
روزنامه فرهیختگان در گزارشی به طرح عجیب برخی تندروها برای عدم کفایت سیاسی رئیسجمهور، پرداخته است. بخش هایی از این گزارش در زیر می آید:
پزشکیان سخنوری بنیصدر را ندارد
یکی از بارزترین تفاوتهای میان بنیصدر و پزشکیان در توانایی سخنوری و نحوه ارتباط آنها با مخاطبان است. بنیصدر بهعنوان یک سخنور حرفهای شناخته میشد. او توانایی بالایی در جلب توجه مخاطبان داشت و از سخنرانیهایش برای بسیج افکار عمومی به نفع خود استفاده میکرد. این ویژگی بهویژه در سالهای اولیه انقلاب که فضای سیاسی به شدت احساسی و پرشور بود به او کمک کرد تا جایگاه خود را بهعنوان یک شخصیت کاریزماتیک تثبیت کند. سخنرانیهای او اغلب با لحنی پرشور و با استفاده از تکنیکهای بلاغی همراه بود که میتوانست تودههای مردم را تحت تأثیر قرار دهد.
در مقابل پزشکیان بهعنوان یک سخنور حرفهای شناخته نمیشود. سبک ارتباطی او سادهتر، صمیمیتر و کمتر متکی بر تکنیکهای بلاغی است. او بیشتر بهعنوان فردی عملگرا شناخته میشود که بر بیان دیدگاههای خود بهصورت مستقیم و بیپرده تمرکز دارد. چنین مواجههای شاید در جلب حمایت بخشهایی از جامعه کارکرد داشته باشد؛ اما به طور واضح واجد نواقصی است که باب سوءاستفاده معاندان را فراهم میآورد. نمونه این امر را در استناد نتانیاهو به اظهارات رئیسجمهور برای بحرانی نشان دادن وضعیت کشور مشاهده کردیم. حلقه حامیان اما بهجای پذیرش خطا و ایجاد امیدواری که رئیسجمهور مجدداً دچار خطای فاحشی نشود رو به توجیه اظهارات رئیسجمهور آورده و مسیر تداوم اشتباهها را هموار میکنند.
پزشکیان وسط بحران بود اما بنیصدر عامل آن
یکی دیگر از تفاوتهای کلیدی میان این دو شخصیت در انگیزهها و رویکردهای سیاسی آنهاست. بنیصدر به دنبال ایجاد یک پایگاه قدرت مستقل بود و در بسیاری از موارد با نهادهای انقلابی و روحانیون برجسته وارد تنش شد. این رویکرد تقابلی بهتدریج او را از بدنه نظام جدا کرد و به عزل او از ریاستجمهوری منجر شد. بنیصدر به دنبال ایجاد یک مدل حکومتی بود که با ساختار انقلابی و پایگاه ایدئولوژیک انقلاب همخوانی نداشت.
در مقابل پزشکیان رویکردی مبتنی بر همکاری درونسیستمی دارد. او هیچگاه به دنبال تقابل مستقیم با ساختارهای اصلی نظام نبوده است. انگیزههای پزشکیان حتی اگر در عمل اشکالاتی به نحوه اجرا وارد باشد به جای ایجاد یک پایگاه قدرت مستقل بر پایه بهبود وضعیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی از طریق همکاری با نهادهای موجود است. او جبهه جنگ در زمان ۸ سال دفاع مقدس را تجربه کرده و در نبرد ۱۲ روزه اخیر با رژیمصهیونیستی نیز در وسط میدان حاضر بود. از این جنبه مقایسه او با بنیصدر که خود یکی از عوامل تشدید عامدانه بحران جنگ علیه ایران بوده کاملاً غیرمنصفانه محسوب میشود.
پزشکیان را با لیدر گروههای ضدملی مقایسه نکنید
بنیصدر به دلیل فضای انقلابی و حمایت مردمی که از او بهعنوان اولین رئیسجمهور منتخب انتظار داشتند از یک پایگاه اجتماعی قوی برخوردار بود. او توانست با بهرهگیری از این حمایت، بهویژه در میان قشرهای تحصیلکرده جایگاهی ویژه پیدا کند. با این حال این پایگاه اجتماعی بهتدریج به دلیل اختلافات سیاسی و ناتوانی در مدیریت بحرانها تضعیف شد. بنیصدر همچنین با منافقین ارتباطاتی داشت که به او امکان بسیج نیروهایی برای ایجاد آشوب یا تأثیرگذاری بر فضای سیاسی را میداد. این ویژگی در زمانهایی که کشور با بحرانهای داخلی و خارجی مواجه بود به او قدرتی برای تأثیرگذاری میداد؛ اما او تصمیم گرفت به جای تأثیرگذاری مثبت به عاملی برای افزایش تنشها تبدیل شود. پس از عزل او با کمک عوامل سازمان منافقین به فرانسه فرار کرد و تا پایان عمر به فعالیت علیه ایران ادامه داد.
در مقابل پزشکیان بیشتر بهعنوان یک چهره مردمی و نزدیک به دغدغههای روزمره مردم شناخته میشود. برخلاف بنیصدر پزشکیان هیچگاه به دنبال ایجاد یک بدنه سازمانیافته برای تقابل یا بههمریختن نظم موجود نبوده است. حتی اصلاحطلبان رادیکال که علیرغم کم اثربودن اقداماتشان در پیروزی پزشکیان در ابتدا به دنبال سهمخواهی حداکثری بودند اکنون سعی در مرزبندی سیاسی با دولت چهاردهم دارند. اگرچه این دیدگاه نشاندهنده مسئولیتناپذیری جناح رادیکال اصلاحطلبان است اما اثبات میکند پزشکیان از نظرگاه تمامیتخواهی سیاسی حتی با اصلاحطلبان رادیکال همسو نیست چه برسد به تلاش برای سازماندهی گروهی معاند با هدف کسب قدرت حداکثری و اقدام علیه امنیت ملی.
بنیصدر ستون پنجم صدام بود
بنیصدر علیرغم داشتن اختیارات حداکثری به عنوان فرمانده کل قوا در مدیریت بحران جنگ ناتوان بود و حتی با اختلافافکنی بین قوا، بیتوجهی به تحرکات مرزی و ممانعت در رسیدن کمکها به جبهه بهعنوان ستون پنجم صدام در جنگ عمل کرد. او در راستای تکمیل این نقش حتی ایده تبادل زمین برای در اختیار گرفتن زمان را نیز مطرح میکرد تا اتفاقاتی همچون سقوط خرمشهر و محاصره آبادان رقم بخورد؛ اما در مقابل پزشکیان از باب همکاری با نهادها و قوای مختلف در جنگ وارد شده است.
تأکید به پشتیبانی از تقویت صنعت دفاعی، تأکید بر نقش مهم نیروهای مسلح و ضروری دانستن تقویت قدرت موشکی برای جلوگیری از تهاجم رژیمصهیونیستی همگی مواضعی است که پزشکیان سال گذشته یعنی چندین ماه پیشتر از آغاز جنگ تحمیلی اتخاذ کرده است. این مواضع نشاندهنده همراهی او برای مقابله با تنشآفرینی جبهه عبری و غربی است. خروجی این رویکرد را در زمان جنگ، هم در تداوم همسویی مواضع رئیسجمهور و هم در آمادگی دولت برای جلوگیری از بهوجود آمدن کمبود کالا شاهد بودیم. اگرچه باب انتقاد به عملکرد دولت بسته نیست؛ اما مرزهای انتقاد نیز باید مشخص شود تا گروهی با نادیده گرفتن خدمات از باب اتهامزنی رئیسجمهور را با بنیصدر مقایسه نکنند.
