روزنامه ستاره صبح با مهدی ذاکریان گفت و گو کرده که بخشهایی از آن را در ادامه میخوانید:
حکمرانی در حوزه علوم انسانی و روابط بینالملل نمیتوان با یک دلیل به جمع بندی رسید. هر نگاهی تکهای از آیینه را در دست گرفته و اعلام میکند این واقعیتی از جامعه است.
نگاهی که میگوید تحریمها تا حد نهایی پیش رفته و محدودیتهای بیش از این تأثیری ندارد متوجه این موضوع نیستند که تحریمها روی کدام بخش اثر میگذارد؟ فشار تحریم روی مردم کم درآمد است و زندگی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد.
۴۷ سال از انقلاب گذشته، کسی که در سال ۵۷ متولد شده باشد امروز ۴۷ ساله است. ۴۷ سال یعنی یک عمر، این آدم در زندگیاش جز تنش، جنگ، تحریم، محدودیت و فشارهای معیشتی چه چیزی دیده است؟! این نسل دو جنگ واقعی را تجربه کردهاند.
کسانی که در طبقات قدرت و ثروت بودند زندگی خود را داشتند. حکمرانان در این گروه تعریف میشوند. با تحریم و بی تحریم اتفاقی برای زندگی آنها نیفتاده است. حتی بعد از تحریم درآمدشان بیشتر، خانههایشان بزرگتر و مجللتر و زندگیشان پر رونق تر از قبل شده است. چه تحریم باشیم و چه نباشیم راننده شخصی آنها را میبرد و میآورد. محافظ شخصی دارند و منابع مختلف درآمدی دارند. هر چه تحریمها سنگینتر شده سفرههای دولتمردان و ثروتمندان را کاملتر و بزرگتر میشود.
آنانی که میگویند سنگینتر شدن تحریم تأثیری بر کشور ندارد، سر سفره عامه مردم ننشستهاند و زندگی فرودستان را تجربه نکردهاند. ۳۰ سال سابقه تدریس و تحقیق به من این اجازه را داده که مرتباً شاخصها را مطالعه و رتبه بندی کشورهای مختلف را مقایسه کنم. آشنایی من با فقر و مشکلات مردم مستند و بر اساس مطالعه دائمی است. ضمن اینکه من هم به عنوان یک مدرس که نسبتی با طبقه قدرت و ثروت ندارد در آستانه سقوط به قشر فقیر جامعه هستم.
تحریم باعث پیشرفت شده، ولی فقط در طبقهای که ماشین و رانندهاش از دولت است. کاسبیاش از تحریم است و ارتزاقش از بیت المال است. بله این گروه با نگاهی شخصی به مصیبت تحریم نگاه میکنند و در برابر پرسشها پاسخهایی عوام و پوپولیستی میدهند.
گروه دیگری میگویند با فعال شدن مکانیسم ماشه وضعیت کشور بدتر میشود. به این گروه هم باید گفت بله وضعیت بدتر میشود، ولی برای مردم! برای مردمی که زندگیشان در قعر نقطه سیاهی است. فعال شدن مکانیسم ماشه آواری سنگین بر سر جامعه است و زندگی مردم را تهدید خواهد کرد. از این منظر بازگشت تحریمها میتواند حکمرانی را به خطر بیاندازد. چون با فشار بیشتر بر جامعه و افزایش نارضایتی، خطراتی حکمرانی را تهدید میکند.
مخرج مشترک هر دو نگاه سیاسی نادیده گفته شدن سختی و رنج ملت است. حرف زدن از ایران شعار است. ایران ملتی است که در این کشور زندگی میکنند این سرزمین بدون این مردم معنا ندارد. این خاک را سوزاندهاند، حداقل مردم را نجات بدهید. مسئله ایران مکانیسم ماشه نیست، ما در حکمرانی مشکل داریم. حاکمان باید به مردم برگردند. ایران در معرض بحران است باید فکر کنیم چطور میتوان آن را نجات داد وگرنه اینکه چطور تبعات فعال شدن مکانیسم ماشه را کم کنیم که فایدهای ندارد!
اگر راه و روش صحیح حکمرانی به رسمیت شناخته شود، مکانیسم ماشه و تحریمها که هیچ، جنگ در کل دنیا هم نمیتواند به ایران آسیب بزند. مشکلات حکمرانی با تغییر اسم مسئولین درست نمیشود. ماهیت حکمرانی باید good governance باشد. حکومت خوب شش شاخص دارد، مشارکت سیاسی مهمترین آنها است یعنی مردم باید در تصمیم گیریها مشاکت داشته باشند.
شاخص بعدی حکومت قانون است حکومت نباید فرد محور و گروه باشد و با تصمیم اشخاص اداره شود حاکمیت باید تابع قانون باشد. پاسخگویی شاخص سوم است. حاکمیت باید در برابر هر تصمیم اش پاسخگو باشد. چهارمین اصل شفافیت است محاسبات کشور باید بدون ابهام باشد. این پژوهشگر علوم سیاسی در ادامه گفت: پنجمین اصل محاسبه و حساب و کتاب داشتن تصمیمات است. هیچ چیزی نباید بدون ارزیابی جلو برود.
شاخص ششم مبارزه با فساد است. نطفه فساد در ایران باید نابود شود. در ایران مجرمین اقتصادی در آزادی به سر میبرند و با دست باز در بخشهای مختلف اقتصاد تأثیر گذار هستند!
حکمرانی خوب از حضرت علی برای ما باقی مانده است. ایشان آمد و شاخصهای حکمرانی را اصلاح کرد نه اینکه برای خود و نزدیکانش قدرت و ثروت بیاندوزد. حضرت امیر با وجود اینکه انتساب از طرف رسول الله را داشت، هیچ گاه به دلیل این امتیاز درگیر نشد و به دنبال خلافت و قدرت نرفت. امیرالمؤمنین تنها زمانی که مردم به در خانهاش آمدند و وی را انتخاب کردند به اجتهاد خود مشروعیت داد.
