ادای دین به فرامرز بهزاد
فرامرز بهزاد چند روز پیش درگذشت. من چون با ترجمه‌های او کمتر آشنا هستم، در آن باره چیزی نمی‌توانم بگویم. آنچه مرا و مانند مرا مدیون او می‌کند دو فرهنگ اوست. از میان فرهنگهای آلمانی به فارسی فرهنگ او البته بر همه آن فرهنگها که دیده‌ام برتری دارد و در آن اصالتی است که در آن دیگر فرهنگها نیست. این را مخصوصاً در ترجمه و یافتن معادل برای عبارات و اصطلاحات می‌توان دید.
در یافتن معادل برای مفردات نیز فرهنگ او گاه برتریش روشن است. از این دو جهت به نظرم فرهنگ او بر فرهنگهای خوب انگلیسی و فرانسوی به فارسی (مانند فرهنگ پویا و هزاره و نشر نو) نیز برتری دارد و این فقط از دانستن زبان آلمانی نیست؛ گویا فارسی‌دانی او سبب اصلی است، و دوری از ایران در این فارسی‌دانی بی‌اثر نبوده است (چنانکه مترجمانی مانند آقای سروش حبیبی نیز به همین سبب فارسیشان از شر فارسی انقلابی، به تعبیر مرحوم سید جواد طباطبایی، برکنار مانده است). اندازه این فرهنگ را، که فرهنگی بالنسبه کوچک به شمار است، البته از این جهت که عرض شد نباید نقص کار او شمرد.
فرهنگ فارسی به آلمانی او نیز در فارسی مانند ندارد  و این هر دو کافی است که نام او را در کنار خادمان به زبان فارسی در دوران معاصر جای دهد. سخن گفتن درباره خدمات او در تدریس زبان آلمانی و نقل آثار آن زبان به فارسی و کمک به ارتباط فرهنگی این دو مملکت در صلاحیّت من نیست.

درباره دکتر علی اشرف صادقی
درباره تحقیقاتی که به تاریخ زبان فارسی و تحوّلات آن در دوران پس از اسلام مربوط است بنده به ضرس قاطع می‌گویم، و از عهده آن برمی‌آیم، که تحقیقات هیچ ایرانی در آن به اهمّیّت تحقیقات آقای دکتر علی اشرف صادقی نیست. حتی آنچه مرحوم دکتر خانلری و همکاران او در بنیاد فرهنگ ایران، یعنی در کتاب ارجمند تاریخ زبان فارسی، نوشته‌اند، گرچه حسنش آن است که شکل کتاب دارد و مجموع است، به لحاظ دقت فروتر است از آنچه در مقالات آقای دکتر صادقی نشر یافته. همین را در نسبت با سبک‌شناسی مرحوم بهار نیز باید گفت که جلد اول آن، چنانکه قبلاً نیز گفته‌ام، به دلیل اغلاط بیرون از شمار بکلی باید از دایره تحقیقات بیرون گذاشته شود. کوششهای مرحوم دکتر معین در لغت‌نویسی و تحقیقات لغوی نیز با آنکه بسیار مجدانه بوده به سبب بی‌بهره بودن از بعضی آگاهیها در آن مقام نیست که بتوان آنها را به لحاظ دقت علمی با آنچه از زیر قلم آقای دکتر صادقی بیرون آمده سنجید. از طرف دیگر، چون در سالهای اخیر نفوذ کلام آقای دکتر صادقی در بین ادیبان نیز بیشتر شده، تحقیقات او را در شناخت مسائل لغوی و تاریخی زبان فارسی می‌توان بر تحقیقات دانشمندانی مانند مرحوم دکتر تفضلی نیز برتری داد که بیشتر متوجه فارسی میانه بوده و به جهت گروه کوچکتری از اهل تحقیق نوشته شده است.
باری، با آنکه البته باید متوجه بود که سنجیدن دوره آن بزرگان با دوره ما همیشه درست نیست، باز به جهت درستی آراء و درستی روش تحقیق در مسائل تاریخی زبان فارسی کتابها و مقالات هیچ یک از پیشینیان با نوشته‌های او قابل مقایسه نیست، مگر در چشم کسانی که گمان می‌کنند هر چیز قدیمی مثل جنس عتیقه بر هر جنس نوی برتری دارد. به علاوه، این هم هست که آن بزرگان، با آنکه به فضیلت پیشروی و بنیانگذاری آراسته بودند، در همان دوره نیز گاه بایست به اصولی پایبند باشند، که بعضی معاصران آنان مانند مرحوم استاد مینوی بدانها پایبند بودند، و از بعضی بی‌پرواییها که گاه مسیر تحقیقات را چند سال منحرف کرده پرهیز کنند. آن بزرگان نقاط عطفی در تاریخ این قسم تتبعات بودند و به تأسیس شعبه‌ای از مطالعات توفیق یافتند که پیش از آن تقریباً هیچ بود و جز فضل و علم بدین واسطه نیز در چشم پسینیان آنان تا امروز بزرگ و ارجمند شدند. اما نزدیکترین این نقاط عطف به زمان ما آقای دکتر صادقی است و باید امیدوار بود که آنچه بعد از تحقیقات او نسخ شده دوباره از سر گرفته نشود. این ناموس علم است و در کار تحقیق کم فضیلتی نیست که کسی قسمی از تحقیقات پیشینیان خود را نسخ کند و راه تازه‌ای را بگشاید.
گفتنی های دیگر را باید در وقتی دیگر گفت. امروز آرزو می‌کنم که استاد هرچه زودتر سلامت خود را بازیابند و به سر مطالعات و تتبّعات خود بازگردند.

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی