وجیهه تیموری - روزنامه اطلاعات| هدف دانشگاه پیام نور، آموزش حین خدمت و مهارتافزایی بود؛ اما امروز به ارائهکننده مدرک تبدیل شدهاست»؛ مسعود پزشکیان با بیان این جمله در یکی از توئیتهای اخیر خود، در واقع یک انتقاد ساختاری جدی به ساختار این نهاد آموزشی وارد کرد و یادآور شد اگر یک نهاد آموزشی بهجای پرورش مهارتهای کاربردی، صرفاً به صدور مدرک بپردازد، کارایی آن در پاسخ به نیازهای بازار کار کاهش مییابد. به بیان دیگر این یک انحراف مأموریتی است و نشان میدهد که پیام نور در مسیر راهاندازی اولیه خود (آموزش دسترسیگرا، انعطافپذیر و مهارتی) دچار «مدرکگرایی» شدهاست و از نظر رئیسجمهوری «هدر دادن منابع کشور برای مدرکسازی، قابل قبول نیست .»
وقتی دانشگاه ظرفیت زیادی دارد (پراکندگی واحدها و تعداد شعب زیاد)، اما بخش زیادی از آن صرف آموزش بسیار سطحی یا مدرکگرایی شود، در واقع یک مصرف ناکارآمد از بودجه عمومی رخ دادهاست.
همچنین اگر فارغالتحصیلانی تحویل بازار کار بدهد که مهارت عملی لازم را ندارند؛ علاوه بر هزینه مالی، اعتبار و سرمایه اجتماعی نظام آموزش عالی نیز لطمه خواهد خورد.
رئیسجمهوری در اخطار خودخواستار «تجمیع ظرفیتها و ساماندهی ساختارهای ایستا» در پیام نور شدهاست. این به معنای بازبینی ساختاری است: شاید کاهش تعداد واحدهای پراکنده، ادغام مراکز کمبازده یا بازطراحی مأموریت بخشی از راهکار باشد. تجمیع نیز میتواند با متمرکز کردن منابع (استادان و امکانات فیزیکی) و کاهش هزینههای سربار ناشی از مراکز کوچک کمکارآیی، به بهبود کیفیت بینجامد.
در پی انتشار توییت رئیسجمهوری، خبرگزاری صدا و سیما نیز گزارش داد که پزشکیان به رؤسای پیام نور فرصت یک هفتهای داده تا «طرح جامع و برنامه عملیاتی مشخصی» ارائه دهند. به نظر میرسد این ضربالاجل کوتاه، اگرچه نشاندهنده اراده قوی دولت برای اصلاح است، اما ممکن است منجر به ارائه برنامههای شتابزده و سطحی بدون تحلیل دقیق چالشها و ریشهها شود.
بیشک، اگر این برنامه جامع، خوب تدوین نشود؛ صرفاً یک برنامه نمایشی خواهد بود، نه ابزاری برای تغییر واقعی.
از سوی دیگر دانشگاه پیام نور یکی از ساز و کارهای مهم برای «آموزش برای همه» بودهاست (بیشتر در شهرها و نقاط کمدسترس) که حذف یا کاهش ظرفیت آن بدون جایگزین قوی میتواند عدالت آموزشی را تهدید کند.البته انتقادات پزشکیان نشان میدهد که عدالت آموزشی صرفاً با تعداد زیاد شعب تضمین نمیشود و کیفیت و مأموریت آموزشی باید در اولویت باشد.همچنین وقتی رئیسجمهوری بر «ساختارهای ایستا» تأکید میکند، به معنای امکان وجود بوروکراسی سنگین و کند در دانشگاه است که مانع انعطافپذیری و نوآوری میشود.
باری؛ پیام نور به نقطهای رسیده که نیاز به «اصلاح مأموریتی و ساختاری» دارد.اگر تجمیع و اصلاح بهخوبی انجام شود، پیام نور میتواند بار دیگر به نقش اصلی خود (آموزش مهارتی، دسترسیدار) بازگردد و از تبدیل شدن صرف به «مؤسسه مدرکساز» جلوگیری کند.اما اگر اصلاحات سطحی بماند (طرح نمایشی، ادغام ناقص)، ممکن است کیفیت دانشگاه باز هم آسیب ببیند یا ارزش آن نزد دانشجویان و بازار کار کاهش یابد.در عین حال، هر اقدامی برای کاهش ظرفیت پیام نور باید با ملاحظات عدالت آموزشی همراه باشد، تا بخش زیادی از جمعیتی که به این دانشگاه برای تحصیل ارزان و دسترسپذیربودن اتکا کردهاند، متضرر نشوند.
از آنجا که وزیر علوم نیز به صراحت اعلام کرده که «حذف پیام نور در دستور کار دولت نیست»، پس سناریوی محتمل این است که بهجای ادغام کامل یا تعطیلی، پیام نور با بازبینی ساختاری همراه شود: کاهش تعداد مراکزی که خیلی فعال نیستند، تجمیع واحدهایی که ظرفیت پایین دارند و بازتوزیع مأموریتها بر اساس منطقه و جمعیت دانشجو. برخی خبرگزاریها نیز کاهش مراکز به حدود ۶۳۰مورد را تخمین زدهاند.این تغییر مأموریت میتواند با درخواست رئیسجمهوری برای «طرح جامع و برنامه عملیاتی مشخص» تقویت شود. در این صورت، پیام نور ممکن است مدل «دانشگاه باز / ترکیبی» را تقویت کند و بیشتر به سمت آموزش از راه دور یا نیمهحضوری مدرن حرکت کند؛ چیزی که با شعار «آموزش برای همه» همخوانی دارد.
در حالی که کل دانشگاه منحل نمیشود، ساختمان و امکانات برخی واحدهای محلی پیامنور (بهویژه در شهرهایی که تقاضا پایین است) ممکن است به دانشگاههای دیگر واگذار شود یا فعالیت آنها کاهش یابد. این بخشی از فرآیند ساماندهی است اما میتواند باعث کاهش حضور فیزیکی پیام نور در برخی مناطق شود و در بلندمدت، بعضی دانشجویان محلی را مجبور کند به دانشگاههای دیگر بروند یا رشته تحصیلی خود را تغییر دهند؛ زیرا فشار وزارت علوم برای بهبود کیفیت و شفافیت میتواند منجر به حذف برخی رشتهها یا مقاطع ضعیف، کاهش تعداد استادان و تمرکز بر دورههایی شود که با مأموریت جدید دانشگاه همخوانی دارند.
مجموع این احتمالات و بررسیها ما را به این نتیجه میرساند که یک اصلاح جدی و ساختاری بسیار محتمل است: کاهش تعداد شعب، تجمیع مراکز ضعیف، تغییر مأموریت به آموزش انعطافپذیر و مهارتی.این تغییرات میتواند بازگشت پیام نور به نقش اصلی تاریخیاش بهعنوان دانشگاهی آموزشگرا، در دسترس و کاربردی را رقم بزند.
در عین حال، برخی واحدها ممکن است بهتدریج کارایی خود را از دست بدهند یا امکاناتشان به دانشگاههای دیگر واگذار شود. همچنین اگر اصلاحات سطحی باشند، پیام نور ممکن است به «مدرکساز دولتی» تبدیل شود که در چشم دانشجویان و بازار کار جذابیت کمتری دارد.