سیدجلال‌الدین آشتیانی

این بنده قدری بعد از شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی که برای تحصیل به قم مشرف شدم، در مدرسه فیضیه، حضرت امام (سقی‌الله تربته) را... زیارت کردم و تمام مطالبی را که آن روز... افاضت فرمودند، به حافظه سپردم؛ یعنی عباراتی را که با کمال طلاقت زبان و عذوبت بیان تقریر می‏فرمودند، از جاذبه‏ای حیرت‌آور برخوردار بود که در بیان و تقریر و تحریر و عبارات نگنجد. آن روزگار آقا جوان و فوق‌العاده بانشاط بود و سعی داشت معضلات تفهیم شود و الحق در صاحب ذوق، یک نوع اهتزاز روحانی و طرب قدسی و ملکوتی در مستمع ایجاد می‏نمود. لسان موعظة امام دومی نداشت، یا ما ندیدیم...
زمانی که نگارنده‏ به شهر قم مشرف شدم، آن مرد بزرگ استاد مسلّم در حکمت متعالیه و از اساتید مسلم در کتب عالیه سطوح در علوم منقول بودند. متجاوز از بیست سال «شرح منظومه» و «اسفار» تدریس کردند و یگانه مشعل فروزان علم توحید و معرفت ربوبی و استاد وحید در علم عرفان... محسوب می‌‏شدند...
مرجعیت
توفیق او در تدریس فقه و اصول فقه خارج، حیرت‌آور است. آن مرحوم در مدتی نسبتاً کم، از نواحی هوش سرشار و ذوق کم‌مانند و دقت نظر و حسن سلیقه در تدریس، به انضمام طلاقت زبان و قوه فوق‌العاده در تفهیم مطالب و احتراز از نقل اقوال علما و فقها در حد خارج از اعتدال و لزوم، طلاب مستعد و باهوش را به درس خود متوجه نمود و بسیار زودتر از آنچه محتمل بود، بزرگترین و پرجمعیت‏‌ترین حوزه فقاهت و اجتهاد را از آن خود نمود. با آنکه استاد مسلّم معقول و حکمت بود، از آمیختن مسائل حکمی با علم اصول و فقه، سخت خودداری می‏فرمود...
بنده در سال ۱۳۴۰ که «شرح مشاعر ملاصدرا» را با تعلیقات و مقدمه برای چاپ مهیا می‏نمودم، در مقدمه کتاب که نظری اجمالی به سیر فلسفه و عرفان در چند قرن اخیر دارد، نوشته‌ام: «استاد علامه آقای حاج‌آقا روح‌الله خمینی، زعیم بزرگ شیعه از دانشمندان بزرگ و متفکر این عصرند و معقول و منقول را سالیان متمادی تدریس کرده‏اند و در این اواخر متمحض در تدریس فقه و اصول شدند و در مدت کمی حوزه تدریس آن جناب پرجمعیت‏تر از حوزه تدریس جمیع اساتید عصر می‏باشد…» به‌ندرت استادی را می‏توان سراغ نمود که در حدی عالی متضلّع و توانا در علوم فقه و اصول و حکمت الهی و عرفان باشد.
در «شرح مشاعر»... نوشته‌ام: «السید الاجل الاکرم و المطاع المفخم العلامه المجاهد الکبیر، سید الماجد الفقهاء و العرفاء، رئیس الملۀ و الدین، الحاج آقا روح‌الله الخمینی ادامه الله ظله الشریف». در اغلب آثار خود از مرحوم امام مطلب نقل کرده‏ام ... با شناسایی کامل و معرفت تام به او ارادت داشتیم و جاذبه علمی و جامعیت او تأثیری عمیق داشت؛ چنان‌که مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی (اعلی الله قدره) روزی به نگارنده فرمودند: «آقای حاج روح‌الله چشم و چراغ حوزه‌اند»... امام قبل از ورود در میدان مبارزه با حکومت زمان، علماً و عملاً مورد تصدیق همگان بودند و منکر نداشتند، جز مغرضان که در هر عصر وجود دارند.
خصایص برجسته
حضرت امام (قدّس الله روحه) دارای خصائص و صفات برجسته و روحیات پر جاذبه بود: شاگردان خود را نمی‏شناخت و درصدد شناسایی هم برنمی‏آمد و در فکر تهیه مرید نبود. بیان او در مطالب دقیق علمی، بلیغ و فصیح بود.
برخلاف عقیده خود هرگز سخن بر زبان جاری نمی‌نمود و از انتقاد از اشخاص سخت پرهیز داشت، مگر در مقامی که ضرورت اقتضا می‏کرد؛ در این صورت در بیان حقیقت واهمه به خود راه نمی‏داد. اگر از فضل و دانش و معنویات کسی سؤال می‏شد، آن شخص اگر صاحب فضیلت بود، با احترام از او نام می‏برد و اگر توخالی بود، می‏فرمود: «چه عرض کنم؟»
امام بسیار صبور و خویشتن‏دار و به عبارت واضح‌تر بر خود مسلط بود. روزی فرمود: «دو روز بعد از مراجعت از درس، جهت رفع خستگی یکی دو پک به سیگار زدم. روز سوم بی‌اختیار به طرف سیگار رفتم و بدون درنگ از آن دور شدم.»
امام از مقدس‌مآبی نفرت داشت و از این طایفه دل خوش نداشت. 
امام به مبانی تشیع سخت پابند بود و عقاید خویش را با ضوابط و قواعد مسلّم عقلی و نقلی و بر اصول صحیح استوار نموده بود، و هیچ اصل و فرعی را بی‌دلیل نمی‏پذیرفت.
رسالة «مصباح الهدایه» و شرح «دعاء سحر»، اعتقادات اوست در ولایت و سر مویی انحراف از اصول و قواعد تشیع در آثار و افکار و گفتار و نوشتجات و تألیفات آن بزرگ انسانِ کامل دیده نمی‏شود و آنچه می‏گفت و انجام می‏داد، به دور از مداهنه و مصلحت‌اندیشی‌های جزئی جائز در سنت سیاست بود...
اگر امام بدون فوت وقت پس از انقلاب، از گسترش نفوذ فرقه‏های چپ‏گرا و منافق پیشگیری نمی‏کردند و پی به نقشی که آنها درصدد اجرای آن بودند، نبرده بودند و یا خویش را به ایران نرسانده و شخصاً زمام امور را در دست نمی‏گرفتند و رژیم نیز ساقط می‏شد، ملت ایران به مصائب بی‌شماری مبتلا می‏شدند و آن جماعت که رسالت خود را در پیاده نمودن یا به اجرا گذاشتن دین توحیدی بی‌طبقاتی می‏دانستند، سلطه پیدا می‏کردند، به احدی ابقا نمی‏نمودند....
کتاب «سرّالصّلوۀ» که به حق اثری است بی‌نظیر و «شرح دعاء‌السحر» و اثر حاضر (مصباح‌الهدایه) را به زبان عرفا که لسان خاص این قبیل از آثار است و جز خامة کمّل از ارباب عرفان، هیچ قلمی را توانایی آن نیست که اثری قابل دوام و کتابی که حق مطلب عرفانی را ادا نماید به وجود آورد، تصنیف فرموده‌اند... در این اثر منیف... به طریقة حکما نیز گفتگو شده است. زبان کتاب رسا و زیبا و بهجت‌افزاست؛ مسائل غامض و مباحث عالیة نبوت و ولایت در عبارات نسبتاً کوتاه، ولی رسا با مهارت تقریر شده است. مصنف عظیم همه جا به لسان خواص از عرفا با عبارات پرمعنا سخن می‌گوید و سعی فرموده است که اثر خود را از صورت رساله در جلباب کتاب مبسوط درنیاورد و از تعرض به مسائل غیرنافع احتراز نموده است.
در نحوة سیر یا سریان و به عبارت دیگر، ظهور حقیقت «نبوت تعریفیه» و ولایت محمدیه و علویه در کافّة ذراری وجود، مطالب دقیق و تحقیقی به قید تحریر آورده‌اند که خاص خواص و در بعضی از موارد ابتکاری است.
مرحوم امام در ذوق و سلیقة علمی و پرهیز از ذکر مطالب غیر لازم، نظیر ندارند. یکی از علل جاذبة قابل توجه در آن بزرگ زمانه، علاوه بر تنظیم و ترتیب خاص در درس و بحث، جامعیت او بود. مردی که سالیان متمادی حوزة فلسفی منظمی داشت (تدریس شرح منظومه و اسفار حدود ۱۵ سال) و سطوح فقه و اصول تدریس می‌فرمود و در عرفان و تصوف نظری و عملی آثار با ارزش تألیف نمودند، بعد از شروع به تدریس فقه و اصول خارج و اجتهادی، در اندک زمانی بهترین و گرم‌ترین حوزه را به خود اختصاص دادند.
ابتلای به «تک‌علمی» موجب لطمة شدید به حوزه‌های علمیه بوده است و افراد نادر... هستند که در چندین علم استاد و ماهرند: علوم متفاوت، از «عرشی»، چون عرفان و حکمت متعالیه و از «فرشی»، مانند علوم نقلیه... در آثار عرفانی و کتب فلسفی که طی سالیان متمادی منتشر ساخته‌ام، همه جا از آن بزرگ یاد کرده‌ام و از عنایات و الطاف آن بزرگوار نسبت به خود همیشه یاد می‌کنم…

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی