حسین اصغری* - روزنامه اطلاعات|
۱- مقدمه
سخنرانی سران کشورها در صحن سازمان ملل، یک جمعبندی نهایی از نحوه تفکر و رویکرد سیاست خارجه دولتشان نسبت به مسائل جاری به شمار میآید. در حقیقت هر سخنرانی، به خوبی بیانگر این امر است که یک دولت چه چشماندازی برای خود متصوراست؛ چه نقشی برای خود در تصمیمات بینالمللی قائل است؛ با چه تهدیداتی مواجه است؛ چه نگرانیهایی دارد و چه پیشنهادهایی برای بهبود عملکرد نظام بینالملل و پیش رفت جهان به سوی صلح دارد.
امسال نیز به مانند سالیان گذشته، سرگئی لاوروف، رئیس هیات فدراسیون روسیه در هشتادمین مجمع عمومی سازمان ملل بود و به بیان مواضع کشورش پرداخت. شاید اینطور گمان شود که ولادیمیر پوتین به دلیل مشکلاتی که پس از جنگ اوکراین به وجود آمد، امکان حضور در نیویورک را نداشت، اما باید گفت که سخنرانی لاوروف تبدیل به یک سنت شده است و در ۱۰ سال گذشته، او هشت بار در سازمان ملل سخنرانی کرده است. ولادیمیر پوتین تنها در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۱۵ شخصاً به بیان مواضع کشورش در مجمع عمومی پرداخته است. گفتنی است که سال ۲۰۲۰ ولادیمیر پوتین از طریق ارسال یک ویدئوی ضبط شده، به این امر پرداخت.
تقریباً در نیمی از ۱۰ سخنرانیِ اخیر رهبران روسیه در مجمع عمومی، آنها در ابتدا به نقش شوروی در پایان دادن به جنگ جهانی دوم و تاسیس سازمان ملل اشاره کردهاند. امسال نیز لاوروف از این موضوع غافل نشد و هشتادمین سالگرد پیروزی شوروی بر نازیسم آلمان و چین بر میلیتاریسم ژاپن را گرامی داشت. اما هدف روسیه از این یادآوری تقریباً هرساله چیست؟ حتی پوتین در سخنرانی خود در مجمع عمومی در سال ۲۰۱۵ ایده تشکیل سازمان ملل را مربوط به نشستی میداند که بین سران شوروی، آمریکا و انگلستان در یالتا برگزار شد. جنگ جهانی دوم در روسیه «جنگ کبیر میهنی» نامیده میشود و آن را عنصری برای همگرایی بین کشورهای پس از فروپاشی میدانند. در حقیقت اوراسیاگرایی، پلتفرم نظری این همگرایی است، زبان روسی ابزار ارتباطی آن و جنگ جهانی دوم، یکی از پشتوانههای تاریخی این همگرایی برای روسیه و کشورهای پیرامونی اوست. همچنین روسیه به عنوان میراثخوار شوروی، با تکرار نقش شوروی در ایجاد سازمان ملل در حقیقت سعی دارد تا نقش خود در معادلات جهانی را پررنگ کند.
۲- محورهای سخنرانی سرگئی لاوروف
نطق سرگئی لاوروف در مجمع عمومی پنج محور اصلی داشت که در ادامه به هریک از محورها به صورت مجزا خواهیم پرداخت.
۱- بازگشت به «منشور سازمان ملل» و تأکید قاطع بر حاکمیت و اصل عدممداخله؛ متهم کردن غرب به نقض این اصول و داشتن استاندارد دوگانه
وزیر امور خارجه فدراسیون روسیه در نطق خود ریشه مشکلات فعلی جهان را در تلاشهای مداوم غرب برای تقسیم جهان به «خودی» و «بیگانه»، «دموکراسی» و «استبداد»، «باغ شکوفا» و «جنگل»، کسانی که «پشت میز» هستند و کسانی که «در منو» جای دارند، دانست. او با تاکید بر این تقسیمبندی کشورها اظهار داشت : «گروهی خود را «برگزیده» می دانند و همهچیز برایشان مجاز است و بقیه که باید منافع «یک میلیارد طلایی» را تأمین کنند. ما خواستار رعایت بیقید و شرط اصل برابری هستیم: در این اصل تضمین آن است که همه کشورها بتوانند فارغ از قدرت نظامی، جمعیت، وسعت سرزمینی یا اندازه اقتصادشان، جایگاه شایسته خود را در نظام جهانی بیابند».
لاوروف همچنین غرب را به پایمال کردن اصل منع توسل به زور متهم کرد و مداخلات نظامی غرب و آمریکا در عراق، لیبی، فلسطین و اخیراً ایران، یمن، قطر، لبنان و سوریه را تهدیدی برای انفجار کل خاورمیانه توصیف کرد.
همچنین وزیر امور خارجه فدراسیون روسیه، ضمن محکویت دوباره حادثه هفتم اکتبر توسط حماس، حملات رژیم صهیونیستی به مردم بی دفاع فلسطین، تحمیل گرسنگی و نابودی زیرساختهای غزه و نیز طرح الحاق کرانه باختری به اسرائیل را بیتوجیه خواند و در خصوص به رسمیت شناختن فلسطین توسط کشورهای اروپایی نیز گفت: «اخیراً برخی دولتهای غربی اعلام کردند که فلسطین را به رسمیت شناختهاند ــ در حالی که ماهها پیش این تصمیم را وعده داده بودند. پرسش این است: چرا اینقدر دیر اقدام کردند؟ به نظر میرسد امیدوار بودند که تا زمان برگزاری مجمع عمومی، دیگر چیزی یا کسی برای به رسمیت شناختن باقی نماند».
او سپس در این بخش از صحبتهای خود، حملات رژیم صهیونیستی به تاسیسات هستهای ایران را که تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی است و نیز حمله به قطر را نیز محکوم کرد و در رابطه با مکانیسم موسوم به اسنپ بک نیز همه تلاشهای غرب برای بازگرداندن تحریمهای ضدایرانی سازمان ملل و خود این تحریمها را غیرقانونی دانست.
۲-استفاده راهبردی از موضوع «استعمارزدایی» و «کشورهای جنوب جهانی»
لاوروف در سخنرانی خود با پرداختن به مشکلاتی که غرب به برخی از کشورهای جنوب جهانی تحمیل نکرده است، پیشنهاد کرد که سازمان ملل روز ۱۴ دسامبر را بهعنوان «روز بینالمللی مبارزه با استعمار» اعلام کند. در حقیقت این مواضع سرگئی لاوروف، تلاش برای وجاهتبخشی به روسیه بهعنوان مدافع حقوق اکثریت جهانی به شمار میآید.
از همین رو، وزیر امور خارجه روسیه در نطق خود تاکید کرد: «روسیه همراه با اکثریت قاطع اعضای سازمان ملل خواستار لغو فوری و بدون قید و شرط محاصره تجاری بیش از ۶۰ ساله علیه کوبا و حذف آن از فهرست بدنام «کشورهای حامی تروریسم» است. ما همبستگی خود را با ملت ونزوئلا در برابر فشارها و تهدیدهای تحریمی خارجی ابراز میکنیم».
۳-فشار برای اصلاح نهادهای بینالمللی: حمایت از برزیل و هند
روسیه مدتهاست که ساختار فعلی برخی نهادهای بینالمللی از جمله سازمان ملل و به ویژه شورای امنیت آن را ناکارآمد میداند. محور بعدی نطق لاوروف، که ارتباطی نیز به محور قبلی مییابد، به اصلاح نهادهای بینالمللی به نفع کشورهای اکثریت جهانی اختصاص داشت. روسیه اخیراً پیش از هر کشور دیگری سعی در بازیگری برای افزایش دولتهای عضو در شورای امنیت دارد، تا بتواند پیش از آن که دیر شده باشد، کشورهای همسوی خود را وارد ساختار جدید کند.
در همین راستا، لاوروف از برزیل و هند (دو عضو اصلی بریکس) قاطعانه برای عضویت در شورای امنیت حمایت کرد. همچنین او خواهان افزایش نقش قاره آفریقا در شورای امنیت شد. قارهای که با وجود تعدد کشورهایی که دارد، به مانند آمریکای لاتین نماینده دائمی در شورای امنیت ندارد.
به عبارت دیگر، لاوروف خواهان «دموکراتیزهشدن» شورای امنیت از راه افزایشِ نمایندگی آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین شده و رسماً از درخواستهای برزیل و هند حمایت میکند و همزمان بر «اصلاح بیعدالتی تاریخی در قبال آفریقا» تأکید مینماید. این خط عملی، درخواست بلندمدت روسیه برای بازتعریف نظام بینالملل است.اما این همه خواستههای روسیه نبود و این کشور اصلاح ساختار سازمان ملل را فقط یک بخش کوچک ولی راهبردی از عادلانه کردن نظام بین الملل میداند.
رئیس دستگاه سیاست خارجه روسیه در این رابطه اظهار داشت: «اصلاح سازمان ملل تنها بخشی از مأموریت جامعتر برای تحول کل نظام حکمرانی جهانی است؛ که شامل دموکراتیکسازی واقعی صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی و سازمان تجارت جهانی ـ متناسب با وزن و نقش جنوب و شرق جهانی در اقتصاد، تجارت و مالیه بینالمللی است».میتوان اینطور تفسیر کرد که به اعتقاد روسیه، سازمان ملل بازوی حقوقی و صندوق بین المللی پول، بانک جهانی و سازمان تجارت جهانی بازوی اقتصادی فشارهای غرب علیه کشورهای غیرهمسو با روسیه به شمار میآید.
۴- محور امنیتی/دفاعی: محکومسازی گسترش ناتو
لاوروف، در رابطه با غرب و ناتو گفت که این کشورها، نه تنها به سمت شرق در حال گسترس هستند بلکه سعی دارند در دیگر نقاط دنیا از جمله در جنوب شرق آسیا و همچنین اقیانوسیه نیز نفوذ کنند.
او در این رابطه اظهار داشت: «مهمترین دلیل [این گسترش نفوذ]، تلاش برای حفظ هژمونی با اتکا به قدرت نظامی است. شمار بیشتری از کشورها و مناطق به الگوهای تقابلی کشانده میشوند. ناتو در اروپا دیگر جایی برای گسترش ندارد و به اقیانوس آرام، دریای چین جنوبی و تنگه تایوان نفوذ کرده و سازوکارهای جامع آسهآن را تضعیف میکند».روسیه راه مقابله با چنین توسعهطلبیهای ناتو را در ایجاد و تقویت نهادهایی چون سازمان همکاری شانگهای، کشورهای مستقل مشترکالمنافع، آسهآن، اتحادیه اقتصادی اوراسیا، سازمان پیمان امنیت جمعی، شورای همکاری خلیج فارس [که البته لاوروف از گفتن کلمه «فارس» صرف نظر کرد!] و دیگر نهادها دیده است.
با همین هدف، بلاروس و روسیه بهعنوان شرکای «دولت اتحادی» پیشنهاد تدوین «منشور اوراسیایی تنوع و چندقطبی بودن در قرن بیستویکم» را دادهاند. به اعتقاد لاوروف، این یک فرایند واقعاً فرامرزی و سراسریِ اجتنابناپذیر است، زیرا رفتار غرب مدل یورو-آتلانتیک مبتنی بر ناتو، اتحادیه اروپا و سازمان امنیت و همکاری اروپا را از معنا تهی کرده است.او سپس به غرب درباره پیامدهای سیاستِ دوجانبه و نیز تهدید، مخصوصاً نسبت به برونبوم فدراسیون روسیه در شمال لهستان به نام «کالینینگراد» هشدار داد و گفت که «پاسخ قاطع» در صورت هر گونه تجاوز به این منطقه، گریزناپذیر خواهد بود.
وزیر امور خارجه روسیه در ادامه با اشاره به وجود نشانههایی در رابطه با میل آمریکا برای پایان دادن به مساله اوکراین و همچنین دیدار دو جانبه رهبران آمریکا و روسیه در آلاسکا، به پیشنهاد پوتین در خصوص تمدید یکساله پیمان «استارت» اشاره و اعلام کرد که مسکو آماده است تا در چارچوب این پیمان، به مدت یک سال پس از پایان اعتبار آن در ۵ فوریه ۲۰۲۶ ـ مشروط بر آنکه ایالات متحده نیز متقابلاً چنین کند ـ گامی برای برهمزدن توازن بازدارندگی برندارد. لاوروف افزود: «ما معتقدیم تحقق این پیشنهاد شرایط لازم برای جلوگیری از رقابت تسلیحات راهبردی، حفظ سطح قابلقبول پیشبینیپذیری در عرصه موشکی ـ هستهای و بهبود فضای کلی روابط روسیه ـ آمریکا را فراهم خواهد ساخت».سرگئی لاوروف در حقیقت در این بخش از سخنان خود، دو پیام به طرفهای غربی صادر کرد:
ـ پیام بازدارنده (تهدید به «پاسخ قاطع») هدفِ بازدارندگیِ مخاطب غربی را دنبال میکند .
-پیام سازشجویانه (پیشنهاد محدودیتهای تسلیحاتی همراه مشروط) بهعنوان ابزاری برای کسب اعتبارِ دیپلماتیک و کاهش ریسکِ مسابقه هستهای کاربرد دارد. اما پذیرش این پیشنهاد نیاز به اعتماد متقابل و تضمینهایی دارد که فعلاً کمرنگ هستند.
۵-هویت ملی، امنیت روسیه و پرونده اوکراین
مساله اوکراین در چند سال گذشته تبدیل به خطکش و معیار روسیه برای دستهبندی کشورها به «دوست»، «غیردوست» و «دشمن» شده است. سرگی لاوروف در نطق خود روایتی از اتفاقات سال ۲۰۱۴ اوکراین ارائه داد و آن را «کودتا» نامید.فرهنگ سیاسی روسیه همیشه نشان داده است که نسبت به «زبان و مذهب ارتدوکس» بسیار جدی است و کمترین نرمشی در این حوزه ندارد.
در همین راستا، سرگئی لاوروف به تلاشهای اوکراین برای نابودی و تعطیل کردن برنامههای کلیسای کانانیچسکایا اعتراض نمود و همچنین به تلاشهای کوزوو و بوسنی و هرزگوین برای ضربه به کلیسای ارتدوکس صربستان واکنش نشان داد. از سوی دیگر لاوروف در مورد محدودیتهای اعمال شده از سمت دولت اوکراین مبنی بر ممنوعیت استفاده از زبان روسی گفت: «اوکراین تنها کشوری در جهان است که استفاده از زبان مادری را برای تقریباً نیمی از جمعیتش بهطور قانونی ممنوع کرده است. زبان عربی در اسرائیل ممنوع نیست، همانگونه که عبری در کشورهای عربی و ایران ممنوع نشده است.
اما زبان روسی در اوکراین ممنوع شده است. یادآوری میکنم که در ماده یک منشور سازمان ملل «احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی برای همگان، بدون تمایز بر اساس نژاد، جنسیت، زبان و دین» الزامی شمرده شده است».
۳- مخاطبشناسی و اهداف راهبردی سخنرانی سرگئی لاوروف
پیش از هر چیز باید گفت که با دیدن نطق سرگئی لاوروف، به خوبی میتوان فهمید که چرا او حدود ۲۰ سال بر مسند وزارت خارجه پهناورترین کشور دنیا تکیه زده است. توانمندی بسیار بالای او در امر سیاستورزی، آشنایی به ساز و کار سازمان ملل و نطق بیلکنت او در صحن سازمان ملل، به خوبی گویای توانمندیهای این وزیر پرسابقه است که ولادیمیر پوتین را از حضور هرساله در سازمان ملل، معاف میکند.اما به طور خلاصه نطق شفاف، بدون استفاده از شعر، استعاره یا کنایه او که به مدت ۲۰ دقیقه به طول انجامید، سه مخاطب داشت که در زیر به عنوان مبحث پایانی این یادداشت، ارائه می شود:
۱- مخاطب داخلی (روسیه): بازتولید روایت قربانی و مدافع هویت و امنیت ملی؛ تقویت انسجام سیاسی.
۲-مخاطب «جهانِ جنوب» (آفریقا، آمریکای لاتین، بخشهایی از آسیا): کسب همدلی با موضوعات ضداستعماری، ارائه روسیه بهمثابه شریک جایگزین نظم غربمحور و وجاهتبخشی به رهبری روسیه به عنوان رهبر جنوب جهانی.
۳- مخاطب غربی/ناتو: ارسال پیام بازدارنده (پاسخ قاطع) و در عین حال مذاکرهپذیر (پیشنهادات تسلیحاتی/دیپلماتیک) تا در بزنگاهها بتواند بازی دیپلماتیک را ادامه دهد.و در نهایت هدف کلان استراتژیک لاوروف (و بالطبع سیاست روسیه) را میتوان چنین خلاصه کرد: «کاهش تکقطبیتِ غرب، افزایش نفوذ روسیه و متحدانش در جهان چند قطبی آتی و بازترسیم قواعد بینالمللی به نفع جمع بازیگران غیرغربی».
*دانشجوی دکترای مطالعات روسیه، دانشگاه تهران
