یک دیپلمات پیشین کشورمان گفت: پافشاری و ایستادگی برای بهره‌مندی از حق فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای، ادامه اراده ملت ایران برای توسعه ملی است.

سید رسول موسوی در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی درباره دستاوردها و چالش‌های مقاومت ایران در برابر فشار غرب برای از بین بردن برنامه هسته‌ای کشور اظهار داشت: شاید بهتر باشد به جای استفاده از واژه «مقاومت هسته‌ای» از اصطلاح «ایستادگی برای تامین حقوق هسته‌ای صلح‌آمیز » استفاده کرد.این دیپلمات پیشین کشورمان با تاکید بر اینکه موضوع حقوق هسته‌ای و استفاده ایران از فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای در ادامه کارزار ایستادگی تاریخی مردم ایران برای پیگیری حقوق توسعه ملی خود است، افزود: شاید نسل امروز اطلاع نداشته باشد که زمانی به ایران اجازه نمی‌دادند حتی راه آهن یا کارخانه ذوب آهن داشته باشد. نباید فراموش کرد زمانی که دکتر مصدق، صنعت نفت ایران را ملی اعلام کرد، انگلیس، پرونده ملی شدن صنعت نفت ایران را در شورای امنیت سازمان ملل با عنوان اقدام علیه صلح و امنیت بین‌المللی به جریان انداخت و تحریم‌های سنگینی را هم علیه کشورمان اعمال کرد. در نهایت نیز با کمک آمریکا علیه حکومت ملی دکتر مصدق کودتا کرد و در قالب ایجاد کنسرسیومی، مجدداً غارت نفت ایران را ادامه دادند.
وی ادامه داد: ایستادگی برای بهره‌مندی از حق فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای، در راستای همان اراده ملت ایران برای توسعه ملی است که زمانی برای داشتن راه‌آهن، زمانی برای داشتن ذوب آهن و زمانی هم برای داشتن صنعت ملی در نفت خود را نشان داده است. ایستادگی ایران در موضوع هسته‌ای، به توسعه ملی کشور مربوط است و آنچه را دشمنان مردم ایران هدف گرفته‌اند، توسعه و رشد ملی است. مطرح کردن ساخت بمب اتم هم بهانه است، همان‌گونه که ملی شدن صنعت نفت ایران را به عنوان تهدید صلح و امنیت بین‌المللی اعلام می‌کردند.این دیپلمات پیشین کشورمان تصریح کرد: مردم ایران راه بازگشت از مسیر رشد و توسعه ملی را نمی‌دانند و حتما با وجود تمام سختی‌ها این مسیر را ادامه می‌دهند، همچنانکه امروز تمام دنیا اذعان داردکه مساله هسته‌ای ایران راه‌حل نظامی ندارد و ایران کشور پیشرفته‌ای است و نمی‌توان صنعت هسته‌ای آن را با بمباران از بین برد. کشورمان برای تحقق برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای هزینه‌های زیادی داده و در یک نقطه بازگشت‌ناپذیر قرار گرفته است و دنیا هم نهایتا به حقوق فناوری هسته‌ای صلح‌آمیز ایران اعتراف خواهد کرد.
دانش هسته‌ای با بمباران از بین نمی‌رود
وی در پاسخ به اینکه توسعه برنامه هسته‌ای ایران با وجود تحریم‌ها و فشارها چه جایگاهی نزد کشورهای جهان و جامعه بین‌المللی دارد، تصریح کرد: اینکه در بمباران‌های اخیر آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه تاسیسات هسته‌ای چه اتفاقی افتاده است، هنوز اطلاعی وجود ندارد، ولی براساس آنچه مقامات رسمی گفته‌اند، خسارات سنگینی به تاسیسات وارد شده است، اما موضوعی که همگان بر آن تاکید دارند، این است که دانش هسته‌ای با بمباران از بین نمی‌رود و ایران دانش هسته‌ای را بومی‌سازی کرده است. بنابراین با وجود خسارات سنگینی که به تاسیسات هسته‌ای ایران وارد شده، اما دو عنصر دانش و اراده پابرجا مانده و همین امر پیام روشنی برای دنیا دارد.موسوی درباره نقش دیپلماسی فعال ایران در میانه جنگ ۱۲ روزه برای اثبات حقانیت هسته‌ای و دفاع از آن در مجامع بین‌المللی و همچنین در رایزنی با کشورهای مختلف، گفت: متاسفانه در نظام بین‌الملل کنونی، چیزی به عنوان منطق و متقاعد شدن وجود ندارد و اگر کسی تصور کند که می‌تواند با منطق و استدلال حقوق خود را بدست آورد، اشتباه می‌کند. در نظام بین‌الملل موجود که قانون جنگل در آن حاکم است، ابتدا باید حقوق خود را بدست آورد و بعد با منطق و استدلال آن را تثبیت کرد. بیان این سخن به معنی نادیده گرفتن اهمیت دیپلماسی و اقناع جامعه بین‌المللی نیست، بلکه درک این واقعیت است که علاوه بر بیان فلسفه حقوق خود، نیاز به قدرت در میدان هم هست.وی ادامه داد: اساسا جنگ‌ها به این علت به وجود می‌آیند که حقوق دیگران را از بین ببرند. اگر هر کس به حقوق خود واقف و قانع بود که منازعه و جنگی رخ نمی‌داد. پس اگر جنگی وجود دارد برای این است که می­‌خواهند حقی را ناحق کنند و حتما کسی که تیغ کشیده تا حقی را از بین ببرد، با استدلال و منطق تیغ خود را زمین نخواهد گذاشت. بنابراین تیغ را باید با نشان دادن تیغ جواب داد، ولی همزمان باید قدرت استدلال و دفاع از حقوق را بالا برد تا شرایط عادلانه تثبیت شود.
تثبیت قدرت ملی
وی درباره راه‌های افزایش و ارتقاء امنیت هسته‌ای کشور از جمله همکاری با کشورهای هسته‌ای دیگر اظهار داشت: امنیت هسته‌ای ایران را قدرت ملی تثبیت می‌کند و وقتی از قدرت ملی صحبت می‌شود، منظور برآیند قوای نظامی، اطلاعاتی، امنیتی، فناورانه، اقتصادی و انسجام ملی است که باید هم‌زمان به همه آنها توجه کرد و در جهت ارتقاء آنها کوشید. آنچه اخیرا مجلس شورای اسلامی با تصویب قانون الزام دولت به تعلیق همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی انجام داد، در همین راستاست.این دیپلمات پیشین کشورمان تصریح کرد: این قانون با توجه به نقض حاکمیت ملی و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران توسط رژیم صهیونیستی و ایالات متحده علیه تاسیسات هسته‌ای صلح‌آمیز کشور، تصویب شد و دولت را مکلف کرده تا حصول اطمینان از رعایت کامل حاکمیت ملی و تمامیت ارضی و تامین امنیت مراکز هسته‌ای و دانشمندان هسته‌ای، همکاری‌های خود را با آژانس تعلیق کند. این قانون همه قوای کشور را در دفاع از حقوق هسته‌ای بسیج کرده و صیانت از حقوق هسته‌ای را در جهت و همسوی حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشور دانسته است. بنابراین می‌توان گفت که اجرای دقیق این قانون بهترین راه افزایش امنیت هسته‌ای برای کشور است.وی ادامه داد: در مورد همکاری با دیگر کشورها نیز باید گفت که هیچ کشوری فناوری‌های فوق پیشرفته
 ( Cutting Edge ) را به ایران نمی‌دهد و پیشرفت در برخی عرصه‌ها محتاج سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه است. این موضوع به معنی نفی همکاری با دیگر کشورها در عرصه‌های علوم و فناوری‌های برتر از جمله فناوری هسته‌ای نیست، بلکه توجه به این حقیقت است که اول باید دانش را بومی کرد و بعد از طریق تحقیق و پژوهش، آن را توسعه داد و بعد از آن می‌توان به همکاری با دیگر کشورها فکر کرد.
نقش ایران در نظم نوین جهانی
یک تحلیلگر مسائل بین‌الملل گفت: جهان معاصر در حال گذار به سوی نظمی چندقطبی است که در آن، قدرت‌های بزرگ مانند ایالات متحده، چین و روسیه در رقابتی پیچیده برای حفظ یا کسب نفوذ جهانی خود قرار دارند. در این میان، ایران به‌عنوان بازیگری در منطقه و جهان اسلام با ظرفیت‌های راهبردی قابل‌توجه از جمله عضویت در بریکس و شانگهای، می‌تواند از این تحولات برای تقویت جایگاه خود بهره ببرد.نوذر شفیعی در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی اظهار داشت: «جهان چندقطبی در حال ظهور، نتیجه تلاش کشورهای مختلف برای کسب قدرت در برابر اقدامات ایالات متحده برای حفظ سلطه است و در این بین، اقداماتی نظیر تحریم و فشارهای اقتصادی و حتی نظامی آمریکا علیه کشورهایی مانند ایران، بخشی از راهبرد این کشور برای تثبیت سلطه جهانی‌اش است. با این حال، تلاش‌های صورت گرفته با مقاومت سایر بازیگران مواجه شده است. کشورهایی مانند چین، که به دنبال کسب قدرت می‌باشند و نهادهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای مانند بریکس و شانگهای، که در حال ایجاد اصطکاک با آمریکا هستند، به تعارض دامن زده است و این تعارض، فرصتی برای ایران فراهم می‌کند تا با بهره‌گیری از شکاف‌های موجود در نظام بین‌الملل، جایگاه خود را تقویت کند».این تحلیلگر ارشد مسائل بین‌الملل تأکید می‌کند که « مجموعه‌ای مانند بریکس به دنبال حذف نظم بین‌المللی لیبرال نیست، بلکه درصدد اصلاح آن است و این اصلاح شامل بازنگری در سازوکارهای تصمیم‌گیری در نهادهایی مانند بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول است که به نفع آمریکا عمل می‌کنند».
به گفته او، «بریکس با ابتکاراتی مانند ایجاد بانک سرمایه‌گذاری جدید و ترویج مبادلات مالی با ارزهای ملی، تلاش می‌کند تا سلطه دلار را کاهش دهد و نظمی عادلانه‌تر ایجاد کند. در این چارچوب، ایران می‌تواند با مشارکت فعال در این نهادها، از فرصت‌های اقتصادی و سیاسی ناشی از این تحولات بهره‌مند شود».عضویت ایران در پیمان‌هایی مانند بریکس و سازمان همکاری شانگهای، گام مهمی در راستای تقویت جایگاه بین‌المللی آن است. با این وجود شفیعی خاطرنشان می کند که «این عضویت‌ها، شرط لازم برای بهره‌مندی از مزایای نهادهای چندجانبه را فراهم می‌کنند، اما شرط کافی نیستند. به عنوان مثال، ایران یکی از بنیان‌گذاران سازمان اکو بوده و در بریکس و شانگهای نیز عضویت دارد، اما محدودیت‌هایی مانند تحریم‌های بین‌المللی و مشکلات مربوط به گروه ویژه اقدام مالی (FATF) مانع از بهره‌برداری کامل از این عضویت‌ها شده‌اند».
از منظر این استاد دانشگاه، «کشورهای دیگری همچون عربستان سعودی به دلیل نبود محدودیت‌های مشابه، می‌توانند از مزایای بریکس بهره‌مند شوند، در حالی که ایران به دلیل چالش‌های ساختاری در نظام مالی و تجاری بین‌المللی، از این فرصت‌ها محروم مانده است». وی تصریح می‌کند: «بسیاری از اعضای بریکس همچنان منافع ملی خود را بر منافع جمعی این نهاد ترجیح می‌دهند، که این امر می‌تواند برای ایران چالش‌ساز باشد».در همین راستا شفیعی پیشنهاد می‌کند که «ایران برای بهره‌برداری مؤثر از بریکس باید موانع داخلی و خارجی خود را برطرف کند که می‌تواند شامل اصلاح سیاست‌های اقتصادی برای همسویی با استانداردهای بین‌المللی، تقویت دیپلماسی اقتصادی و ایجاد سازوکارهایی برای کاهش وابستگی به نظام مالی تحت سلطه غرب شود».البته تحلیلگر ارشد مسائل بین‌الملل هشدار می‌دهد که «بریکس هنوز در مراحل اولیه توسعه خود قرار دارد و نباید انتظار تأثیرات فوری و گسترده از آن داشت. حرکت در این مسیر، گامی در جهت درست است، اما نیازمند صبر و برنامه‌ریزی راهبردی است».
نقش ایران در شکل‌دهی نظم عادلانه جهانی
این استاد دانشگاه در ادامه اظهار داشت: «ایران با دارا بودن موقعیت ژئوپلیتیکی ممتاز، منابع انرژی غنی و جمعیتی تحصیل‌کرده، ظرفیت قابل توجهی برای ایفای نقش در نظم جدید جهانی دارد. لذا تهران می‌تواند از رقابت میان قدرت‌های بزرگ مانند چین و آمریکا یا تنش‌های میان روسیه و اروپا به نفع خود استفاده کند، اما این امر نیازمند بازنگری اساسی در برخی سیاست‌ها و رویکردهاست».شفیعی ذیل نگاه آسیب شناسانه، یادآور می شود که، «تجربه‌هایی مانند جنگ ۱۲ روزه تحمیلی نشان داد که بسیاری از کشورها تمایلی به حمایت عملی از ایران در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی ندارند. این وضعیت، لزوم تنوع‌بخشی به سیاست خارجی ایران را برجسته می‌کند». از این رو وی تأکید می‌کند: «ایران باید به سوی روابط پایدار و چندجانبه با همه کشورها در همه قاره‌ها حرکت کند».او همچنین به اهمیت اصلاحات داخلی اشاره می‌کند و می گوید: «ایران برای تبدیل شدن به یک قدرت منطقی و متعادل در عرصه بین‌الملل، نیازمند تقویت زیرساخت‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خود است. این امر شامل بهبود تصمیم‌گیری‌های کلان، تقویت شفافیت و اتخاذ سیاست خارجی منسجم و منافع‌محور است. بدون این اصلاحات، حتی عضویت در نهادهایی مانند بریکس و شانگهای نمی‌تواند به طور کامل به تقویت جایگاه ایران منجر شود».
بهره‌برداری از رقابت قدرت‌های بزرگ
شفیعی تاکید دارد که «رقابت میان قدرت‌های بزرگ، فرصتی راهبردی برای ایران فراهم می‌کند تا با استفاده از اهرم‌های دیپلماتیک، اقتصادی و ژئوپلیتیکی خود، نفوذش را افزایش دهد. لذا ایران باید از ظرفیت‌هایی مانند موقعیت جغرافیایی راهبردی و منابع انرژی برای چانه‌زنی در معادلات جهانی استفاده کند. برای مثال، تهران می‌تواند با تقویت روابط اقتصادی با چین و روسیه، به عنوان شرکای کلیدی در بریکس، نقش فعال‌تری در پروژه‌هایی مانند کمربند و جاده ایفا کند».علیرغم نکته مذکور، این استاد دانشگاه متذکر می شود که «ایران باید از تجربه‌های گذشته درس بگیرد و از فرصت‌های ناشی از رقابت‌های جهانی برای ایجاد ائتلاف‌های جدید و تنوع‌بخشی به شرکای خود استفاده کند».این تحلیلگر در جمع‌بندی گفت: «جهان چندقطبی، با همه پیچیدگی‌هایش، فرصتی برای ایران است تا با استفاده از ظرفیت‌های راهبردی خود، نقشی فعال‌تر در شکل‌دهی به نظمی عادلانه‌تر ایفا کند. این مسیر، نیازمند برنامه‌ریزی بلندمدت، دیپلماسی هوشمندانه، و اجرای اصلاحات ساختاری است تا بتوان جایگاه شایسته خود را در نظم نوین جهانی تثبیت کرد».

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی