احمدعلی فولادپور (راد): سعدی؛ آن نابغه تکرارنشدنی شعر و ادب ایران فرمودهاست:
چنان آسمان بر زمین شد بخیل
که لب تر نکردند زرع و نخیل
در عهد جناب سعدی که حدود ۸۰۰ سال پیش است، گویا چندسالی خشکسالی بوده و گندم و جو و دیگر اقلام خوراکی در اثر بیآبی نروییدند و بذرها در زیرخاک، خشکیدند و از بین رفتند. حالا در عهد ما (سال ۲۰۲۵ میلادی و ۱۴۰۴ خورشیدی) نیز خشکسالی سایه افکنده، اما این آسمان نیست که بخیل شده؛ بلکه این بشر درسخوانده و آگاه است که با آزمندی و اختلاس و دزدی و حسادت و لجاجت در تخریب محیط زیست، نه فقط کشت و زرع را نابود ساخته بلکه آب آشامیدنی مردم را نیز دزدیدهاست.
بدون هیچ غرض و مرضی درباره کشور خودمان ایران و خشکسالیهایش میگویم: در دهه های اخیر، خائنان سیریناپذیر بسیاری که سوگمندانه به بدنه دولتهای مختلف چسبیدهاند و دستبردار هم نیستند، ناجوانمردانه کشور را به این روز سیاه انداختند. در واقع ضعف مدیریتی در کار نیست، بلکه به نظر می رسد یک مدیریت کاملا قوی و مطالعه و مهندسیشده با اعمال گوناگون از ایجاد بانکهای شخصی قلابی گرفته تا اختلاسهای متعدد مافیایی، دولت و ملت را ناتوان و بیاعتبار ساختهاست. بر همین اساس باید پرسید مجوز و فرمان این سدسازیهای کارشناسی نشده را کدام وزیر مربوطه یا مدیر کل دولتی صادر کردهاست که باید مرگ چشمهها و تالابها و دریاچههایمان را به چشم ببینیم؟ یکی از آنها دریاچه ارومیه است که قبل از سال ۵۷، کشتیهای باری و مسافرتی در آن دریاچه زیبا شناور بودند و حتی گل و لای ساحلش درمان دردهای لاعلاج بود.
در واقع آسمان هیچگاه بخیل نیست و نبوده و علم به ما میگوید که خشکسالیها و سیلهای بنیانکن، بیشمار علت فیزیکی دارند و دیگر نباید در دوره فناوری و دانش، این مصائب را به عوامل متافیزیکی نسبت داد. بلکه باید پرسید در این چهل ساله اخیر که میلیونها هکتار از عرصه رودخانهها و کوهها گرفته تا دشتها و جنگلها تخریب شدهاند تا ثروتمندان خانهسازی و ویلاسازی کنند، کدام اداره و کدام مسئولی اجازه این تخریبها را دادهاست؟ در کشورمان دهها دانشگاه و هزاران استاد اهل علم و دانش داریم که آن بزرگان خاموش بهتر از هرکسی میدانند تنوع زیستی یعنی چه و حتی بود و نبود یک پشه ناچیز در اکوسیستم تا چه حد مؤثر است و حذف یک گونه چه تبعاتی دارد؛ چه رسد به بریدن درختان که برگ و بارشان ریههای زمین است و ریشههایشان، رگهای آبی و زندگیبخش.
آیا ارادهای و قانونی و قدرتی هست که مدیران کارخانههای تولیدکننده خودروهای ناایمن و موتور سیکلتهای دودزا را بابت به خطر انداختن جان انسانها و آلودهکردن هوای کلانشهرها بازخواست کند؟!
باور کنید اگر سعدی علیهالرحمه در روزگار ما میزیست، بابت این که آسمان را بخیل خوانده و نقش انسان روی زمین را بابت این همه تخریب و خشکسالی به او نسبت داده، عذرخواهی میکرد و سروده خویش را تغییر میداد و با ما همنظر بود که تا وقتی حرمت انسانیت و حرمت کشور خویش را ندانیم و به آب و خاک و طبیعت احترام نگذاریم، نه از خشکسالی رهایی خواهیم یافت و نه از افزایش دما و تغییر اقلیم و طوفان گرد و غبار و سایر بلایا و بحرانهای طبیعی.
شما چه نظری دارید؟