بزرگداشت مرتضی کاخی، شاعر، منتقد ادبی و دیپلمات باسابقه، در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار و چهره‌ای چندوجهی از او ترسیم شد؛ مردی که در سال‌های پایانی عمرش به بیماری آلزایمر مبتلا شد و گرچه بسیاری از خاطرات و روابطش را فراموش کرد، اما عشق به شعر را هرگز از یاد نبرد.

به گزارش ایسنا، این مراسم با حضور جمعی از دوستان، همکاران، شاعران، پژوهشگران و علاقه‌مندان ادبیات برگزار شد. سخنرانان از جنبه‌های گوناگون زندگی و شخصیت مرتضی کاخی گفتند: از دیپلماسی تا داوری شعر، از اخلاق شخصی تا جسارت فرهنگی، و از صراحت کلام تا فروتنی در رفتار.
بهرام پروین‌گنابادی، پژوهشگر و استاد دانشگاه که اجرای این مراسم را بر عهده داشت، ضمن اشاره به سوابق دیپلماتیک کاخی در سفارت ایران در انگلستان، بر نقش مهم او در شکل‌گیری برخی تحولات حقوقی همچون قرارداد ۱۹۷۵الجزایر تأکید کرد. او همچنین به فعالیت‌های فرهنگی پس از بازنشستگی کاخی مانند سرویراستاری انتشارات علمی‌وفرهنگی و مشارکت در دایرةالمعارف مصاحب اشاره کرد.
وی گفت: «کاخی ذهنی تیز و ذوقی ممتاز در شناخت شعر داشت. احمد شاملو هنگام ضبط شعرهایش، اصرار داشت ابتدا کاخی آن‌ها را بشنود و نظر دهد. این اعتماد، نشانگر میزان شناخت دقیق او از گوهر شعر بود.»
هرمز همایون‌پور، مترجم و مسئول مجله «نقد و بررسی کتاب تهران»، درباره تأخیر چندماهه در اعلام خبر درگذشت کاخی سخن گفت و آن را نتیجه قطع ارتباط‌های دوستانه به دلیل بیماری و تنهایی او دانست. او با اشاره به مقاله‌ای از جعفر میرفخرایی، از خاطراتی درباره مهمان‌نوازی کاخی گفت و اخوانیاتی که میان او و اردشیر لطف‌علی رد و بدل شده بود را نمونه‌ای از هنر ناشناخته او دانست.
ساعد باقری شاعر و پژوهشگر، از انصاف، دانایی و سلیقه بی‌تعصب کاخی در مواجهه با شعر گفت: «او از معدود افرادی بود که شعر را از غیرشعر تشخیص می‌داد، بدون وابستگی به سبک یا جریان خاصی. او می‌توانست شعر اخوان را همان‌قدر درک کند که شعر بیژن الهی را.»
وی افزود: «هرچند کاخی در نقد منصف بود، تنها تعصبی که در او می‌دیدم، تعلق خاطر عاطفی‌اش به خراسان و همشهریانش بود.»
 باقری با یادآوری بیماری آلزایمر کاخی، تأکید کرد: «این بیماران عواطف را درک می‌کنند، توجه و بی‌توجهی را می‌فهمند. افسوس که بسیاری از دوستان، ۱۱ماه سراغی از او نگرفتند.»
بهرام پروین‌گنابادی در ادامه با اشاره به گفت‌وگویی شخصی با کاخی، از دلبستگی او به ایران، زبان فارسی و موسیقی سخن گفت: «او حتی وقتی به فرزندانش در خارج از کشور سر زد، نتوانست دوری از زبان و موسیقی ایرانی را تحمل کند. گفت: من مال این‌جا هستم، با همه تعارف‌ها و حتی کلاه‌برداری‌های بقال سر کوچه‌ام.»
او همچنین خاطره‌ای از پزشک پدرش تعریف کرد که در مواجهه با بیمار آلزایمری گفته بود: «دو چیز هیچ‌وقت فراموش نمی‌شود؛ شخصیت دوران کودکی و عشق. کاخی هم عشق به شعر را هیچ‌گاه از یاد نبرد.»
فرهاد طاهری، پژوهشگر تاریخ فرهنگ، با مرور آشنایی خود با مرتضی کاخی از سال ۱۳۷۵، گفت: «چهره رسانه‌ای کاخی سخت و جدی به نظر می‌رسید، اما در دیدار واقعی، صمیمیت و توجهی خاص در رفتارهای او بود که همه تصورها را فرو می‌ریخت.»
او با اشاره به دو معیار مهم برای شناخت چهره‌های فرهنگی—آثار مکتوب و منش اخلاقی—تأکید کرد: «همه اهل قلم لزوماً انسان‌های شایسته‌ای نیستند. اما کاخی از معدود افرادی بود که در هر دو حوزه اعتبار داشت.»
طاهری افزود: «او تعصبی به زادگاه یا مشاهیر همشهری نداشت و با صداقت درباره شخصیت‌های بزرگ ادب فارسی سخن می‌گفت. این صراحت، ارزشی کمیاب در فضای فرهنگی ماست.»
او با بیان خاطراتی از دیدارهای کاخی با استادان ادبیات، از صراحت نظر او درباره صلاحیت افراد برای مسئولیت‌های فرهنگی گفت و افزود: «در زمانی که بسیاری از بزرگان فقط سکوت می‌کنند تا مبادا کسی از آن‌ها برنجد، کاخی بی‌پروا و مسئولانه سخن می‌گفت.»
مراسم با خوانش اخوانیه‌ای از پرویز اتابکی به پایان رسید که در آن از دوستی و دلبستگی دیرین به مرتضی کاخی یاد شده بود. در مجموع، بزرگداشت مرتضی کاخی، روایتی بود از انسانی فرهیخته، فروتن، صادق و عاشق شعر که حتی در سایه فراموشی، چراغ زبان و موسیقی را در دل خود روشن نگه داشت.

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی