دوشنبه ۷ مهر ۱۴۰۴ - ۱۵:۲۷
نظرات: ۰
۰
-
جنگ اقتصادی واشنگتن و مسکو علیه اروپا وارد فاز گازانبری شد

علی رغم مشاجره بر سر اوکراین، اهداف دو رهبر روسیه و آمریکا بسیار نزدیک بهم بوده و اروپا به عنوان طعمه سیاسی، شبیه اوت ۱۹۳۹ شده، زمانی که آلمان و شوروی لهستان را تقسیم کردند.

سیمون تیسدال مفسر امور خارجه در یادداشتی برای روزنامه گاردین به این موضوع پرداخته و با اشاره به گزارش شورای روابط خارجی اروپا  که به طور خوش بینانه از نزدیکی اروپایی‌ها با توجه به حمله روسیه و آمریکا گفته، تاکید دارد که: در اروپا رهبری قوی و متحدی وجود ندارد و این حس وجود دارد که آمریکا دیگر دوست قابل اعتمادی نیست و در حال تبدیل شدن به دشمنی تمام عیار بوده و خرس روسی هم با حس انتقام جویی بازگشته است.

وی معتقد است که بر اساس شواهد رو به افزایش و تهدیدات موجود، چه برنامه‌ریزی شده باشد چه نباشد، ترامپ و پوتین – به عنوان شکارچیان راس قدرت، غیراخلاقی و اقتدارگرا - با هم یا حداقل به موازات هم کار می‌کنند تا دموکراسی، امنیت، رفاه و ارزش‌های مترقی اروپا را تضعیف کنند و این شبیه یک حرکت گازانبری هماهنگ به نظر می‌رسد و انگار جهان در این قسمت در سال ۱۹۳۹ زندگی می‌کند.

به گفته نویسنده ترامپ و پوتین در حال انجام یک حرکت گازانبری علیه دموکراسی‌های اروپایی هستند و هر دو مشکل را ناشی از دموکراسی لیبرال اروپایی می‌دانند.

این لحظه‌ها یادآور توافق مخفیانه هیتلر و پوتین در اوت ۱۹۳۹ است که لهستان را بین خود تقسیم کرده و جمهوری‌های مستقل بالتیک و فنلاند را به زور در "حوزه‌های نفوذ" خود قرار دادند و البته بعد  از آن همه می‌دانیم چه اتفاقی در جهان افتاد.

آیا تاریخ در حال تکرار شدن است؟ منتها این بار، آمریکای ترامپ و روسیه پوتین هستند که بازی قدرت ژئوپلیتیک بزرگ را انجام داده و تمام اروپا طعمه بالقوه آن‌ها است.  

برخلاف ونزوئلا، کانادا یا گرینلند، شاید "از آن خود کردن" فیزیکی قاره اروپا هدف ترامپ نباشد اما تلاش‌ها برای تسلط بر این قاره از طریق مداخله سیاسی، براندازی ایدئولوژیک، باج‌گیری اقتصادی، غارت‌ غیرقانونی فناوری‌های بزرگ و طرح باورهای فرهنگی محافظه‌کار، ملی‌گرایی مسیحی، ادامه دارد.

 روش‌های پوتین ناپخته‌تر است، اما به هر حال نوع برنامه‌های او آینه برنامه‌های ترامپ است. او اوکراین را رها نخواهد کرد و تهدید نظامی روسیه را از کشورهای بالتیک تا دریای سیاه، از جمله در مولداوی، رومانی و گرجستان، تشدید خواهد کرد. جنگ هیبریدی روسیه - خرابکاری، حملات سایبری، ترولینگ آنلاین و اطلاعات نادرست - اکنون یک واقعیت در زندگی روزمره مردم در اروپای غربی است.

 ترامپ، رهبر کودتای نافرجام، و پوتین، متهم به ارتکاب جنایات جنگی، رسما متحد هم نیستند. آنها با یک پیمان عدم تجاوز به سبک مولوتوف-ریبنتروپ که در سال ۱۹۳۹ بسته شد، موافقت نکرده‌اند اما نقاط مشترک گسترده‌ای بین آنها وجود دارد.  

هر دو رهبر،  لیبرال دموکراسی اروپایی، حقوق برابر و چندفرهنگی را تحقیر می‌کنند. هر دو به شدت با اتحادیه اروپا دشمنی دارند و هر دو مشتاق افتخارات امپراتوری گذشته هستند. هر دو "جهان گرایی" سازمان ملل و قوانین بین‌المللی را رد می‌کنند.  فراملی گرایی ضد دموکراتیک آنها ایده‌های ناپسند برتری قومی و نژادی را پرورش می‌دهد، در حالی که اغلب اروپایی‌ها مدت‌هاست آن را به تاریخ سپرده‌اند.

 ترامپ تمایل خود را برای عادی سازی روابط آمریکا با روسیه پنهان نمی‌کند بلکه ادعا می‌کند که این امر به سودآوری گسترده دوطرفه و متقابل منجر می‌شود. وقتی ترامپ هفته گذشته شکایت کرد که پوتین «من را ناامید کرده است»، درباره شکست خجالت‌آور نشست صلح آلاسکا صحبت نکرد، بلکه درباره امتناع رئیس‌جمهور روسیه از امضای توافق و پول نقد صحبت کرد.

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی