محمدرضا حیدرزاده
مدت ها بود از عکس های دسته جمعی واهمه داشت. شاید نتیجه نزدیک شدن به میانسالی بود که عکس ها مدام خاطره هایی تلخ به یادش می آوردند. این احساس اولین بار زمانی بهش دست داد که در صفحات پیاپی آلبوم، عکس های دسته جمعی خانواده در مهمانی های چند نوروز را نگاه کرده بود؛ چهره ها، حالت ها و حتی جای ایستادن آدم ها در عکس های دو عید پیاپی همان بود که بود. فقط در دومی، جای مادر خالی بود و نیم نگاه دزدیده پدر انگار به آن جای خالی دوخته شده بود.
پدر در عکس دسته جمعی سیزده به در همان سال، زیر درخت بید بزرگ باغ شوهر خاله، کنار دختر و دامادش به تنه درخت تکیه داده و دست نوه دوساله اش راگرفته بود. سال بعد جماعت کمابیش همان جا ایستاده بودند. اولین فرقی که به چشم می آمد، نبودن بید بزرگ بود که در فاصله دو سیزده به در خشکیده بود و انداخته بودنش زمین؛ اما برای سینا فرق مهم تر حالت چهره خواهرش بود در غیاب شوهرش....
***
مجموعه داستان«عکس های دسته جمعی»،نوشته«حمید امجد» توسط انتشارات «نیلا» منتشر شده است. این کتاب، نشان از دغدغههای نویسنده به عنوان عضوی از جامعه است. دلمشغولیها و دغدغههای انسان معاصر که روحش را در تار و پود پیچیدگیهای زندگی ماشینی پیچیده است،او را در مخمصههایی قرار میدهد که ساخته دستان صنعتگر انسانهایی چون خود اوست.
در داستان نخست این کتاب(که ویژگیهای خاص خود را دارد)،مردی به نام «سینا» که رفیق باز است و مسائل زناشویی را به درستی درک نمیکند و هنوز نتوانسته از مرحله تجرد به تأهل و تعهد سفر کند، باید دست همسفری را به نام همسر(پریسا) بگیرد، اما هنوز در اوهام خود به دوستانش میپردازد.
یک روز دوستی قدیمی به نام «فرید» به خانه او میآید. سینا که با همسرش قهر کرده، از دوست خود به تنهایی پذیرایی میکند. در خلال گفتههای سینا که راوی داستان است، در مییابیم که همسرش قصد مهاجرت دارد، اما سینا با او موافق نیست. ضربه نهایی داستان آنجاست که سینا میفهمد همسرش با فرید در حال خروج از کشور هستند و اصلاً فرید آن شب مهمان سینا شده بود تا قضیه ترک همسرش و همراهی آن دو را شرح دهد....
***
«حمید امجد»متولد آذر۱۳۴۷ در تهران، نویسنده و کارگردان تئاتر و سینما،مترجم و پژوهشگر است. او دانشآموخته رشته سینما در مقطع کارشناسی از دانشگاه صدا و سیما، پژوهشگر هنر در مقطع کارشناسی ارشد و دارای دکتری از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است.
وی فعالیت مطبوعاتی خود را از تابستان ۱۳۶۴ در قالب همکاری با «ماهنامه فیلم» و با نگارش نقد فیلم آغازکرد. از آن پس، دورههای همکاری کوتاه و بلندی با نشریات فرهنگی و هنری، مانند«گزارش فیلم»(دوره اول)، «دنیای تصویر»، «نقد سینما»، «صنعت سینما» و... داشتهاست. همچنین از ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۰ سردبیر«فصلنامه صحنه» (تخصصی تئاتر) بود و همزمان دبیر بخش تئاتر «دنیای تصویر» شد.
در سال ۱۳۷۶ انتشارات نیلا با گرایش تخصصی ادبیات و هنر و به مدیریت و صاحب امتیازی ژیلا اسماعیلیان، همسر حمید امجد، تأسیس شد و از همان زمان در مقام سرویراستار با این انتشارات همکاری دارد. همچنین حضور در سینما را سال ۱۳۷۰ با بازی در فیلم «مسافران» به کارگردانی «بهرام بیضایی» آغاز کرد.
حمید امجد از سال ۱۳۷۳ در دانشگاهها و مراکز آموزشی مختلفی همچون دانشگاه تهران، دانشگاه هنر، دانشگاه آزاد اسلامی، دانشگاه سوره، مؤسسه فرهنگی و هنری کارنامه، به تدریس نمایشنامهنویسی و درسهای دیگری در زمینه تئاتر و سینما پرداختهاست...

شما چه نظری دارید؟