محمد علی فیاض بخش - روزنامه اطلاعات: اگر نسل جوان امروز را دغدغه و رمقی در اندیشهورزی دینی و اعتقادی باقی مانده باشد، آثار و اندیشههای شهید مطهری همچنان به روز است.
مطهری را میتوان نمایهای ماندگار از سه صفت بارز توصیف کرد:
۱ آزادمنشی و بلنداندیشی در سپهر دین و دانش
۲ جرأتورزی و نوآوری در بستر سنتگرایی دینی
۳ مرزبانی دقیق در حدود و ثغور اندیشهی دینی
نمود شخصیتی همچون مطهری برآیند نگاهی بود که از رسوب در زمان خود گذر کرده بود و آینده را نه در تلاطم احساسات زودگذر میدید و نه محافظهکاریهای اندیشه دینی را برای پاسخگوییهای زمانه کافی میدانست.
زمانه مطهری را باید در دوگانه سنّت و تجدّد و مشقّت احیاگری در دین تحلیل و بازخوانی کرد. اصطلاح تقریب حوزه و دانشگاه، محصول شعارهای بعد از انقلاب بود. تا چه حد این شعار جامه تحقق پوشید و اصولا چه تضادهای بنیادینی در قالب این شعار، عملاً روی داد، گفتار تحلیلی جداگانهای را میطلبد، اما مکتب و مشرب مطهری برقراری تفاهمی نانوشته میان حوزه و دانشگاه و سنّت و تجدّد بود.
نشر و بسط و گسترش آثار معرفتشناختی شهید مطهری به گونهای زیرپوستی و مؤثر، در زمانی صورت گرفت که از یکسو تلاطمات کفآلود و اما نهچندان عمیق تفکرات مارکسیستی فضای جامعه را مهآلود کرده بود و از دگرسو شتاب مدرنیته فرهنگی همراه با مظاهری دست چندم از تجدّدخواهی در سبک زندگی، زَروَرقی اغواگر در سطح جامعه کشیده بود.
همزمانی نشر افکار شهید مطهری با امواج پرخروش اندیشههای مرحوم شریعتی، از یکسو همافزایی اجتماعی در قالب خیزشهای فکری و سیاسی را در پی داشت و اما از دگرسو در عمق این دوگونه اندیشه، فاصلههای نجومی دیده میشد.
گذشت زمان، قاضی خوبی بود تا نهایتاً حکم کند که کدام اندیشه در پارادایمهای بنیادین، هم اصالت خود را نشان داد و هم آسیبهای کمتری برجای نهاد؛ اما هردو سَبک و مشربِ پیشگفته، در مقطعی از زمان، پیشران حرکتهای شتابندهای شدند که یکی، از عمق ماندگار و مؤثر اندیشهورزی برخوردار بود و دیگری در خروشی هرچند پر شور؛ اما نه دیرپا، انقضائی زودهنگام یافت.
خدا کند، پویشی جوشنده، دوباره در رویکردی ناشی از بازگشت به سنّت اندیشهورزی در برابر صنعت حسگرایی پای ورزد و احیاگر دوران معاصر، استاد شهید مطهری دوباره نام بردارد و مرامش کام برگیرد.