شنبه ۳۱ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۲:۳۳
نظرات: ۰
۰
-
«جنگِ موجودیت»، انتخابات آمریکا و وقایع اخیر منطقه

هیولایی که اگر تا دیروز در جنگی نافرجام به ظاهر خطرش متوجه فلسطین بود، و کودکان و زنان بی گناه و مظلوم فلسطینی را برای  ایده ی مجعول خود، به مسلخ می کشید و قطعه قطعه می کرد، و دلهای انسان های آزادیخواه را در جهان با فلسطین همراه کرده بود، اینک با بهره گیری از ابزارهای غیر نظامی به عنوان سلاح کشتار جمعی، خود را به عنوان یک تهدید جهانی برای هر آن کس که در آرزوی بهره گیری از تکنولوژی ارتباطی به عنوان نماد بلوغ تمدن بشری می داند، مطرح کرد.

ابوالفضل فاتح:

یده ی صهیونیسم، جنگِ موجودیت و انتخابات آمریکا،

الف: «زنگ های خطر برای ترامپ»

پس از مناظره ی «هریس» و «ترامپ» که ده روز پیش روی داد، نظرسنجی ها «هریس» را برنده ی مناظره معرفی کردند. در سطح ملی فاصله ی «هریس» و «ترامپ» همان ۳ درصد باقی ماند، اما اعتماد به هریس در رسانه ها بیشتر بازتاب یافت  و در افکار عمومی نیز رای منفی او در پایین ترین سطح نه تنها چند ماه،  که در طی سه سال اخیر قرار گرفت. این در حالی است که رای منفی ترامپ، ۷ درصد بیشتر از هریس است و قابل درک است در شرایط برابر، افراد مردد، احتمالا به کسی که رای منفی کمتری دارد، اقبال بیشتری نشان خواهند داد. از این رو در انتخابات تنگاتنگ و «سانتی متری» آمریکا، اینک زنگ های خطر برای «ترامپ» بیش از «هریس» به صدا در آمده اند و شانس هریس نسبت به ترامپ فزونی یافته، و طبیعتا کمپین ترامپ و حامیان بین المللی اش در ۴۵ روز آینده برای تغییر اوضاع هر آنچه در چنته دارند رو خواهند کرد.

ب: «جنگِ موجودیت»

در یادداشت دو هفته پیش با تحلیل «ائتلاف استراتژیک نتانیاهو و ترامپ در بستر خیزش راست افراطی جهان»، عرض شد که «چنانچه نتانیاهو، وضعیت خود و ترامپ را در تهدید ببیند، اگر بتواند نه تنها مانع آتش بس خواهد شد، بلکه چه بسا به اقدامات خطرناک تر از ترور «هنیه» و «شکور» دست بزند تا  با ایجاد بحرانی پر دامنه، از یک سو فضای داخلی اسرائیل و از سوی دیگر انتخابات آمریکا را تحت تاثیر جنگ طلبان قرار دهد. احتمال راهبرد پیش دستانه و خطرناک تر «نتانیاهو» چه در قالب ترورهای بزرگ و چه در قالب گسترش بحران و حتی بهره گیری از سلاح های ممنوعه نیازمند بیداری و هوشیاری جهان،  منطقه، ایران و «محور مقاومت حامی فلسطین» است.

عملیات ترور ساعاتی پیش در ضاحیه ی بیروت که گفته شده ابراهیم عقیل و جمعی دیگر از فرماندهان رضوان حزب الله هدف بوده اند، و تروریسم «سایبر – تکنولوژیک» روزهای سه شنبه و چهارشنبه به عنوان آلترناتیو سلاح اتمی، و  در ردیف همان سلاح ممنوعه و راهبرد پیشدستانه و بحران سازی قرار می گیرد، که پیشتر از احتمال آن سخن به میان آمد.

اینک کاملا روشن شده است که نتانیاهو در بحران سازی های اخیرش از تهران تا لبنان در تلاش برای چرخه ی  بازی های دو سر بردی است که اگر پاسخ داده شود یا داده نشود، او به هدفی از اهداف خود رسیده باشد. پاسخ ندهند، پیش رفته است و اگر پاسخ بدهند، و بیش از این پای لبنان و بعدا تهران به جنگ کشیده شود، از دید او انتخابات آمریکا تحت تاثیر منافع حیاتی اسرائیل  قرار خواهد گرفت.

افزون نمودن این نکته لازم است که شرایط پیچیده و دشوار انتخابات آمریکا، ترامپ و نتانیاهو و راست های افراطی را در یک جبهه قرار داده است و برای آن که بتوانند بیشترین تاثیر را بر آراء رای دهندگان آمریکایی بگذارند، تلاش دارند که جنگ را «جنگ موجودیت» نشان دهند، یا بحران جاری را تا سطح «جنگ موجودیت» شعله ور سازند. چون در چنین شرایطی است که از دیدگاه آنان متعصبان «مسیحی» و «یهودی» جدی تر به صحنه وارد خواهند شد و در شرایط «جنگ بزرگ»، شانس یک زن برای رئیس جمهوری تا حدی تنزل خواهد یافت. البته این جنگ، «جنگ موجودیت» هم هست. جنگ «موجودیت سیاسی» برای نتانیاهو، جنگ ریاست جمهوری برای ترامپ و جمهوری خواهان رادیکال، و جنگ «ایده ی صهیونیسم» برای راست های افراطی و مذهبی. اگر ترامپ پی در پی سخن از آن می گوید که اگر او انتخاب نشود، اسرائیلی در کار نخواهد بود برای دامن زدن به همین «ایده موجودیت» است که البته تا حدی هم واقعیت یافته است.

البته این  دیدگاه نیز وجود دارد که حتی در شرایط «جنگ موجودیت»، ظرفیت جمهوری خواهان در انتخابات آمریکا محدود است ودر صورت حضور قوی دانشگاهیان،  مسلمانان و جنبش های پروگرسیو،  تضمینی بر برد ترامپ نیست و  این چرخه بازی های برد – برد نتانیاهو نیز تا جایی کارآمد است که نتانیاهو ضربه ی بسیار بزرگی نخورده باشد و در صورت وارد آمدن ضربه ی کاری، برای توجیه هزینه، فایده ی اقدام خود به افکار عمومی داخلی و حامیان بین المللی اش دچار مشکل خواهد شد. علاوه، اگر تهاجمات نتانیاهو به جنگ موجودیت حزب الله و ایران تبدیل شود، دیگر دلیلی به مسامحه برای درنگرفتن یک جنگ کامل نخواهد بود و ملاحظه ی موضوعاتی نظیر انتخابات آمریکا از سوی ایران یا حزب الله توجیهی نخواهد داشت.

ج: تسلط تکنولوژیک یا شقاوت ایدئولوژیک؟

در بازگشت به اصل بحث، یک سوی وقایع سه شنبه و چهارشنبه، رخنه  و شوک امنیتی بزرگی بود که متوجه «حزب الله» لبنان شد و بدل هفتم اکتبر را تداعی کرد. البته این رخنه می توانست در بحبوحه ی یک جنگ تمام عیار بسیار گرانتر تمام شود و ناگهان حزب الله را در شرایط دشوار تری قرار دهد و بعید نیست که در طی یک سال گذشته،  رخنه های دیگری هم شکل گرفته باشد تا دستگاه نظامی و امنیتی اسرائیل  بتواند از طریق آن تا سالگرد هفت اکتبر برای خود اعاده حیثیت  کند، چرا که پس از یک سال و با این حجم نسل کشی و نابودگری به واقع نمی تواند ادعا کند، به اهداف اعلام شده خود در غزه در روز نخست جنگ دست یافته است و لذا رو به شمال کرده تا شاید آنجا دستاوردی فراهم آورد.

اما همانطور باید پذیرفت که سوی دیگر این اقدام، پرده برداری جدی تر و جدیدتر از «هیولای صهیونیزم افراطی» و در سطحی دیگر، کلید خوردن بدون سانسور «جنگ تمدن ها» بود. هیولایی که اگر تا دیروز در جنگی نافرجام به ظاهر خطرش متوجه فلسطین بود، و کودکان و زنان بی گناه و مظلوم فلسطینی را برای  ایده ی مجعول خود، به مسلخ می کشید و قطعه قطعه می کرد، و دلهای انسان های آزادیخواه را در جهان با فلسطین همراه کرده بود، اینک با بهره گیری از ابزارهای غیر نظامی به عنوان سلاح کشتار جمعی، خود را به عنوان یک تهدید جهانی برای هر آن کس که در آرزوی بهره گیری از تکنولوژی ارتباطی به عنوان نماد بلوغ تمدن بشری می داند، مطرح کرد. اگر القاعده روزی با عبور از مرزهای اخلاق جنگ، دو هواپیمای غیر نظامی را به برج های دوقلو کوبید، اگر داعشی ها، شرم بشر شدند، اینک صهیونیست های فیلسوف هیروشیما، در قالب «اتحادیه ی تبهکاران جهان» باب های ناامن کردن همه ی جهان را با بهره گیری نظامی از ابزار غیر نظامی آن هم به عنوان سلاح کشتار جمعی گشودند. چیزی که همچون «مسموم کردن آب شرب یک شهر» از سوی اسفل دشمنان بشریت در جنگ های جاهلی هم پرهیز می شد. این رویکرد بیش از آن که نیازمند تسلط تکنولوژیک باشد، نیازمند شقاوت ایدئولوژیک است.

د:  ایده ی صهیونیسم و خطای استراتژیک

این پرده برداری از چهره ی بدون روتوش اسرائیل و معرفی خود به عنوان خطری جهانی، هزینه ای بسیار سنگین تر از هزینه ای که به حزب الله تحمیل شد، برای «ایده ی صهیونیسم» به دنبال خواهد داشت. از تجربه ی ۱۱ ماهه انتظار می رود، مهلکه و جنگ با حزب الله  نیز سرنوشتی مطلوب اسرائیل نیابد و البته باید نسبت به ماشین ترور و کشتار جمعی آنها و پشتیبانان آمریکایی شان همواره بیدار بود، اما اینک هر کس موبایل یا ابزارهای ارتباطی یا الکترونیکی را در هر جای اروپا و جهان به دست می گیرد، می تواند به یاد بیاورد که طرفداران «ایده صهیونیسم»، نه تنها «حریم خصوصی» که چشمان و انگشتان و قلب و آینده ی او را نشانه رفته اند تا هر که را با «آپارتاید» و «اشغال» و «تروریسم» مخالف است، نشانه بروند و اگر بتوانند «بشر اخلاقی» را منقرض نمایند. این همان خطای استراتژیکی بود که در دل هوش سیاه صهیونیست ها، نهفته است و این بار فراتر از نسل کشی غزه، عقول مآل اندیش  جهان را تکان خواهد داد.  «خطای راهبردی» که گمان می کنند، در قرن بیست و یکم با «اختناق تکنولوژیک» و «ارعاب هوش مصنوعی و سایبری» و عبور از خطوط قرمز اخلاقی و انسانی می توان «سیطره ی ایدئولوژیک» را دیکته کرد. چیزی که ترامپ ناخواسته در کنفرانس پنج شنبه شب صهیونیست های آمریکا یادآور شد. او گفت: پنجاه سال پیش اگر کسی در آمریکا نسبت به اسرائیل، کلمه ای بد می گفت، «لابی اسرائیل» او را از پهنه ی سیاست محو می کرد، اما امروز نه تنها در خیابان ها  که در دانشگاه های آمریکا مخالفان اسرائیل غوغا می کنند. او می گفت به ترامپ رای دهید چون ترامپ حامی، محافظ و دوست شماست! ترامپ می گفت اگر به قدرت برسد همه ی مخالفان صهیونیسم که او از آنها به عنوان «همدلان حماس»  یاد می کند، را از آمریکا اخراج خواهد کرد و دانشگاه هایی که جولان اعتراضات ضد اسرائیلی شده اند، به بازخواست خواهد کشید. البته  تنزل درک وجدانی ترامپ نیز همانقدر است که نمی داند، ریشه این تنفر در کجاست و مظلومیت چه کسی و شقاوت چه جریانی، قلوب جوانان و نسل «زد» غربی را بیدار ساخته است. بیداری که در دهه های آینده،  نه تنها سطح جوامع بلکه تریبون ها و پارلمان های اروپایی و آمریکا و حتی هیات حاکمه ی این قدرت ها را تحت تاثیر قرار خواهد داد!

و: «تروا و داموکلس» و«ضرورت بیداری»

این که انتخابات آمریکا به کجا می رود، در آینده بیشتر خواهم نوشت، اما وظیفه همه روشنفکران است که نسبت به خطرات این اختناق مافیای تکنولوژی و قدرت که متاسفانه از حاکمیت های غربی پشتیبانی می شود و چون «اسب تروآ» در جیب و «شمشیر داموکلس» بر سر، آزادی و استقلال انسان ها را هدف قرار داده و جهان را ناامن  و رعب آور ساخته است، همه را هشیار ساخته و بدون فوت وقت هم برای استقلال و امنیت تکنولوژیک ملت ها، و هم برای جهانی نه چند قطبی، که چند ضلعی با ماهیتی انسانی تر و امن تر چاره اندیشی نمایند.

این مظلب تکمیل می شود

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

ابوالفضل فاتح

جمعه ۳۰ شهریور ۱۴۰۳

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب