گزارش روزنامه اطلاعات از آنچه در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ گذشت
« ... آیا ما مفتخوریم که مرحوم حاج شیخ عبدالکریم وقتی که از دنیا میروند همان شب آقازادههایش شام نداشتند؟ ما که مرحوم بروجردی ، وقتی که از دنیا میروند ششصد هزار تومان قرض باقی میگذارند ایشان مفتخورند؟ ولی آنهایی که بانکهای دنیا را از دسترنج مردم فقیر انباشتهاند، کاخهای عظیم را روی هم گذاشتهاند باز هم ملت را رها نمیکنند و باز هم دنبال این هستند که منافع این کشور را به جیب خود و اسرائیل برسانند مفتخور نیستند؟ باید دنیا قضاوت کند. باید ملت قضاوت کند که مفتخور کیست؟ ... من به شما نصیحت میکنم، دست از این اعمال و رویه بردار، من میل ندارم که اگر روزی اربابها بخواهند تو بروی مردم شکرگذاری کنند... آقای شاه شاید اینها میخواهند تو را یهودی معرفی کنند که من بگویم کافری تا از ایران بیرونت کنند و به تکلیف تو برسند؟ ... آیا روحانیت نجس است؟ اگر اینها حیوان نجس هستند چرا این ملت دست آنها را میبوسد؟ ... خدا کند که مراد تو از این جمله علما و روحانیت نباشد وگرنه تکلیف ما با تو مشکل میشود و تکلیف تو مشکلتر میشود و نمیتوانی زندگی کنی، ملت نمیگذارند که به این وضع ادامه دهی...»۱
این فرازی از سخنرانی آتشین امام خمینی علیه شاه و انقلاب سفید و پاسخی به اظهارات شاه علیه مخالفان انقلاب سفید به ویژه روحانیون بود که باعث دستگیری ایشان شد. بازداشت شبانهی امام خمینی چون جرقهای در انبار باروت افتاد و قیام پانزده خرداد را رقم زد. سخنرانی امام خمینی و سایر علما در روزنامهی اطلاعات انعکاس نیافت، ولی سخنان و عکسهای امام خمینی در طی روزهای عزاداری محرم در برخی از هیئتهای عزاداری در شهرهایی چون قم، تهران، شیراز و مشهد پخش میشد. این امر در مشهد به درگیری تعدادی از مأموران شهربانی با گروهی از زائران و عزاداران انجامید. روز جمعه ۱۰ خرداد مقابل مسجد گوهرشاد یکی از مأموران اقدام به کندن اعلامیهی امام خمینی از روی دیوار کرد و همین کار سبب تنش و سپس درگیری شدیدی شد که در نتیجهی آن یک سرپاسبان کشته و یک سرپاسبان دیگر به شدت مجروح شد.۲
آنچه در ۱۵ خرداد گذشت:
گزارش شهرستانها:
نیمهشب پانزده خرداد مأموران حکومت امام خمینی را بازداشت کردند و به پادگان عشرتآباد در تهران انتقال دادند. همچنین مأموران امنیتی آیتالله قمی را در مشهد و آیتالله محلاتی را در شیراز دستگیر کردند و به زندان تهران فرستادند. پاکروان؛ رئیس ساواک ؛ روز بعد این خبر را طی یک کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد. وی مدعی شد که اکثریت مالکین و روحانیون در برابر اراده اکثریت رأیدهندگان رفراندوم تسلیم شدهاند. وی با توهین به امام خمینی بخاطر تلاش برای ایجاد ممانعت در برابر اقدامات شاه، تهدید کرد که از این زمان در برابر مخالفتها و اعتراضات شدت عمل نشان خواهد داد.۳
خبر دستگیری امام و سایر علما، قبل از کنفرانس خبری پاکروان در قم، تهران و سایر شهرها پیچیده بود و عکسالعمل فوری و شدید تعداد قابل توجهی از اقشار مذهبی را برانگیخت. در شهر قم اعتراض به دستگیری امام شدت زیادی داشت. طبق گزارش خبرنگار روزنامه اطلاعات، از ساعت ۵ صبح که خبر انتقال امام خمینی به تهران منتشر شد، وضعیت شهر قم متشنج گردید. تظاهرکنندگان در خیابان تهران قم گرد آمدند و تظاهرات شدیدی را آغاز کردند که این امر کار را به مداخله شهربانی و نیروهای نظامی کشاند و زد و خورد شدیدی بین طرفین رخ داد. در اثر تیراندازی مأموران حکومتی عدهای از تظاهرکنندگان کشته و مجروح شدند. در نهایت نیروهای نظامی توانستند کنترل شهر را در دست بگیرند، اما مغازهها کماکان تعطیل بود.۴در مشهد، شیراز و تبریز نیز تظاهراتی صورت گرفت که در شیراز این تظاهرات شدیدتر بود و کار به درگیری معترضان با نیروهای حکومت کشید و در نتیجه این زد و خوردها سرکلانتر شهربانی شیراز زخمی شد. در پی این درگیریها در شیراز حکومت نظامی اعلام شد و در پی تیراندازی عوامل حکومت تعدادی کشته و مجروح و ۸۰ نفر بازداشت شدند.۵ همچنین آیتالله سید عبدالحسین دستغیب نیز بازداشت و به تهران منتقل شد.۶
گزارش تهران:
تظاهرات در تهران شدت بیشتری داشت. اولین اعتراض ساعت ۵ بعد از ظهر ۱۴ خرداد رخ داد. عزاداران با شعارهای سیاسی از خیابان ناصرخسرو راهی میدان توپخانه بودند، اما طبق تصمیم دولت و اعلامیهی شهربانی با ممانعت نیروهای انتظامی روبرو شدند. نیروهای امنیتی تعدادی را بازداشت کردند و معترضان متفرق شدند.۷روز پانزدهم خرداد با انتشار خبر بازداشت امام خمینی اجتماعات اعتراضی در حوالی بازار تهران شکل گرفت و در حدود ساعت ده صبح اولین درگیریها میان معترضان و قوای حکومتی آغاز شد.۸ معترضان که اغلب پیراهن سیاه بر تن داشتند، از بازار تهران به راه افتادند و در همان منطقهی بازار با نیروهای حکومت روبرو شدند. از آن زمان کار به تشنج کشید و تظاهرات کنندگان به سمت ساختمان رادیو، محل قدیم وزارت کشور و اداره انتشارات در میدان ارگ سرازیر شدند. در این هنگام نیروهای ارتش به کمک پاسبانهای شهربانی آمدند و تیراندازی نیروهای نظامی آغاز شد. عدهی زیادی در این تیراندازی به خاک و خون کشیده شدند. معترضان با سنگ و همچنین چوبهایی که از شکستن کیوسکها به دست آورده بودند، به شکستن شیشههای ساختمانهای دولتی و بانکها پرداختند و یک جیپ و کامیون نظامی را آتش زدند. معترضان به هر نماد مخالف با مذهب حمله میکردند. این حملات نتیجهی شعلهور شدن خشم عمومی اقشارمذهبی تهران بود که در اثر کشتار معترضان در این روز به هیجان درآمده بودند. به سرعت تظاهرات به نقاط مختلف شهر کشیده شد. عدهای به وزارت دادگستری و ساختمان وزارت صنایع حمله کردند و گروهی تلاش کردند تا وزارت اقتصاد را به تصرف درآورند. نیروهای نظامی با پرتاب گاز اشکآور در برابر وزارت اقتصاد، معترضان را از آن منطقه دور کردند. گروهی از معترضان نیز راهی باشگاه شعبان جعفری شدند و شیشهها، درها و پنجرهها را شکستند. آنها سپس داخل باشگاه شدند و قسمتهای مربوط به ورزش باستانی، حمامها و لباسکنی را به آتش کشیدند. در این حین شعبان جعفری از راه رسید و به سمت معترضان تیراندازی کرد. وی و باستانیکاران باشگاهش میخواستند تا به قصد تلافی راهی بازار شوند، ولی نیروهای انتظامی مانع آنها شدند. تظاهرات در میدان سپه( میدان امام خمینی فعلی)؛ که فاصلهای با کاخ مرمر
( محل اقامت شاه) نداشت؛ با مانع بزرگی از تانکها، ادوات زرهی و نیروهای ارتش روبرو شد. در هنگام ظهر گرمای هوا شدت گرفت. از همین روی، برای چند ساعت از شدت تظاهرات کاسته شد و بعد معترضان در گروههای کوچکتر، تظاهرات را در سراسر جنوب تهران دنبال کردند. از یک سوی، معترضان در میدانهای خراسان و بهارستان، چهار راه حسنآباد، خیابانهای ژاله، ری، سیروس، ناصرخسرو، باب همایون، امیرکبیر و بازار تظاهرات کردند و از سوی دیگر، در سیمتری جی و مناطق غربی و جنوب غربی تهران تظاهرات برگزار شد. در این تظاهرات درگیری مردم معترض با مأموران حکومتی شدید بود، به وجهی که در خیابان ژاله یک درجهدار نظامی به قتل رسید و چند پاسبان مجروح شدند. همچنین معترضان در مناطق جنوب و مرکز تهران به مشروب فروشیها، سینماها، کابارهها و کافه دنسینگها حمله کردند و شیشههای این مکانها را شکستند.۹
تیراندازی نیروهای دولتی به تظاهرات مردم خشمگین کشته و مجروح بسیاری برجای نهاد. بیمارستانهای سینا، پهلوی، لقمانالدوله و شیر و خورشید از ساعات اولیه مملو از مجروحان شده بود و حتی برخی مجروحان را به مطب پزشکان میبردند تا در آنجا آنها را مداوا کنند.۱۰ خبرنگار روزنامه اطلاعات برای برآورد میزان تلفات به گورستان مسگرآباد رفت. گزارش وی از مسگرآباد در ۱۶ خرداد منتشر شد:
« خبرنگار ما گزارش داده است آقای دکتر خلعتبری پزشک قانونی از اول وقت امروز در گورستان حاضر شد تا نسبت به صدور جواز دفن مقتولین اقدام کند. گزارش خبرنگار ما که از منابع رسمی گورستان به دست آمده حاکی است که تا ظهر امروز جمع تلفات حادثه اخیر به ۷۹ نفر رسیده بود. هویت ده نفر از مقتولین در گورستان معلوم شد. ضمن صدور جواز دفن ترتیب به خاک سپردن آنها داده شد. تعداد مقتولین تهران از این تعداد ۶۶ نفر بوده است. در میان مقتولین ۲ نفر زن و یک دختر بچه وجود دارد.»۱۱
البته تعداد شهدای این قیام بیش از این ارقام بود و این گزارش تنها مربوط به گورستان مسگرآباد تهران است. برای مثال روزنامه اطلاعات از تیراندازی مأموران حکومتی به کفن پوشان ورامین سخنی به میان نیاورده و یا از تعداد جانباختگان این قیام در قم و شیراز آماری ارائه نکرده است.
تظاهرات در صبح ۱۶ خرداد نیز با شدت کمتر در حوالی بازار تهران ادامه داشت و بر اساس گزارش خبرنگار روزنامه اطلاعات در گوشه و کنار شهر مرتباً صدای شلیک گلوله شنیده میشد. از بعد از ظهر ۱۶ خرداد وضعیت شهر عادی شد و رفت و آمد در خیابانها جریان یافت.۱۲
شهر در طی این رخداد حالت جنگ زده پیدا کرده بود. رفت و آمد تانکها و ادوات نظامی به آسفالت خیابانها آسیب زیادی زده بود. کیوسکهای بلیطفروشی اتوبوسهای شرکت واحد در جنوب شهر آسیب دیده بود. شیشهی پنجرههای بانکها، سینماها و برخی دیگر از اماکن شکسته بود.
چند مغازه علاوه برچندین ماشین نظامی و غیر نظامی و اتوبوس آتش گرفته بود. حکومت پهلوی در روزهای بعد این تظاهرات را به توطئه خارجی و کشور مصر نسبت داد۱۳ تا به این ترتیب علت اصلی این رخداد را نادیده بگیرد. علت اصلی وقوع قیام پانزده خرداد نارضایتی عمومی اقشار مذهبی از انقلاب سفید و اعتراض علیه حکومت به خاطر دستگیری امام خمینی و سایر علمای معترض بود. این رخداد مهم باعث جدایی نهایی اقشار مذهبی از حکومت پهلوی و سرآغازی بر انقلاب اسلامی ایران شد.
پی نویس:
۱ )غلامرضا نجاتی، تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران، ج۱، تهران، رسا،۱۳۷۹، صص۲۳۰-۲۲۹
۲) روزنامه اطلاعات، ۱۴ خرداد ۱۳۴۲، ص۱۳
۳) همان، ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، صص ۱ و ۱۶
۴) همان، ۱۶ خرداد ۱۳۴۲، ص۱۵
۵ ) همان
۶ ) همان، ۱۸ خرداد ۱۳۴۲، ص۱۵
۷) همان، ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، ص ۱۳
۸ ) همان
۹ ) همان، ۱۶ خرداد ۱۳۴۲، ص ۱۴-۱۳
۱۰ ) همان، ص ۱۴
۱۱ ) همان، صص ۱۵-۱۴
۱۲ ) همان، ص ۱۵
۱۳ ) همان، ۲۵ خرداد ۱۳۴۲، ص ۱۳
شما چه نظری دارید؟