اتحادیه اروپا با وجود توان اقتصادی و سیاسی بالا، دچار «روانشناسی ضعف» شده و در برابر آمریکا، روسیه و چین منفعلانه عمل میکند؛ انفعالی که اکنون در بحران اوکراین آشکارتر از همیشه دیده میشود.
به گزارش ایسنا، نشریه «پلیتیکو» در مطلبی در این باره اشاره میکند که رفتار اروپا در جریان مانورهای فشردهٔ دیپلماتیک برای تعیین آیندهٔ اوکراین، نشانهٔ بحرانی عمیقتر در داخل اتحادیهٔ اروپاست؛ بحرانی که نویسنده، آن را «روانشناسی ضعف» توصیف میکند. اتحادیهٔ اروپا حتی در موضوعاتی که مستقیماً با امنیت خودش در ارتباط است، نمیتواند نقش محوری ایفا کند و بیشتر در حال واکنش نشان دادن به تصمیمات دیگران است. بر اساس این گزارش، مذاکرات مربوط به آیندهٔ جنگ اوکراین که برای اروپا مسألهای حیاتی محسوب میشود، تقریباً بدون حضور مؤثر اتحادیه در حال پیش رفتن است. ایالات متحده و دیگر بازیگران سمت و سوی مذاکرات را تعیین میکنند و نقش اروپا به «مدیریت پیامدها، کاهش خسارتها و امیدواری به بازسازی نفوذ از دسترفته» محدود شده است. این حاشیهنشینی نتیجهٔ یک تصمیم یا سیاستهای یک رهبر خاص نیست، بلکه بخشی از الگوی گستردهتری از آسیبپذیری ساختاری است.
پلیتیکو استدلال میکند که رفتارهای اخیر اروپا نشاندهندهٔ قارهای فاقد شجاعت و ناتوان از اقدام قاطع است، حتی در حوزههایی که منافع اساسی آن در خطر است. اروپا در حال غرق شدن در نوعی ذهنیت جبرگرا ست؛ ذهنیتی که با توجیه ضعف و انتظار برای تغییر شرایط سیاسی (مثلاً انتخابات میاندورهای آمریکا) عملاً به انفعال منجر میشود، اما پلیتیکو میپرسد آیا اروپا واقعاً میتواند منتظر بماند؟
در موضوع اوکراین، مقاله یادآور میشود که اگرچه رهبران اروپایی بارها تأکید کردهاند امنیت اوکراین برای امنیت اروپا حیاتی است، اما کمکهای نظامی واقعی اروپا در ماههای اخیر کاهش یافته است. از نظر مالی نیز این اتحادیه در آزمونی که خود وضع کرده، مردود شده است. اوکراین سالانه به حدود ۷۰ میلیارد یورو نیاز دارد؛ رقمی که تنها ۳۵صدم درصد تولید ناخالص داخلی اتحادیه است. با این حال، اروپا ماههاست قادر نیست دربارهٔ نحوهٔ استفاده از داراییهای بلوکهشدهٔ روسیه یا گزینههای جایگزین به توافق برسد.
این مقاله تأکید میکند که به جای اقدام قاطع، اروپا مشغول «تعلل و کوتهفکری» بوده است. بهعنوان مثال، اقدام یکجانبهٔ ایالات متحده برای تعیین نحوهٔ استفاده از داراییهای روسیه و تخصیص ۵۰ درصد از سود آن به واشنگتن بهجای کییف، تازه اروپا را وادار کرده است که این مسأله را جدیتر بررسی کند. در حوزهٔ اقتصادی نیز مقاله، نشانههای ضعف اروپا را برجسته میکند. توافق تجاری اتحادیه اروپا و آمریکا که در ماه ژوییه امضا شد، از دید نویسنده نمونهای روشن از این است که چگونه ضعف میتواند در پوشش عملگرایی عرضه شود. با وجود ابزارهایی چون اقدامات ضد فشار اقتصادی و تعرفههای متقابل، اروپا به دلیل ترس از کاهش تعهد آمریکا به امنیت اروپا و اوکراین، تصمیم گرفت از این ابزارها استفاده نکند. نتیجه، توافقی یکطرفه با تعرفهٔ ۱۵ درصدی بود که مقررات سازمان تجارت جهانی را نقض میکند و اروپا را ملزم به خرید انرژی و سرمایهگذاریهای کلان در ایالات متحده میسازد، بدون آنکه ثبات وعده دادهشده را به همراه داشته باشد.
این رسانه آمریکایی نشان میدهد که همین الگو در مواجههٔ اروپا با جنگ ترکیبی روسیه، فشارهای تجاری چین و تحولات غرب آسیا نیز دیده میشود. در هر بحران، نقش اروپا کوچکتر و کماثرتر شده است. در پایان، مقاله نتیجه میگیرد که چالش اصلی اروپا روانشناختی است: باور به توانایی خود، از جمله توانایی «نه» گفتن؛ اما این فقط زمانی ممکن است که اروپا در ساختار تصمیمگیری مشترک و منابع مالی مشترک سرمایهگذاری کند. تقویت اتحادیهٔ اروپا مستلزم چشمپوشی از برخی اختیارات ملی است، اما در مقابل، اروپا چیزی اساسی به دست خواهد آورد: توان ایستادگی در جهانی که چهرههایی چون دونالد ترامپ، ولادیمیر پوتین و شی جینپینگ آن را شکل میدهند.
شما چه نظری دارید؟