غلامعلی رموی - روزنامه اطلاعات: بازیافت زباله یکی از مسائل حیاتی در دنیای امروز است که نهتنها تاثیرات زیستمحیطی مثبتی به همراه دارد، بلکه میتواند بهعنوان یک فرصت سرمایهگذاری و اشتغالزایی مورد توجه قرار گیرد. موضوع بحران زباله در ایران به حدی نگرانکننده شده است که آثار آلودگیهای ناشی از انباشت آن سلامتی جامعه را به خطر انداخته و موجب نگرانیهایی در خصوص گسترش آلودگی به منابع آب زیرزمینی و دریاچهها شده است.
این موضوع نشان میدهد که میزان آلودگی از آسیب به زمین، باغها، مزارع و جنگلها نیز فراتر رفته است به گونهای که طی هفتههای گذشته، رئیس مجلس شورای اسلامی، با اشاره به تولید روزانه ۵۸ هزار تن زباله در کشور و دفن غیراستاندارد ۹۰ درصد آن، بر ضرورت اصلاح ساختارهای مدیریتی این بخش تأکید کرد.
بدین ترتیب اکنون مشخص است که شرایط مدیریت پسماند در ایران از وضعیت هشدار عبور کرده و به مرحله اضطرار رسیده است. یعنی اینکه همه افراد جامعه به فراخور توان و امکان خود در مقابل این خطر زیستمحیطی مسئولند، چرا که بسیاری از مناطق طبیعی کشور به دلیل انباشت زبالههای رها شده توسط میلیونها گردشگر داخلی، عملاً غیرقابل سکونت و تفریح شدهاند. بهویژه در ایام تعطیلات، مناطق تفریحی در شمال کشور مملو از زبالههایی میشوند که محیط زیست را بهشدت آلوده کرده و زیبایی طبیعی این مناطق را از بین بردهاند. این وضعیت نشان میدهد که اقدامات فعلی در حوزه مدیریت زباله نهتنها ناکافی است، بلکه در بسیاری موارد به وخامت اوضاع دامن زده است.
یک نمونه موفق جهانی
نگاهی به تجربه جهانی در اهمیت اقتصادی واجتماعی بازیافت زباله، دستاوردهای چشمگیری را دراین خصوص نشان می دهد. به گونه ای که کشورهایی مانند سوئد توانستهاند زباله را بهعنوان یک فرصت برای صرفهجویی در منابع و بهرهبرداری پایدار از چرخه طبیعت تبدیل کنند. در سوئد، زبالهها به گروههای مختلفی تقسیم میشوند و هر گروه از زبالهها فرآیند خاصی را طی میکنند:
۱.مواد قابل بازیافت (پلاستیک، کاغذ، فلزات و شیشه): این مواد در مبدا توسط شهروندان تفکیک شده و به مراکز بازیافت ارسال میشوند. در این مراکز، پلاستیکها به محصولات جدید تبدیل شده، کاغذها مجدداً به خمیر کاغذ برای تولید محصولات جدید بازیافت میشوند و فلزات و شیشهها نیز برای استفادههای بعدی آمادهسازی میشوند.
۲.زبالههای زیستی (مانند ضایعات غذا و کشاورزی): این زبالهها به مراکز کمپوست یا تولید بیوگاز منتقل میشوند. بیوگاز تولید شده در این فرآیند بهعنوان منبع انرژی پاک برای حملونقل یا گرمایش مورد استفاده قرار میگیرد.
۳.زبالههای غیرقابل بازیافت: این نوع زبالهها به نیروگاههای تولید انرژی منتقل میشوند. در این نیروگاهها، زبالهها سوزانده میشوند و انرژی حاصل از آنها به برق و گرما تبدیل میشود. بهعنوان مثال، حدود ۲۰ درصد از برق مصرفی سوئد از طریق نیروگاههای زبالهسوز تأمین میشود .
۴.مواد خطرناک (مانند باتریها و محصولات شیمیایی): این مواد با دقت جمعآوری و به مراکز خاصی برای دفع ایمن منتقل میشوند تا از آسیب به محیط زیست جلوگیری شود.
طبق گزارشهای رسمی، بیش از ۹۹ درصد زبالهها در سوئد یا بازیافت شده یا به انرژی تبدیل میشوند و تنها بخش بسیار کمی از زبالهها به محلهای دفن زباله منتقل میشوند ؛ سوئد حتی زباله وارد میکند تا بتواند از آنها برای تولید انرژی استفاده کند که این امر نشاندهنده مدیریت کارآمد این کشور در حوزه پسماند است.
درهمین حال ،شهروندان سوئدی نقش بسیار مهمی در موفقیت نظام مدیریت زباله ایفا میکنند. قوانین سختگیرانهای برای تفکیک زباله در مبدا در این کشور وجود دارد و شهروندان موظفند زبالههای خود را به درستی تفکیک کنند. این قوانین شامل موارد زیر است:
- تفکیک زبالهها بر اساس نوع: پلاستیک، شیشه، فلزات، کاغذ، زبالههای زیستی و مواد خطرناک باید در دستهبندیهای مشخص قرار گیرند.
- تحویل زبالهها به مراکز بازیافت: برای هر نوع زباله، سطلهای جداگانهای در مناطق مسکونی و تجاری وجود دارد که شهروندان باید از آنها استفاده کنند.
چنانچه افراد از تفکیک زباله و تحویل آن به مراکز بازیافت خودداری کنند، مشمول جریمههای مالی میشوند. این جریمهها بسته به میزان تخلف و نوع زباله متغیر است و میتواند شامل مبالغ قابلتوجهی باشد. این سیستم باعث شده است که تفکیک زباله بهعنوان یک وظیفه اجتماعی در فرهنگ سوئدی نهادینه شود.
درنهایت در سوئد، صنعت بازیافت علاوه بر ایجاد شغلهای پایدار، ارزش افزوده بالایی نیز تولید میکند. برای مثال، پلاستیکهای بازیافتی به محصولات با کیفیت بالا تبدیل میشوند که در صنایع مختلف مورد استفاده قرار میگیرند و این صنعت سالانه میلیاردها کرون به اقتصاد سوئد کمک میکند.
فرصتهای اقتصادی بازیافت زباله درایران
تجربه موفق سوئد به عنوان نمونه ای جهانی نشان می دهد بازیافت زباله نهتنها یک ضرورت زیستمحیطی است، بلکه بهعنوان یک صنعت مولد میتواند هزاران فرصت شغلی ایجاد کند. در ایران هم توسعه صنایع بازیافت زباله میتواند به اشتغالزایی در حوزههای زیر منجر شود:
۱.تأسیس مراکز تفکیک و جمعآوری زباله: ایجاد مراکز مجهز برای تفکیک زباله در مبدا نیازمند نیروی کار گستردهای است.
۲.کارخانههای بازیافت: راهاندازی کارخانههای بازیافت مواد مانند پلاستیک، کاغذ و فلزات میتواند اشتغال مستقیم و غیرمستقیم فراوانی ایجاد کند.
۳.صنایع تبدیلی: مواد بازیافتی میتوانند به محصولات جدیدی تبدیل شوند که نیازمند تخصص و نیروی انسانی است.
بر اساس شاخصهای علمی، مدیریت پسماند نیازمند یک رویکرد جامع و چندجانبه است که شامل مراحل تفکیک، جمعآوری، بازیافت و دفع اصولی می شود. در ایران، ضعف در تفکیک زباله از مبدأ و عدم وجود زیرساختهای مناسب، چالشهای عمدهای را ایجاد کرده است. برای مثال، تحقیقات نشان دادهاند که استفاده از سیستمهای تفکیک مکانیزه میتواند کارایی بازیافت را تا ۴۰ درصد افزایش دهد. علاوه بر این، آموزش عمومی و فرهنگسازی در خصوص اهمیت تفکیک زباله در مبدا میتواند به مشارکت فعال شهروندان منجر شود.
در حالی که سوئد با مشارکت گسترده اجتماعی و بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته توانسته است میزان دفن زباله را به حداقل برساند، در ایران همچنان ۹۰ درصد زبالهها به شکل غیراستاندارد دفن میشوند. این امر نهتنها باعث هدررفت منابع میشود، بلکه مخاطرات زیستمحیطی از جمله آلودگی آبهای زیرزمینی، خاک و هوا را به همراه دارد. ایران با توجه به گستردگی تولید زباله و شرایط اقلیمی متنوع، نیازمند یک تحول اساسی در مدیریت پسماند است.
دراین راستا ،راهکارهای پیشنهادی برای بهبود شرایط شامل موارد زیر است:
- توسعه زیرساختهای تفکیک و جمعآوری زباله در مبدا.
- سرمایهگذاری در فناوریهای نوین بازیافت و تبدیل زباله به انرژی.
- ترویج آموزشهای عمومی و فرهنگسازی در جامعه.
- ارائه تسهیلات مالی و قانونی به سرمایهگذاران در بخش بازیافت.
- تدوین و اجرای قوانین سختگیرانه برای جلوگیری از رهاسازی زباله در طبیعت.
بدین ترتیب ،شرایط بحرانی مدیریت زباله در ایران نیازمند اقدام فوری و اصلاحات ساختاری است. تجربه موفق کشورهایی مانند سوئد نشان میدهد که با سرمایهگذاری هوشمندانه، بهرهگیری از فناوریهای نوین و مشارکت همگانی میتوان بحران زباله را به فرصتی برای توسعه پایدار تبدیل کرد. ایران با توجه به ظرفیتهای بالقوه خود، میتواند از این تجربهها بهرهمند شود و با ایجاد تغییرات لازم، گامی مؤثر در جهت حفظ محیط زیست، ایجاد اشتغال و تولید ارزش افزوده بردارد.