سمیه میرزایی
از سالها پیش صاحبنظران و متخصصان در باب ضرورت توجه به محیط زیست سخن گفته اند ، نوشته اند و از جایی به بعد هم هشدارها داده اند، ولی متاسفانه برای بسیاری از سیاستمداران و برنامهریزان، محیطزیست به مثابه یک ژست یا یک دغدغه لوکس بوده و البته همچنان هست. آب، غذا، هوا، خاک، تالابها، حیات وحش و تنوع زیستی همه یعنی محیطزیست و اما، جنگل یعنی همه مظاهر محیطزیست، یکجا با هم در اکوسیستم بینهایت ارزشمند.
وقتی از ارزشمندی جنگل سخن میگوییم، باید جان کلام را از اسماعیل کهرم، استاد پیشکسوت بومشناسی و محیطزیست بشنویم که میگوید: «یک سوم آب مملکت ما را زاگرس تأمین میکند. هر جایی که شما چاه میکنید و آب استخراج میکنید، آن آب را جنگلهای زاگرس به ایران عزیز ما دادهاند. هر جایی که جنگل میبینید، زیر آن یک آبانبار است؛ اعم از زاگرس یا جنگلهای هیرکانی البرز. ما هم از یک طرف مازوت میسوزانیم و از یک طرف جنگلهایمان دارند از بین میروند. این جنگلها هستند که باید تأثیرات مازوت را از بین ببرند، ولی ما داریم آنها را هم از بین میبریم. میگویند در ۴۰سال گذشته ۵۱درصد جنگلهای هیرکانی از بین رفته؛ یعنی ۴۰سال دیگر خواهید دید که این جنگلها نیست میشود.
با ابربحرانهایی مانند آب و آلودگی هوا مواجهیم، ولی بدون توجه به اهمیت جنگلها و اینکه کمتر از ۷درصد مساحت سرزمین ما را جنگلها پوشاندهاند، باز هم این اکوسیستم ارزشمند دغدغه ما نیست. در کشوری به پهناوری ایران، فقط استانهای شمالی و بخشهایی از غرب کشورند که از نعمت جنگلهای هیرکانی و زاگرس بهرهمندند. زاگرس همان جنگلهایی است که به کرّات شاهد آتشسوزی در آن هستیم. فقط به این آمار از قول یکی از مدیران کل منابع طبیعی توجه کنید: «حدود ۱۸هزار هکتار جنگل زاگرس با ۷۹۰فقره حریق از ابتدای فصل خشک تا یکم مردادماه ۱۴۰۳، دچار آتشسوزی شدهاست که این آمار نسبت به سال گذشته، ۴۲۲درصد افزایش یافتهاست. ۱۲۰۰هکتار از جنگلهای لرستان در سال ۱۴۰۲ دچار آتشسوزی شد که این آمار به ۳۰۸۰هکتار در امسال افزایش پیدا کرده است و ۲۵۵درصد آتشسوزی در جنگلهای این استان نسبت به سال گذشته افزایش یافته است.»
آتشسوزی جنگلهای زاگرس با دلایلی مانند عوامل انسانی و طبیعی به ویژه مساله خشکسالی مطرح میشد، اما در مورد هیرکانی به دلیل رطوبت بالا، پوشش گیاهی انبوه و دمای معتدلتر، همواره تصور این بود که آتشسوزی این جنگلها امکان کمتری دارد، ولی روزهای متمادی، آتشسوزی هیرکانی مقابل چشمان همه ما قرار داشت. زاگرس به عنوان یکی از مهمترین سدهای طبیعی ذخیره آب و هیرکانی با تولید اکسیژن و تنوع زیستی و قدمت ۴۰میلیون ساله، فوقالعاده برای ما حائز اهمیت هستند.
به هر روی، آتشسوزی جنگلها به هر دلیلی که باشد ،تغییر اقلیم و سوءمدیریت که صد البته ردپای دومی در همه بحرانهای امروز ایران بسیار آشکارتر است؛ اکنون باید یک دغدغه ملی باشد.
نهادهای رسمی و همه ما مردم تکتک در قبال جنگلها مسئولیم.
سازمان حفاظت محیط زیست با وظیفه نظارتی و پایش مستمر و تدوین قوانین بازدارنده؛ سازمان جنگلها و مراتع با وظیفه احیای جنگل و پیشگیری و مقابله با آتشسوزی؛ سازمان مدیریت بحران و سازمانهای امدادی و البته دستگاههای نظارتی و قضایی از جمله نهادهای رسمی در حفاظت از جنگلاند اما اصلی ترین وظیفه ما مردم، «مطالبهگری» است.
مطالبهگری یعنی مردم با درک اهمیت جنگلها و پس از ادای وظایف خود در قامت مردم جوامع محلی یا یک گردشگر، از مسئولان بخواهند به صورت شفاف در مورد آمار آتش سوزیها و عملکرد سازمانهای مسئول در حفظ و نگهداشت، احیا و پیشگیری و اطفای حریق جنگلها پاسخگو باشند. در صورت مطالبهگری ماست که به قول اسماعیل کهرم، شاید بتوانیم مقابل فاجعهای به بزرگی نابودی جنگلهای هیرکانی بایستیم وگرنه تجربه زیسته نشان میدهد که سوءمدیریتها و بیتدبیریها میتواند جنگلهای ۴۰میلیون ساله را در چشم بر همزدنی نابود کند، همانطور که دریاچه ارومیه ۱۳هزار ساله را خشکاند.
شما چه نظری دارید؟