دکتر ابراهیم جعفری: افرادی که در دوران دبیرستان با کتابهای جبر و هندسه سر و کار داشتند، با استاد احمد بیرشک بهخوبی آشنایند؛ زیرا این چهره ماندگار علمی از جمله مؤلفان کتابهای درسی ریاضی بود. بیرشک در سال ۱۳۲۱ به عنوان رئیس دانشگاه تهران برگزیده شد و در سال ۱۳۲۲ مقاله معروف «نقد قانون دانشگاه» را به نگارش درآورد. در سال ۱۳۲۴ از شغل اداری دانشگاه تهران کنارهگیری کرد و به تدریس در دانشگاه پلیتکنیک (امیرکبیر فعلی) و دانشسرای عالی مشغول شد. در این ۲ دانشگاه به مدت ۱۸ سال درس مناظر و «پرسپکتیو» را تدریس کرد و چند بار برای مطالعه در مورد سیستمهای آموزشی به فرانسه، انگلستان و آمریکا اعزام شد. در سال ۱۳۴۱ در زمان وزارت دکتر ناتل خانلری، به معاونت وزارت فرهنگ رسید و با دانشگاه صنعتی شریف در ویرایش متون ریاضی و فیزیک همکاری و نخستین کتاب جدی و علمی را که از انگلیسی به فارسی ترجمه کرد، «سرگذشت علم» اثر «جرج سارتون» بود که برنده جایزه بهترین ترجمه سال ۱۳۴۶ خورشیدی شد. کتاب «زندگینامه علمی دانشوران» ترجمه احمد بیرشک، نیز در دوره پانزدهم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان کتاب سال برگزیده شد.
استاد بیرشک زمانی که دریافت دانش در ایران بسیار پراکنده و دسترسی به آنها دشوار است، در اوایل دهه ۷۰ خورشیدی «بنیاد دانشنامه بزرگ فارسی» را تأسیس کرد و گفت: «آرزوی بنیاد دانشنامه این است روزی برسد که در گوشه هر اتاقی از خانهها ۲ قفسه ۵ طبقهای باشد و بر در هر قفسه نام کتابخانه دانشنامه بزرگ فارسی گذاشته شود و هر کسی به هر مطلبی مربوط به هر کشوری نیاز داشت، کتابی را بردارد و حاجت خود را برآورده کند.»
احمد بیرشک را در ایران الگوی کامل امید و حرکتهای علمی دانستهاند؛ زیرا همواره کار کرد و از آن خسته نشد و در زندگیاش ۱۱۸ جلد کتاب در حوزههای گوناگون علمی نوشت و جایزههای متعددی گرفت.
او به آینده امید داشت و فرزند زمان خویشتن بود و تا آخرین لحظههای عمر، به یادگیری و روزآمد کردن معلومات خود ادامه داد و هیچگاه تدریس و بهویژه آموزش دبیران ریاضی را رها نکرد. و سرانجام در ۱۴ فروردینماه ۱۳۸۱ در ۹۵ سالگی چشم از جهان فروبست؛ در حالی که طی روزهای اول بهار همان سال، نشان دولتی درجه ۱ دانش را از دفتر ریاستجمهوری دریافت کرده بود. اگرچه او به میهمانی خاک رفت؛ اما شوقش برای علم و حرکت جامعه امروز ایران مشعلی فروزان شد. خودش وصیت کرد که روی سنگ قبرش بنویسند: «افتخارم این است که خوشهچین فضل بزرگان بودهام»
شما چه نظری دارید؟