نوشته فرهادمسعودی
این طور برایتان بگویم که مشکلات مسعودی وهمکاران اوتنها به مسائل مادی محدود نمی شد.
انتشاراخبارنیزبامشکلات مختلفی مواجه می گردید .ابتدای سلطنت رضا شاه بودواوضاع کشورسروسامانی نداشت.نظمیه درامورمطبوعات دخالت می کردوبرای جلوگیری ازهرج ومرج وآشوب که کشورراتهدید می کرد،شدت عمل بخرج داده می شدوگاهی نیز کسانی که در راس امور قرار می گرفتندوبرای کسب قدرت وحفظ مقام ومنفعت خود دست به خشنونت می زدند. درآن روزها بود که پدرم برای نخستین باربا مشکلی مواجه شدکه مشکل مادی دربرابر آن ناچیزبشمار می رفت . وی خبریافت که یکی اززندانیان درزندان فوت کرده است واین خبررادرمرکز اطلاعات تنظیم کردوبه یکی ازجرایدی که مشترک مرکزبود فرستادوخبرآن با آب وتاب چاپ شدوهنوزساعتی ازانتشارآن نگذشته بودکه عباس مسعودی را برحسب دستور سرهنگ محمدخان درگاهی توقیف کرده وبه زندان بردند.وی که برای اولین باربا محیط زندان آشنا می شد دروضع بسیار بدی قرارگرفت و ۲۴ ساعت درزندان عمومی با جنایتکاران ودزدان بسرمی برد.دوستان مسعودی به تکاپوافتادندوبرای نجات اوبه فعالیت پرداختند. آقای علی دشتی مدیر روزنامه شفق سرخ که ازمشترکین مرکزاطلاعات بودوساطت کردوبالاخره بااقدامات اومسعودی اززندان آزاد شد.
محل تولد روزنامه اطلاعات
با این حال اولین تجربه تلخ خبرنگاری، اورااز کارخودمایوس و دلسردنکردوروزبعدباردیگرفعالیت خودرااز سرگرفت.مدتی براین منوال گذشت. مرکزاطلاعات همچنان به فعالیت خودادامه می دادوبامشکلات مادی ومعنوی، مدیرمرکزاطلاعات مصمم بود که هرچه بیشترمرکزمزبور راتوسعه دهدوآنرابه صورت یکی از خبرگزاری های مهم مانندآژانس خبری رویتروآژانس هاواس در آورد، متاسفانه مدیران جرایدی که مشترک مرکز اطلاعات بودند حق اشتراک خود را مرتبا نمی پرداختند.
این مشکلات مانع آن نبودکه مدیرمرکزاطلاعات ازفکرتوسعه آن غافل بماندوبه وضع موجودقناعت ورزد،بدین جهت محل آبرومندی رابرای مرکز اطلاعات درنظرگرفت وازعمارت علاء الدوله به خانه وثوق نظام دریکی ازکوچه های خیابان لاله زارنقل مکان کرد. در این خانه دو اطاق نوسازویک زیرزمین وسیع دراختیارمرکز اطلاعات قرار داشت ومحل مناسب وآبرومندی بشمارمی رفت. درهمین محل بود که «روزنامه اطلاعات »نیز چندی بعد منتشر گردید.
پس از دائرشدن مرکز اطلاعات درخانه وثوق نظام،شهرت و اهمیت این مرکز بیشترشدومحل مراجعه روزنامه نگاران آن زمان گردید،زیرامرکز اطلاعات ،مدیران روزنامه ها را ازفعالیت برای کسب خبرونیز پرداخت حقوق خبرنگار بی نیازکرده بود.
روزنامه های آن روزازاین مرکزاطلاعاتی ارتزاق می کردندوهرروز یک تا دوصفحه آنهارااخباری پرمی کردکه درمرکزاطلاعات تنظیم شده بودولی غالباهمان حق اشتراک ناچیز راهم پرداخت نمی کردندو اگر روزنامه هایی که درآن روزگار منتشرمی شد حق اشتراک خودرا مرتبا پرداخت می کردندهرگز «روزنامه اطلاعات» پا به عرصه وجود نمی گذاشت ،بلکه خبرگزاری مهمی تاسیس می شدکه به کارتهیه وپخش خبرمی پرداخت .
ادامه دارد

شما چه نظری دارید؟