نشریه انگلیسی با اشاره به سیاست خارجی ترامپ، در خصوص نظمی جدید و نگرانکنندهای هشدار داد که براساس آن، معاملهگری بیقانون در عرصه جهانی، میراث سیاست خارجی ترامپ است و او در مورد غزه یک توهم خطرناک دارد و یک دیپلماسی به سبک مافیا را پیش میبرد.
به گزارش ایسنا، نشریه گاردین در مطلبی درباره سیاست خارجی
«دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا تحت عنوان «نظمی جدید و نگرانکنندهای در حال شکلگیری است» نوشت که متحدان سابق آمریکا نباید تعریف بیقانون ترامپ از معاملهگری بینالمللی را عادیسازی کنند یا مشروع جلوه دهند.گاردین با اشاره به سخنان تحریکآمیز ترامپ علیه غزه و تهدید به کوچاندن فلسطینیها از سرزمینهای آبا و اجدادی خودشان، مینویسد: «هیچ چیز درباره ایده دونالد ترامپ مبنی بر اینکه غزه باید تحت کنترل آمریکا قرار بگیرد، مطابق با قوانین و عرفهای پذیرفتهشده روابط بینالملل نیست. اما دولت کنونی کاخ سفید از روشهای سنتی بیزار است و قصد دارد جهان را به شکلی بنیادین تغییر دهد، بهطوریکه بازگشت به نظم قبل از ترامپ غیرممکن شود».
این نشریه انگلیسی معتقد است که تناقض مضحک پیشنهاد ترامپ برای «تصرف» غزه، از ماهیت شوم آن کم نمیکند. خواست او برای جابجایی اجباری ۲.۲ میلیون فلسطینی به کشورهای عربی همسایه، تأییدی آشکار بر یک جنایت – پاکسازی قومی – است.
گاردین معتقد است: «ایده تبدیل غزه به «تفرجگاه مدیترانهای» پس از تصرف آن توسط آمریکا، در عین حال که آزاردهنده است، بهطرز مضحکی از واقعیت فاصله دارد. ترامپ با منطقهای جنگزده در قلب یکی از پیچیدهترین درگیریهای جهان، مانند یک ملک متروکه در منهتن رفتار میکند. او با زندگی میلیونها انسان به زبان یک بساز و بفروش فاسد و با روشها و اخلاقیات یک رئیس مافیا بازی میکند. نتیجه اجتنابناپذیر برخورد سادهانگارانه و بیرحمانه با مسائل پیچیده بینالمللی، گسترش ترس، نااطمینانی و بیثباتی است».
براساس این نوشته، چنین رویکردی، بیثباتی غیرضروری را درست در زمانی افزایش میدهد که رویکردی کاملا متفاوت برای حفظ آتشبس شکننده در غزه ضروری است. تمام دولتهای خاورمیانه، بهجز ائتلاف ملیگرای افراطی بنیامین نتانیاهو در اراضی اشغالی، دخالت ترامپ را خطرناک و مخرب میدانند.گاردین مینویسد: «این دیدگاه در میان متحدان اروپایی آمریکا هم وجود دارد – همان کشورهایی که تا دو هفته پیش خود را همپیمانان مستقل آمریکا میدانستند، اما اکنون متوجه شدهاند که چنین مفهومی در ذهن رئیسجمهور آمریکا وجود ندارد. او فقط سه دسته را به رسمیت میشناسد؛ مشتریان، رقبا و دشمنان. امکان جابهجایی بین این دستهها تنها با تملقگویی و ارائه امتیازات وجود دارد. اما همپیمانی پایدار بر پایه منافع مشترک، تعهدات حقوقی معاهدات و ارزشهای دموکراتیک، دیگر در کاخ سفید جایگاهی ندارد».
در این مطلب آمده است که این مسئله یک تقویت بزرگ برای «جاهطلبیهای ژئوپلیتیکی» روسیه و چین است و رویکرد ظالمانه «حق با قویتر است» را در روابط بینالملل تأیید میکند.گاردین با اشاره به جنگ اوکراین مینویسد: «این سیاست، همان نوع تصرف سرزمینی امپریالیستی را که ولادیمیر پوتین در اوکراین دنبال میکند، مشروعیت میبخشد. برای پکن، دوره بیثباتی و غیرقابلاعتماد بودن آمریکا، فرصتهای پرسود اقتصادی و استراتژیک به همراه دارد. چین خود را در جایگاه ابرقدرتی میبیند که بیشترین قابلیت پیشبینی را دارد».

شما چه نظری دارید؟