنان به‌عنوان بخشی از ساختار امنیتی عراق، در مبارزه با تهدیدات تروریستی باقی‌مانده و در تأمین امنیت مناطق آزادشده ایفای نقش کرده‌اند. آن‌ها همچنین بخشی از بازدارندگی در برابر تجاوزات مکرر رژیم صهیونیستی به حریم هوایی و امنیتی عراق به‌شمار می‌روند.
دلایل علاقمندی ناتو برای شراکت نظامی با عراق
 یک کارشناس مسائل غرب آسیا گفت: کریستوف هنزی، فرمانده جدید ناتو در عراق اخیرا بر تعهد مستمر پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) به هماهنگی و همکاری با نهادهای نظامی و امنیتی عراق از طریق تبادل تجربیات، خدمات مشاوره‌ای و ظرفیت‌سازی تاکید کرد. هنزی در حاشیه مراسم تغییر فرماندهی به خبرگزاری رسمی عراق (واع) گفت: «این افتخار بزرگ و امتیاز ویژه‌ای برای فرانسه و شخصا برای من است که فرماندهی ناتو در عراق، این کشور مهد تمدن را بر عهده بگیرم.» وی ادامه داد: «این امر کمک خواهد کرد مأموریت ناتو در عراق به یک شراکت پایدار و بلندمدت تبدیل شود و عراق را به یک شریک منطقه‌ای مهم تبدیل کند».
جعفر قنادباشی در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی اظهار داشت: سخن گفتن مقامات ناتو از شراکت عراق در ناتو و اظهار علاقه‌مندی درباره این شراکت امر تازی‌ای نیست.به گفته این کارشناس، ناتو از سال‌ها پیش در عراق حضور داشته است. وی توضیح داد: «ناتو در سال ۲۰۰۳ به عنوان بخشی از “ائتلاف ناپایدار” در اشغال عراق شرکت کرد، اما این حضور به سرعت محدود شد و به فعالیت‌های آموزشی و مشاوره محدود شد. از سال ۲۰۰۳ تا سال ۲۰۱۸، ناتو تمرکز اصلی خود را بر آموزش و توانمندسازی نیروهای امنیتی عراق قرار داد».کارشناس مسائل غرب آسیا معتقد است که ناتو که بخش بزرگی از آن توسط ایالات متحده آمریکا اداره و کنترل می‌شود، طرح‌هایی برای آینده عراق دارد که پیش‌تر هم آن را در آلمان پیاده کرده بود. 
وی تشریح کرد: «در گذشته بعد از فروپاشی صدام و حضور آمریکا در عراق، این نظریه مطرح شد که یکی از سناریوهای احتمالی آمریکا در عراق، حضور ۲۰ یا ۵۰ ساله در این کشور است، همچنانکه گفته می‌شد عراق شکست‌خورده با ارتش منحل شده بعد از جنگ، به آلمان بعد از جنگ جهانی دوم شباهتی دارد».به گفته قنادباشی، بعد از سقوط حکومت هیتلر، آمریکایی‌ها وارد آلمان شدند و آلمان را به عنوان یک مرکز نظامی قرار دادند و ایجاد هرگونه نیروی مسلح را از آلمان سلب کردند. جالب است که طی‌ سال‌های اخیر، آلمان در مسیر تشکیل قدرتمندترین ارتش اروپا قدم برداشته و حتی قرار است که هزاران نیروی نظامی را برای دفاع از اروپا به لیتوانی اعزام کند.این کارشناس معتقد است که این تصادفی نیست که نظریه تبدیل عراق به یک آلمان در غرب آسیا زمانی رونمایی شود که آلمان در حال پایان دادن به نقش چند دهه‌ای خود است و آمریکایی‌ها مسلما با توجه به تقسیمات نظامی که در جهان دارند، احتیاج به مرکزی مثل عراق در منطقه غرب آسیا دارند.قنادباشی درباره اهمیت عراق برای آمریکا و به طور کل، ناتو گفت: «عاملی که در زمان سقوط صدام برای حضور آمریکا در عراق اعلام شد، تنها موقعیت جغرافیایی و راهبردی این کشور نبود؛ بلکه مسئله ذخایر بسیار غنی عراق که گفته می‌شود حتی از عربستان و ایران هم بیشتر است از جمله عوامل اصلی حضور ناتو و آمریکا در عراق بوده و هست».
وی افزود: «عراق هم در شمال و هم در جنوب منابع عظیم نفت دارد».کارشناس مسائل غرب آسیا این رویکرد ناتو را در ادامه راهبرد کلی این سازمان برای پیشروی در شرق اروپا ارزیابی کرد و گفت که ناتو از حضور و شراکت در هر نقطه‌ای از جهان استقبال می‌کند.همچنین او تشریح کرد که ناتو امروز می‌خواهد غالب تهاجمی به خود بگیرد؛ زیرا در اوکراین شکست‌های زیادی متحمل شد و در حال حاضر اعضای ناتو می‌خواهند طرف‌های مقابل از جمله ایران را با حضور بیشتر در عراق و شراکت قوی‌تر تهدید کنند.قنادباشی به جنگ روانی در ورای این مسئله نیز اشاره کرد و افزود: «عراق شرایط تبدیل شدن به شریک برای ناتو را ندارد. زیرا باید پایگاه‌های جدیدی در اختیار آنها قرار دهند و استقرار نیروها افزایش پیدا کند».
به گفته این کارشناس، این در حالی است که حضور بیشتر ناتو در عراق، و به تبع آن افزایش پایگاه‌ها و دخالت‌ها، منجر به برهم خوردن روابط و مناسبات عراق با کشورهای همسایه از جمله ایران، سوریه و ترکیه خواهد شد. زیرا شراکت با ناتو به این معنا است که عراق باید بخشی از اختیارات نظامی خود را در اختیار این سازمان قرار دهد.وی ادامه داد: «در این صورت، تنش‌های عراق با همسایگانش افزایش خواهد یافت و مرزهای این کشور برای همسایگان ناامن خواهد شد. همچنین از نظر اقتصادی اگر عراق شراکت بیشتری با ناتو داشته باشد، از نظر اقتصادی و نظامی رقیبی جدی برای عربستان، امارات و کویت می‌شود و بدون شک، آنها این موضوع را برنمی‌تابند که عراق تبدیل به بازیگری مطرح‌تر از آنها در بلوک غرب شود».قنادباشی درباره عواقب حضور بیشتر ناتو در عراق توضیح داد: «عراق دارای اقوام مختلف و متنوع است و حضور ناتو باعث تشدید اختلافات قومی و تنش‌های بیشتر خواهد شد».کارشناس مسائل غرب آسیا گفت: «البته تحرکات رژیم صهیونیستی هم ممکن است در این تصمیم‌گیری اثرگذار باشد، زیرا اسرائیلی‌ها در اقلیم کردستان حضور دارند و نمی خواهند این موقعیت را از دست بدهند. حتی گفته شده برخی از اعضای هیئت ناتو مستقر در این کشور با سرویس‌های جاسوسی بیگانه از جمله سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی موسوم به موساد همکاری می‌کنند».

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی