قدیمی ترین واولین روزنامه یومیه که در کشور ما بوجود آمده روزنامه «خلاصة الحوادث» است که همه روزه باستثنای روزهای یکشنبه و جمعه؛ روی یک ورق طبع و توزیع میشده است .انتشار این روزنامه در زمان مظفرالدین شاه و شماره اول آن در روز دو شنبه چهاردهم جمادی الاخر ١٣١۶ قمری منتشر گردیده. این روزنامه روی یک ورق طبع میشده و مندرجات آن خلاصه عمده وقایع واخبار جهان و بهمین مناسبت نام آن خلاصة الحوادث گذاشته شده است. خلاصة الحوادث مرتبا تا نمره ۱۱۰۷ مورخ ۱۸ ربیع الثانی ۱۳۲۱ قمری مطابق ۱۳ اگوست ۱۹۰۳ میلادی منتشر گردیده. برای اطلاع بیشتری از این روزنامه بحرف ( خ ) کتاب رجوع شود.
روزنامه «خلاصة الحوادث »گرچه ازانتشارات انجمن معارف طهران بوده و بقیمت خیلی نازلی در دسترس مردم گذاشته میشده ولی باز هم وابسته بدولت و تحت نظر وزارت انطباعات بوده و لذا در عنوان و سرلوحه آن شیر و خورشید که علامت رسمی دولت ایران میباشد؛ چاپ میرسیده و بهمین مناسبت باید آن را جزء روزنامههای دولتی این زمان دانست.
علاوه بر این اداره انطباعات دولتی در تاریخ چهارشنبه نهم جمادیالآخر سال ١٣١۶ اعلانی راجع بانتشار و محل طبع و طرز و مبلغ آبونه روزنامه مذکورمنتشر نموده ومن جمله این اعلان مینویسد: « خلاصة الحوادث هفته پنج روز منطبع و در همان روز طبع منتشر میشود ومشتریان در هر نقطه شهر باشند هر روز بلا تا خیر به ایشان رسانیده میشود... » از بابت قیمت آن بدون قبض مخصوص که هر ماه از اداره انطباعات دولتی به مهر «مجیر الدولة مدیر روزنامجات و انطباعات فرستاده خواهد شد نباید به حدی دیگر بدهند » همین عبارات بخوبی میرساند که خلاصة الحوادث روزنامه دولتی است.
روزنامههای غیر دولتی با روزنامههای آزاد
به قسمی که سابقا یادآور شدیم در زمان مظفرالدین شاه علاوه بر روزنامههای دولتی؛ روزنامههایی نیز بدست اشخاص تأسیس و انتشار یافته وروزنامه رسمی دولتی نبوده است.
ازمختصات روزنامهنگاری درزمان مظفرالدین شاه تأسیس روزنامه آزاد است و کلمه« آزاد »در اینجا بآن معنائی که امروز از آن فهمیده میشود نیست و مراد از روزنامه آزاد این نیست که مدیر روزنامه حق درج و انتشار هر قسم مقاله و یا خبری را در روزنامه خود داشته است. بلکه بعکس، مدیران جراید؛ در تار یخی که ما از آن گفتگو میکنیم، در انتشار مطالب و اخبار آزادی نداشته و موظف بودهاند مندرجات روزنامه را قبل از انتشار و فرستادن بمطبعه بوزیر انطباعات یا جانشین او ارائه دهند.
هما ن قسم که اشاره کردیم منظور از روزنامه آزاد روزنامهایست که دولت و با حکام وقت در ولایات در طبع آن دخالتی نداشته و بدست اشخاص غیر دولتی اداره میشده است. روزنامههای آزاد در زمان مظفرالدین شاه خیلی در مضیقه و فشار بوده و چنانچه بعداً خواهیم دید این موضوع در زمان صدارت ( اتابک اعظم میرزا علی اصغر خان ) و ( عین الدوله ) بلای بزرگی برای مطبوعات بود و پس از مراجعت عین الدوله از فرنگستان موجب توقیف عموم جراید آزاد به غیازادب گردید. سابقا یادآورشدیم که مجله الاسلام منتشره در اصفهان، با این که یک مجله کاملا مذهبی و دینی ومندرجات آن منحصراً مباحثات مذهبی بود، از طرف عین الدوله مدت پنج ماه توقیف شد.
بازرسی مطبوعات وتاسیس ادارسانسور
تفتیش و یا سانسور مطبوعات در ایران تاریخچه مفصلی دارد که شاید مادر جای دیگری از این کتاب بتفصیل درباره آن گفتگو نمائیم. آنچه در این مقد مه گنجایش ذکر آن هست مختصری راجع به پیدایش بازرسی در مطبوعات و آغاز بر قراری آن در ایران و وضع سانسور مطبوعات در زمان مظفر الدین شاه میباشد. تفتیش و بازرسی مطبوعات برای اولین بار در زمان ناصر الدین شاه بوجود آمد و در عصر این پادشاه است که اداره بنام ( اداره سانسور ) در ایران تأسیس گردید.
شرح بنیان این اداره و علت پیدایش آنرا اعتمادالسلطنه در کتاب ماثر والاثار ( ص ۱۱۷ کتاب ) که خود نیز در آغاز کار متصدی امر سانسور بوده؛ بد ین قسم بیان کرده است: «اداره سانسور که عبارت از تفتیش کتب و روز نامه های وارده از خارج است چون بعضی از مطبوعات بعضی ازممالک که مشتمل برطعن طریقی ویا قدح فریقی ویا هجاء شخصی ویا هزل فاحشی بود به لحاظ مبارک این پادشاه ( منظور ناصرالدین است ) می رسید ،ازانتشارآنها همواره آثارکراهت برجبین همایون هویدا بود تا وقتی که «رساله هجو سلاله شیخ هاشم شیرازی» مطبوعه بمبئی را به طهران آوردند ونسخه ای ازآن به حضورمهرظهور بردند،از مشاهده آن اشعار ناسزاوار درحق آن دانشوران بزرگوار شعله خشم شاهنشاهی زبانه زدن گرفت ودر وقت بتحجیرواعدام تمام آن نسخ فرمان رفت ، بنده نگارنده حاضر درگاه بود معروض نمود که دولت های اروپیه برای سد راه این عیب ازممالک خویش« دایره تفتیش »ایجاد کرده اند و اسم آن «سانسور»ا ست وچون شرحی ازشرائط وشئون آن براندم، برخاطر مبارک بسی پسندیده آمد فرمان رفت تا در تحت نظر این خانه زاد درخود ایران سانسور ایجاد شود وازآن وقت باز راه این عیب بسته است و رشته این تجارت گسسته .»

شما چه نظری دارید؟