حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در گفتگو با برنامه راهبرد در پاسخ به سئوالی درباره ریشههای تمدنی و عقیدتی همبستگی مردم در جنگ ۱۲روزه اظهارنظر کرد: واقعا آن چیزی که در این ۱۲روز خودش را نشان داد، شاید برای همه کسانی که جامعه ایران را تحلیل میکردند، بسیار بسیار غیر منتظره بود؛ حتی برای دوستان چه برسد برای دشمنان. روشن است که هدف این جنگ تحمیلی ۱۲روزه تجزیه ایران و در نهایت براندازی ساختار جامعه ایران و انشعابها بوده است. خودشان هم گفتند یک سال و نیم برای این برنامه ریزی کرده بودند؛ همچنین بحث پهبادها، موشکها، ریزپرندهها و بحثهای متفاوتی که داشتند، ولی تمام امیدشان انگار به یک بههمریختگی یا فراپاشی اجتماعی در درون جامعه ما بود.
تا یک ملتیم، اتفاقات بزرگ را از سر می گذرانیم
به گزارش ایسنا وی یادآور شد: همه کسانی که با آنها آشنا هستم در طول این ۱۲روز برای دو مساله نگران بودند؛ اولینش همین بحث احیانا «عدم انسجام ملی» بود. خدا رحمت کند امام یک روز در همین حسینیه [جماران] یک قصه خیلی جالبی بعد از کودتای نوژه گفتند. هواپیما میخواستند پرواز کنند، به هوا بروند و بمباران کنند، و بعد میخواهند بیایند و بنشینند، با این مردم کوچه و بازار، با این روستایی و شهری چه میکنند؟ تا آخر که در آسمان نمیمانند. تا یک ملتیم، با همیم و یک روح در تن یک جامعه و یک جسم هستیم، اتفاقات هرقدر هم بزرگتر، میتوانیم آنها را از سر بگذرانیم و عبور کنیم.
وی ادامه داد: من همان عصر روز جمعه ای که جنگ اسرائیل اتفاق افتاد، بازتاب انسجام ملی را در شبکههای اجتماعی در موارد مختلف دیدم. البته این به دو امر دیگر ضمیمه شد که اینها به تعبیر ما آخوندها به صورت «دور معی» همدیگر را تقویت کردند. حضور بموقع فرمانده کل قوا و انتصاب فرماند هان بود و اینکه در کمتر از ۱۸ساعت توانستیم پاسخهای قاطعی را شروع کنیم هم در آن همبستگی بسیار مؤثر بود. واقعا نگرانی اولیه مسأله رفع شد؛ چون نباید تردید کرد که آنها برنامهریزی داشتند، آمدند، گفتند و همین را هم التماس و خواهش کردند، اما این اتفاق نیفتاد؛ نه تنها اتفاق نیفتاد، بلکه برعکس، نظرسنجیهایی که این روزها منتشر میشود، نشان میدهد سرمایه اجتماعی جامعه ایران بسیار بالا رفته است. یعنی ما سالهای بسیار تلخی که داشتیم را انگار پشت سر گذاشتیم.
یادگار امام با این جمعبندی که «هدف ،فروپاشی و چند پاره شدن این جامعه بود» و اشاره به شعر شاعر قدیمی حمید مصدق که «چه کسی میخواهد من و تو ما نشویم/ خانهاش ویران باد/ من اگر ما نشوم تنهایم/ تو اگر ما نشوی خویشتنی» درباره رمز انسجام به دست آمده و چگونگی حفظش آن اظهارنظر کرد: همه توجه کنیم که یکی از دستاوردهایی که ملت ما داشت، «بازدارندگی موشکی» بود. بیتردید اگر جوابها بهخصوص روزهای آخر نبود، آنها به دنبال صلح، آتش بس و اتمام جنگ نبودند؛ اصلاً نه شخصیت اسرائیل این طوری است و نه ترامپ اینگونه است؛ اگر اینها آمدند، به خاطر موضع قدرت بود. همان صلح از موضع قدرت، این بار میتواند از جانب ملت ایران اتفاق بیفتد. اما داستانی که در آن وجود دارد این است که یک دستاورد بزرگتری داریم و آن همان انسجام، اتحاد و یکپارچگی است . چرا این پدید آمد؟ و اساساً دشمنان ما که روی این محاسبه کرده بودند، در کجا محاسباتشان اشتباه بود؟
دشمنان روی شکافهای قومیتی، مذهبی، سیاسی، معیشتی، هویتی و بین نسلی تمرکز کرده بودند و این داستان را در فضاهای متفاوتی رصد میکردند و اتفاقاً علائمی هم برای آن میدیدند. نباید فراموش کنیم از سال ۹۶به این طرف سه بحران اجتماعی داریم؛ سالهای ۹۶، ۹۸و ۱۴۰۱. اینها خواست های متفاوتی هم دارد؛ خاستگاه اقتصادی و بعد اجتماعی دارد. این شکافها موضع هدفی بود که آنها قرار داده بودند. واقعا اتفاق بسیار عجیبی در طیفهای سیاسی، قومیتی، علمای اهل سنت بلوچستان و ایرانیان خارج از کشور افتاد. در ایران سخن از ایران گفتن هزینه که ندارد هیچ، مورد تشویق مردم واقع میشود؛اما ایرانیهای خارج از کشور به خصوص آنها که در آمریکا زندگی میکنند، ممکن است ترامپ آنها را اخراج کند؛ یعنی همان کاری که اکنون انجام میدهد .
واکنش ناطق، لاریجانی، خاتمی و کروبی
وی ادامه داد: من مخصوص به ذکر بگویم. کسانی که ممکن است حتی از نظر مباحث فکری، ذهنی و بسیاری از مواضع دیگر [مشابه ما] نبودند، مثل آقای دکتر سروش که ابراز نظر میکند و میایستد یا دیگرانی که نمیشود اسم همه راآورد و بعد بیانیهاش را صداوسیما هم خواند، به طرف مقابل نشان داد که انگار این مملکت یک چیز دیگری دارد؛ همان «هویت تمدنی» که به آن اشاره میکنیم. یا در موارد سیاسی خاطره صبح روز جمعه را بگویم؛ که شیرین است. صبح آقای ناطق و آقای لاریجانی به من زنگ زدند که خوب است بیانیهای داده شود و من گفتم بیانیهام را نوشتهام و دادهام. گفتند به آقای خاتمی هم گفته شود که ایشان هم [بیانیه بدهد]. گفتم آن طوری که در شبکههای مجازی دیدم، ایشان قبل از من بیانیه داده است. عصر آقای کروبی بیانیه داد. ایشان حتی بعدش گفت :من از تهران بیرون نمیروم و میخواهم همین جا به دست اسرائیل شهید بشوم؛ و باید بیانیه بدهیم و در مقابل اینها بایستیم. این از کدام طیف است؟ از جریانی که احیانا شاید در طبقهبندی و دستهبندی خارجیها، خیلی از آنها درون حاکمیت موجود تلقی نشوند. بعضی از زندانیانی که در زندان بودند، این بیانیه را دادند. به خصوص ایرانیهای خارج از کشورکه به نظرم خیلی مهم است. چون برای آنها هزینههای فردی دارد. فردا ممکن است نهادهای امنیتی آنها را محکوم به اخراج و تهدیدشان کنند.
سیدحسن خمینی هم چنین خاطرنشان کرد: واقعاً بزرگان اهل سنت ایران خیلی شجاعانه و خوب موضع گرفتند اما به یک نکته توجه کنید و آن این که انسجام در میان محرومان هم بسیار پررنگ و خوب بود. یعنی شکاف معیشت هم اینجا جواب نداد. نمونه سادهاش را بگویم. یکی از اعضای دولت به من گفت : میدانید سه هفته قبل از جنگ بحث کامیونداران را داشتیم که اعتصاب کرده بودند و تلویزیون هم فی الجمله خبرهایش را پخش می کرد و در شبکههای مجازی هم البته موضوع پررنگتر بود. همین کامیونداران که با دولت سر سه چهار مسأله مثل بنزین و بیمه اشکال داشتند، در آغاز جنگ رکورد حمل و نقل و ترخیص کالا را شکاندند و بسیاری از آنها مجانی این کار را انجام دادند.یعنی وقتی وارد یک بحران میشویم که دشمن خارجی پیدا میشود، به خصوص باید به این توجه کنیم و چقدر مسأله مهمی است. مطالبات صنفی هم کنار گذاشتند.
حمله، حمله به هر فرد ایرانی بود
وی افزود: یکی از دوستان گفت که دران ایام سطح دزدی هم پایینتر آمده است! یعنی دزدها هم در این ایام دیگر به مردم بیشتر رحم کردند؛ طبق آماری که گفته شده است. البته ممکن است بخشی از آن به خاطر ایست بازرسیها بود. من میخواهم به یک علتش توجه بدهم. یک علتش این بود که هر ایرانی فکر کرد به خودش لطمه خورده است و اینجا دیگر این نبود که به من آخوند مسئول یا شما مجری تلویزیون توهین شده است. این حمله، حمله به هر فرد ایرانی بود؛ وطنش را در حال تجزیه میدید و درک درستی از این داشت که آنها به دنبال یک تجزیه هستند؛ فقط به دنبال براندازی نیستند. اگر اینگونه است که هر ایرانی احساس میکرد شخص او مورد توهین و تهاجم قرار گرفته است و دیگر نه سرداران سپاه که همه آنها عزیز هستند و واقعاً باید به خانوادههایشان تسلیت گفت که جای خودش هم طبیعتاً گفته شده است.
همه وطندوستها خودی هستند
وی درباره راه های حفظ انسجام گفت: اولین نکته این است هرم منزلت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در کشور ما باید بازتر شود. یعنی باید افراد احساس کنند اگر وطن برای آنهاست، آنها هم برای وطنهستند؛ اگر آنها برای وطن هستند، وطن هم برای آنهاست. ایران در یک هرم منزلت اجتماعی، محدودیت یا به تعبیر فیلتر ندارد. بحث انتخابات در جای خودش بسیار مهم است. بحث گزینشها باید درست رعایت شود. باید محدودیتهای افراد در بالا آمدن سطح منزلت سیاسی و اجتماعی آنها برداشته شود. ما اکنون به دوگانهای رسیده ایم ؛وطن فروش که بسیاردر اقلیت هستند و وطن دوست. همه وطندوستها خودی هستند. رهبر انقلاب در صحبت آخر با قوه قضائیه تعبیری داشتند که حتی کسانی که ممکن است از نظر دینی تقیدات کمتری داشته باشند هم آمدند. به همان اندازه که آمدند، باید در این نظام و ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی صاحب حق شوند. احیانا بعضی از محدودیتهایی که وجود داشته غلط بوده است.
سیاست جمهوری اسلامی باید به سمت طبقات محروم برود
یادگار امام تاکید کرد: دوم اینکه بیتردید باید سیاست جمهوری اسلامی به سمت طبقات محروم و فقرا برود. اصلاً نباید این گونه باشد که بعد مدتی تصور کنیم طبقهای به نام «مسئولین جمهوری اسلامی» درست شده که بنده هم ممکن است از آنها باشم و مردم. اصل آرمان انقلاب اسلامی و پیام امام همین «انقلاب مستضعفان» بود. وی در پاسخ به سئوالی درباره نقش مسئولین در این زمینه گفت: مسئولین باید برآمده از طبقات اجتماعی باشند؛ طبقات محروم نماینده داشته باشند و بقیه طبقات هم نماینده داشته باشند. امام تعبیری دارند که میگویند کسانی که طعم فقر و چشیده باشند، اگر شما اجازه بدهید خودشان انتخاب کنند، کسانی را انتخاب میکنند که از دل همان مجموعه برآمدهاند و این کار را انجام میدهند.
وی با تاکید گفت: جمهوری اسلامی باید{مراقب باشد} خدای ناکرده گرفتار اشرافیت جدیدی نشود. یکی از درسها این مسأله است. یعنی بزرگترین شکافی که میتوانست جامعه را از درون آسیب بزند، «شکاف معیشتی» بود. آن شکاف معیشتی اصلاً کار نکرد. چون اتفاقاً آن طبقه هنوز انقلاب و اصل نظام را از خودش میداند. آنها پای اصلش ایستادند، بیشترین هزینه و شهید را هم همانها دادند. ما هرچه داریم از آنها است و کاش قدرشان را بیشتر بدانیم. قدر دانستن به چیست؟ به اینکه همانها در یک سریال منزلت اجتماعی و سیاسی، در یک انتخابات کاملاً باز بتوانند بالا بیایند.
با افتخار بگوییم پیروز شدیم
سیدحسن خمینی با اشاره به این که « نکته دوم، چیزی که این انسجام را تهدید میکند، این است که ما «خود حق پندار» باشیم» ادامه داد: من از قول آقای لاریجانی میگویم، در آن برنامه تلویزیون خیلی خوبی که داشت. ایشان گفت آن نظرسنجی استاتوس ۶۰به ۴۰مردم دنیا گفتند ایران برنده شده است. با افتخار بگوییم پیروز شدیم اما در طول این ۱۲روز رفقایی که بودند و صحبت میکردیم، میگفتیم از فردای روز پیروزی دوباره دعوا شروع میشود که مذاکره کنیم یا نکنیم. برای این مسأله نمیشود گفت کسی حرف نزند؛ هر کسی نظری دارد و حرف میزند ولی حال ایام ورزشی هم هست و همه هم معمولاً یک دستی در ورزش دارند. وقتی یک تیمی یک سرمربی دارد و در میانه میدان است، عیب ندارد به او پیشنهاد بدهید، ولی به او اعتماد کنید.
به تیم مدیریت کشور اعتماد کنیم
وی تاکید کرد: اکنون ادامه این ۱۲روز است. بیایید به تیم مدیریت کشور که زیر نظر مقام معظم رهبری کار میکند و فرماندهی کل قوا در صلح هست در جنگ هم هست، اعتماد کنیم. عیب ندارد نظر بدهیم. من میگویم آقا این غلط است شما میگویید آن غلط است، کما اینکه خود ایشان هم در مسألهاش گفته است. ولی اولاً پرخاشگری نکنیم. دوم اینکه بلافاصله من از کجا کشف میکنم شما که این حرف را زدی خائن هستی؟ شما یک عقیدهای داری و بنده هم یک عقیدهای دارم. حق اینقدر مکشوف نیست که نزد یک نفر باشد نزد بقیه نباشد. بله، وطن فروشی در قاموس این ملت نیست، کما اینکه ذلت نیست. اما در چهارچوب کلان حرفهایمان را بزنیم ولی به مدیریت کشور اجازه بدهیم و اعتماد کنیم .
شما چه نظری دارید؟