محمد ماکویی ـ طنزپرداز: چارلی چاپلین در اوج قدرتنمایی هیتلر،
«دیکتاتور بزرگ»، را میسازد و در راه رسیدن به آرمان و تعهدی که به جامعه بشری دارد، جان خود را در معرض خطر جدی قرار میدهد.
رضا عطاران، سالها پس از مرگ صدام حسین و در حالی که مردم عراق هم چندان ارزشی برای او قائل نیستند، «صد دام» را بازی میکند تا خیال خود را از اینکه کوچکترین گزندی به وی نخواهد رسید راحت کند!
میگویند مردی از شجاعتها و قهرمانیهای خود تعریف میکند و به دوستش میگوید: به مجرد اینکه وارد جنگل شدم، یک شیر دیدم، فوری جلو رفتم و دمش را بریدم. دوست او با تعجب میپرسد: دمش؟ چرا سرش را نبریدی؟
مرد در کمال خونسردی پاسخ میدهد! چون سرش را قبلا یک نفر دیگر بریده بود!
شما چه نظری دارید؟