یکشنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۴ - ۰۱:۱۳
نظرات: ۰
۰
-
[محمدمهدی مظاهری] خیز جدید امارات و پاسخ ایران

تهران باید با ترکیبی از قدرت میدانی، هوشیاری دیپلماتیک و تسلط بر روایت تاریخی و حقوقی، نه تنها به صورت کلامی بلکه با اقدامات عملی (توسعه و اسکان)، بر حاکمیت بلامنازع خود بر جزایر سه‌گانه تأکید کند تا این تلاش‌های بی‌اساس برای اجماع‌سازی مصنوعی و پرونده‌سازی بی

محمد مهدی مظاهری - روزنامه اطلاعات: هر چند در بحبوحه مشکلات داخلی و خارجی متعدد ایران در ماههای اخیر، ادعای مکرر و بی‌اساس شورای همکاری خلیج فارس (GCC) در بیانیه اخیر آن مورخ( ۱۲ آذر ۱۴۰۴) درباره مالکیت امارات متحده عربی بر جزایر سه‌گانه ایرانی (ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک)، در نگاه اول تکرار یک موضع نخ‌نما و مشکلی دست چندم به نظر می رسد، اما با بررسی عمیق‌تر تحولات منطقه و ادبیات بیانیه، می‌توان دریافت که این صرفاً یک ادعای ارضی قدیمی نیست، بلکه بخشی از یک استراتژی جدید فشار ترکیبی است که هدف آن «ارتقای سطح مناقشه» و «اجماع‌سازی مصنوعی» علیه ایران در سطوح بین‌المللی است. 

نکته جدید و قابل توجه در بیانیه اخیر شورای همکاری خلیج‌فارس، جسورانه‌تر و تفصیلی‌تر شدن لحن آن است. در این بیانیه، تقریباً هر اقدام ایران برای اعمال حاکمیت میدانی بر جزایر، از جمله ساخت و ساز واحدهای مسکونی و توسعه زیرساختی در ابوموسی؛ رفت و آمد مقامات ارشد نظامی و برگزاری رزمایش‌های دوره‌ای و ثبت رسمی «روز ملی جزایر سه‌گانه» در تقویم کشور، به‌صراحت «نقض حقوق امارات» و «باطل و بی‌اثر» خوانده و محکوم شده است. 

این تغییر رویکرد نشان می‌دهد که ابوظبی تلاش دارد تا مناقشه را از سطح یک اختلاف موضع‌محور (که صرفاً یک ادعای سیاسی بود) به یک پرونده امنیتی- حقوقی بین‌المللی ارتقا دهد. هدف اصلی امارات از این اجماع‌سازی در چارچوب  شورای همکاری خلیج‌فارس، نه بردن پرونده به دیوان بین‌المللی دادگستری (ICJ)—که بدون رضایت ایران تقریباً ناممکن است—بلکه طرح موضوع در شورای امنیت سازمان ملل است. 

زمان‌بندی این ادعای تند نیز معنادار است: فضای تنش بین‌المللی: امارات تلاش می‌کند در سایه شکاف‌های عمیق میان ایران و قدرت‌های غربی (به‌ویژه در پی تنش‌های پس از جنگ غزه و بحث‌هایی مانند فعال‌سازی مکانیسم ماشه/اسنپ‌بک) یک «اجماع مصنوعی بین‌المللی» علیه ایران ایجاد کند. 

پیوند دادن با امنیت منطقه‌ای: با توجه به اهمیت ژئوپلیتیک جزایر در کنترل تنگه هرمز و نقش آنها در تأمین امنیت انرژی جهانی، امارات می‌کوشد این مناقشه را به موضوعی فراتر از یک اختلاف مرزی ساده تقلیل داده و آن را به تهدید صلح و امنیت منطقه‌ای گره بزند تا برای طرح در شورای امنیت یا دست‌کم صدور یک قطعنامه غیرالزام‌آور، زمینه‌سازی کند. 

پاسخ به تحرکات ایران: ایران در سال‌های اخیر با توسعه فعالانه‌تر زیرساخت‌ها و افزایش حضور نظامی ـ سیاسی در جزایر، بر حاکمیت بلامنازع خود تأکید کرده است. بیانیه جدید شورای همکاری خلیج‌فارس واکنشی به این اقدامات قاطع میدانی ایران برای تحکیم حقوقی و عملی حاکمیت خود است. در برابر این استراتژی جدید فشار ترکیبی، واکنش ایران باید مبتنی بر سه رکن اصلی باشد: 

۱. حضور میدانی قاطع: 

مهم‌ترین عامل در حقوق بین‌الملل، اعمال مؤثر و مستمر حاکمیت است. از این‌رو، تداوم و تسریع در توسعه جزایر ایرانی: پیشبرد سریعتر پروژه‌های عمرانی، توسعه زیرساخت‌های اقتصادی و خدمات شهری با محوریت اقتصاد دریا، لجستیک، انرژی، آموزش، بهداشت و گردشگری فعال در جزایر سه‌گانه و ارائه امتیازات ویژه جهت اسکان دائمی شهروندان در این جزایر باید به یک اولویت ملی ایران تبدیل شود (بر اساس ماده ۶۱ قانون برنامه هفتم توسعه) 

تثبیت فرهنگ ایرانی در جزایر: این رویکرد مستلزم درهم‌تنیدن عمیق‌تر هویت مردم جزایر سه‌گانه با هویت ملی از طریق سرمایه‌گذاری فرهنگی است. این طرح شامل برگزاری رویدادهایی مانند «جشنواره ملی موسیقی بومی خلیج فارس» در جزایر سه گانه، توسعه دیوارنگاری‌ها و تندیس‌های هنری با مضمون میراث دریانوردی ایرانی، تأسیس «کتابخانه‌های تخصصی و مراکز فرهنگی» برای ترویج تاریخ و فرهنگ مشترک و انتخاب جوانان تحصیلکرده و با استعداد محلی به عنوان «سفیران فرهنگی جزایر» برای حضور در کنفرانس‌ها و رویدادهای فرهنگی مهم کشوری جهت مشارکت و پیوند دادن هر چه بیشتر مردم این منطقه با ساختار فرهنگی دولت مرکزی است. 

هدف نهایی این راهبرد، ایجاد یک بازدارندگی نرم و پایدار از طریق تقویت حس تعلق خاطر عمیق و تزلزل‌ناپذیر در مردم منطقه به عنوان قوی‌ترین لایه دفاعی مرزهای آبی
 ایران است. 

تقویت بازدارندگی: اقدامات اقتصادی و فرهنگی ایران باید همزمان با حضور محافظتی و تأمین امنیتی لازم و توجیه شده در آب‌های سرزمینی همراه باشد تا به شکل عملی نشان دهد که هرگونه تلاش برای تغییر وضع موجود، مستقیماً با اراده و عزم ملی ایران برای حفظ تمامیت ارضی کشور مواجه خواهد شد. 

۲. دیپلماسی فعال و هوشمندانه:

ایجاد موانع حقوقی در برابر امارات؛ تأکید بر عدم پذیرش هرگونه مذاکره بر سر «تمامیت ارضی» کشور و رد صلاحیت دیوان بین‌المللی دادگستری برای ورود به این موضوع ، موضع حقوقی ایران را در برابر کشورهای همسایه مستحکم می‌سازد.

ایجاد تفرقه در شورای همکاری خلیج فارس: ایران باید از طریق دیپلماسی اقتصادی و توسعه منافع مشترک در منطقه، به‌ویژه با کشورهای تأثیرگذارتر  (شورای همکاری خلیج‌فارس غیر از امارات)، یکدستی و یک صدایی موجود در این شورا علیه جزایر خلیج فارس علیه جزایر ایرانی را از بین ببرد و هزینه سیاسی -اقتصادی همراهی آن‌ها با ادعاهای امارات را افزایش دهد. 

فاصله اندازی بین چین و روسیه و ادعاهای  شورای همکاری! رایزنی، مذاکره و بده- بستان با قدرت‌های بزرگی همچون روسیه و چین برای جلوگیری از همراهی آنها با ادعاهای ارضی امارات و به ویژه رأی احتمالی آنها برای طرح قضیه در شورای امنیت. 

۳. جنگ روایت‌ها:

روایت تاریخی و حقوقی: تولید و انتشار گسترده محتوای چندزبانه (عربی و انگلیسی) در رسانه‌ها و مجامع دانشگاهی بین‌المللی، با تأکید بر اسناد تاریخی اثبات‌کننده حاکمیت دیرینه ایران و تولد امارات متحده عربی پس از تثبیت حاکمیت ایران بر این جزایر در سال ۱۳۵۰ . (۱۹۷۱).

رسوایی نقش‌های خارجی: افشای نقش بازیگران فرامنطقه‌ای و مشخصاً رژیم صهیونیستی در تحریک این مناقشات، می‌تواند حمایت عمومی در جهان عرب را کاهش داده و حکام را در اتخاذ مواضع تند محدود کند. 

در نهایت باید گفت؛ بیانیه اخیر شورای همکاری خلیج فارس، گرچه تکراری است، اما نشانگر آغاز فاز جدیدی از فشار سازمان‌یافته علیه ایران است. در چنین شرایطی، تهران باید با ترکیبی از قدرت میدانی، هوشیاری دیپلماتیک و تسلط بر روایت تاریخی و حقوقی، نه تنها به صورت کلامی بلکه با اقدامات عملی (توسعه و اسکان)، بر حاکمیت بلامنازع خود بر جزایر سه‌گانه تأکید کند تا این تلاش‌های بی‌اساس برای اجماع‌سازی مصنوعی و پرونده‌سازی بین‌المللی علیه کشورمان را خنثی سازد.

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی