شکست مصر، اردن و سوریه از رژیم صهیونیستی در جنگ ۶ روزه‌ ۱۹۶۷ (خرداد ۱۳۴۶)  برای جهان اسلام و به ویژه کشورهای عرب فاجعه‌ای غیرقابل تصور بود. ارتش مصر مجهز به نیروی هوایی و زمینی بزرگی بود و اردن و سوریه نیز هرکدام از نیروی نظامی قابل ملاحظه‌ای برخوردار بودند. اما ارتش اسرائیل توانست با پیشدستی، نیروی هوایی مصر را تا حدود زیادی از کار بیندازد و سپس به هواپیماهای سوریه و اردن حمله کند و آسیبی جدی به ناوگان هوایی آنها وارد کند. علی‌رغم این برتری هوایی که با اهمال زیاد ارتش و نیروی هوایی مصر ممکن شد، آنچه که شکست اصلی سه کشور عربی را رقم زد،عقب نشینی نابهنگام ارتش مصر از شبه جزیره‌ی سینا  بود. مصر هنگامی عقب‌نشینی کرد که نیروی زمینی صهیونیستها شکستهایی اولیه به ارتش مصر وارد کرده بود، اما هنوز امکان مقاومت و تجدید قوای ارتش مصر در جبهه‌ی جنگ وجود داشت. اسرائیل در جبهه‌ی اردن و سوریه نیز توانست به پیشروی بپردازد و بلندی‌های جولان را از سوریه بگیرد و کرانه‌ی باختری رود اردن و بیت‌المقدس شرقی را از تصرف اردن خارج نماید. اما گناه شکست اعراب بر دوش مصریان بود چون اردن و سوریه به پشتوانه‌ی کمک دولت مصر وارد این جنگ شده بودند و در نبرد نیز پایداری بیشتری از خود نشان دادند.
عملکرد فاجعه‌بار ارتش مصر آنچنان غیرقابل باور بود که جمال عبدالناصر؛ رئیس جمهور مصر؛ استعفا داد، ولی حامیانش با برگزاری تظاهرات، از او خواستند تا استعفایش را پس بگیرد. مجلس مصر نیز استعفای او را نپذیرفت و ناصر کماکان رئیس‌جمهور مصر باقی ماند. ناصر عامل اصلی شکست ارتش مصر را فرمانده ارتش؛ عبدالکریم عامر؛ می‌دانست. زیرا علاوه بر سهل‌انگاری نیروی هوایی مصر و غافلگیری اولیه، عامر هنگامی که از سقوط ابوعقیله (محلی در شبه جزیره‌ی سینا) اطلاع یافت، چنان بیمناک شد که به تمام واحدهای ارتش مصر در سینا دستور عقب‌نشینی داد. این دستور عملاً به معنای یک شکست سنگین برای مصر و جمال عبدالناصر بود. 
ژنرال عامر با نجیب و ناصر در کودتا علیه سلطنت ملک فاروق همکاری کرد و بعد از پیروزی این کودتا و برقراری نظام جمهوری در مصر مدارج ترقی نظامی را به سرعت پیمود و یکی از افراد بسیار نزدیک و مورد اعتماد ناصر شد و به فرماندهی ارتش مصر رسید. اما این شکست از نظر جمال عبدالناصر غیر قابل بخشایش بود و ژنرال عامر  به خاطر این شکست از کار برکنار شد. چندی نگذشت که مأموران امنیتی مصر عامر را به همراه تعدادی دیگر از مقامهای مصری به اتهام طراحی کودتا علیه رئیس‌جمهور مصر بازداشت کردند و مدتی بعد اعلام شد عامر خودکشی کرده است. البته روایتی به صورت غیررسمی درباره‌ی خودکشی او مطرح شد مبنی بر اینکه برخی مقامات با عامر ملاقات کردند و به او گفتند بهتر است به جای آنکه اعدام شود، خودکشی کند تا احترام نظامی او حفظ شود.
 البته فرزند ژنرال عامر بعدها مدعی شد که پدرش تا آن حد شجاع بود که دست به خودکشی نزند. وی مقصر شکست مصر را ناصر معرفی کرد. از نظر وی، جمال عبدالناصر با بستن خلیج عقبه، که شریان حیاتی اسرائیل بود، در حالی وارد منازعه‌ی مستقیم با رژیم صهیونیستی شد که ارتش مصر برای مقابله با اسرائیل آمادگی لازم را نداشت، زیرا در این زمان نیمی از نظامیان زبده‌ی مصر در یمن مشغول نبرد بودند و نیمی دیگر هم که در سینا مستقر بودند، در اثر آماده باش طولانی دچار خستگی روحی و جسمی شده بودند. از همین روی ارتش مصر در این هنگام خسته و فرسوده بود. فرزند فرمانده ارتش مصر  قدمت تیرگی روابط ناصر و عامر را به قبل از آغاز جنگ با اسرائیل در ۱۹۶۷ باز می‌گرداند. وی مدعی است که اولین جرقه‌های اختلاف بین رئیس‌جمهور مصر و فرمانده ارتش این کشور هنگامی زده شد که عامر از ناصر خواست تا وی اجازه دهد که ارتش مصر از یمن عقب‌نشینی کند. فرزند عامر اضافه می‌کند که در زمان جنگ  ۱۹۶۷ جمال عبدالناصر فرمان عقب  نشینی ارتش مصر را از برابر اسرائیل صادر کرد. همچنین ژنرال عامر قبل از حمله‌ی هوایی غافلگیرانه‌ی رژیم صهیونیستی سعی کرد با درخواست حمله‌ی هوایی پیشگیرانه با خطری که ارتش مصر را در آن قرار داده بودند مقابله کند، اما ناصر چهار ساعت قبل از موعد حمله‌ی مصر، آن را لغو کرد،  چون سفیر شوروی به او اطلاع داده بود که اگر حمله را آغاز کند، مسکو از او حمایت نخواهد کرد. وی رئیس‌جمهور مصر را متهم کرده که وی ارتش را در در وضعیت انتظار قرار داد تا اولین ضربه را از رژیم صهیونیستی دریافت کند، در حالی که ژنرال عامر قبلاً به رئیس جمهور مصر تذکر داده بود که ارتش مصر قادر به تحمل این ضربه نخواهد بود.
حتی اگر مدعیات فرزند ژنرال عامر را درست تلقی کنیم، باز مسئولیت اصلی این شکست بیش از هر کسی متوجه عبدالکریم عامر است. تنها چند روز قبل از آغاز جنگ، ملک حسین؛ شاه اردن؛ در مصاحبه‌ای از قریب‌الوقوع بودن این رویارویی سخن گفت و جمال عبدالناصر از نیروهای نظامی بین‌المللی خواست تا منطقه‌ی سینا را ترک کنند. در چنین شرایطی غافلگیر شدن ارتش مصر و فرمانده آن در برابر حمله‌ی هوایی اسرائیل اشتباهی توجیه‌ناپذیر است. این اشتباه فاجعه‌بار، بیانگر این نکته‌ی اساسی است که ژنرال عامر علی‌رغم تمام مشکلات نظامی مصر،  برای تاب‌آوری ارتش این کشور در برابر حملات هوایی و زمینی اسرائیل راهبرد نظامی مناسبی طراحی نکرده بود.

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی