یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۰:۲۷
نظرات: ۲۴
۰
-
سهمیه‌های کنکور عدالت را به چالش می‌کشد

عدالت آموزشی اگر به معنای برابری فرصت‌ها و کیفیت‌ها فهمیده شود، نه‌تنها مانع از تضییع حقوق محرومان خواهد شد، بلکه آینده‌ای روشن‌تر برای کل جامعه خواهد ساخت؛ آینده‌ای که در آن منزلت اجتماعی نه بر اساس سهمیه، بلکه بر پایه استعداد و کوشش سنجیده می‌شود.

روح‌الله فردوسی - روزنامه اطلاعات| سهمیه‌های کنکور در ایران یکی از مواردی است که همواره انتقادات زیادی را به خود جلب کرده است. این سهمیه‌ها شامل مواردی مانند سهمیه مناطق محروم، سهمیه خانواده‌های شهدا، جانبازان، آزادگان، ایثارگران، و همچنین سهمیه روستاییان و قطب‌های علمی می‌شود. هدف رسمی این سیاست، جبران نابرابری‌های اجتماعی و فضای آموزشی در مناطق مختلف کشور است؛ اما در عمل، این سیستم بارها به عنوان منبعی برای بی‌عدالتی‌های ساختاری مورد انتقاد قرار گرفته است.

یکی از مهم‌ترین انتقادات وارد بر سهمیه‌های کنکور این است که برخی از سهمیه‌ها بدون در نظر گرفتن معیارهای دقیق و شفاف اعمال می‌شوند و گاهی افرادی که نیاز واقعی ندارند، از این مزایا بهره‌مند می‌شوند. همچنین، اختلاف چشمگیر نمرات پذیرفته‌شدگان سهمیه‌ای و عمومی، باعث ایجاد حس ناامیدی در میان داوطلبانی می‌شود که با تلاش فراوان، نمره بالایی کسب کرده‌اند، اما به دلیل عدم برخورداری از سهمیه، از پذیرش محروم می‌مانند. این موضوع نه تنها انگیزه دانش‌آموزان را کاهش می‌دهد، بلکه به اصل عدالت در دسترسی به آموزش عالی آسیب می‌زند.

علاوه بر این، برخی از سهمیه‌ها به‌صورت یکنواخت و بدون توجه به شرایط فعلی مناطق یا افراد، اعمال می‌شوند. مثلاً یک دانش‌آموز روستایی که در یک شهرک پیشرفته زندگی می‌کند، همچنان تحت پوشش سهمیه روستایی قرار می‌گیرد، در حالی که شرایط آموزشی او با یک دانش‌آموز شهری تفاوت چندانی ندارد. این ناهماهنگی‌ها نشان می‌دهد که سیستم سهمیه‌بندی نیازمند بازنگری جدی، شفاف‌سازی معیارها و هدفمندتر کردن مزایا است تا واقعاً به کاهش نابرابری کمک کند، نه ایجاد بی‌عدالتی جدید.

درباره موضوع سهمیه‌های کنکور و بی‌عدالتی‌هایی که در نتیجه آن شکل می‌گیرند، یادداشتی انتقادی از روح‌الله فردوسی، نویسنده و منتقد، به دستمان رسیده است که آن را در زیر می‌خوانید:
یکی از مناقشات این روزها در عرصه آموزش عالی مسأله سهمیه‌های اختصاصی در کنکور است. سهمیه‌هایی که در آغاز با نیت حمایت از برخی اقشار اجتماعی یا جبران کاستی‌های تاریخی شکل گرفتند، اما اکنون خود به معضلی ساختاری بدل شده‌اند. این سهمیه‌ها هر چند در ظاهر ابزاری برای عدالت هستند، ولی در عمل بارها به بی‌عدالتی متهم شده‌اند و اعتراضات گسترده جامعه علمی و دانشگاهی را بر انگیخته‌اند. چالش اصلی در این زمینه این است آیا می‌توان عدالت آموزشی را با مکانیزم‌های تبعیض‌آمیز تحقق بخشید یا آنکه عدالت در گرو برابری فرصت‌ها و کیفیت یکسان آموزش است؟

 این پرسش ریشه‌ای ما را ناگزیر می‌کند که میان «عدالت صوری» و «عدالت واقعی» تمایز قائل شویم. عدالت صوری می‌گوید که باید به هر گروهی امتیازی داد تا به میدان رقابت برسد، اما اقتضای برقراری عدالت واقعی آن است که کیفیت شرایط آغازین رقابت برای همگان برابر باشد. اگر عدالت را به معنای برابری در نقطه شروع بگیریم، سهمیه‌ها دقیقا ضد این معنا عمل می‌کنند و نابرابری جدیدی می‌آفرینند.

برای فهم این معضل باید نخست به سرشت آموزش در جامعه نگریست.آموزش نه صرفا انتقال محفوظات، بلکه ابزاری برای ارتقاء سرمایه انسانی و فرهنگی یک ملت است. از دیدگاه جامعه‌شناسی، آموزش عالی نقش تعیین‌کننده در بازتولید یا شکستن ساختارهای قدرت و منزلت اجتماعی دارد. وقتی دروازه‌های ورود به دانشگاه‌ها با معیارهایی جز شایستگی علمی گشوده می‌شوند، معنای آموزش و منزلت آن مخدوش می‌شود. در چنین وضعی دانشگاه به جای آنکه معبد دانایی و بستر شکوفایی استعدادها باشد، به نهادی سیاسی و امتیازده بدل می‌شود.

نتیجه آن است که کیفیت علمی دانشگاه‌ها تنزل می‌یابد، اعتماد عمومی نسبت به عدالت نظام آموزشی سست می‌شود و انگیزه‌های فردی برای کوشش و رنج علمی کاهش می‌یابد. جامعه‌ای که در آموزش تبعیض را نهادینه کند، دیر یا زود در تمامی حوزه‌های اقتصادی، مدیریتی و حتی اخلاقی پیامدهای آن را خواهد چشید. چرا که ریشه بسیاری از بحران‌های اجتماعی به نظام آموزش باز می‌گردد.

از منظر اجتماعی، سهمیه‌های تبعیض‌آمیز عملا بازتولید شکاف‌های طبقاتی و منطقه‌ای را موجب می‌شوند. در ظاهر برای رفع محرومیت‌ها وضع می‌شوند، اما در عمل نه به توسعه پایدار مناطق محروم کمک می‌کنند و نه عدالت اجتماعی را محقق می‌سازند. دلیل آن روشن است؛ ورود یک جوان از منطقه محروم به دانشگاه، بدون آنکه زیرساخت‌های آموزشی و فرهنگی محل زندگی او ارتقاء یافته باشد، صرفا یک «استثنا» می‌آفریند نه یک جریان پایدار توسعه. افزون بر این، چنین جوانانی که با سطح علمی پایین‌تر وارد دانشگاه می‌شوند، غالبا با فشارهای روانی و ناکامی تحصیلی روبه‌رو می‌شوند زیرا محیط دانشگاهی بر پایه رقابت علمی شدید بنا شده است. این ناکامی نه‌تنها برای فرد، بلکه برای جامعه نیز هزینه‌آفرین است چرا که ظرفیت آموزشی و سرمایه‌های ملی صرف تربیت نیرویی می‌شود که توان بهره‌برداری کامل از آن موقعیت را ندارد. اینجاست که سهمیه‌ها به جای شکستن چرخه فقر و محرومیت، آن را بازتولید می‌کنند.

از نگاه فلسفی، عدالت به معنای نهادینه کردن استحقاق‌هاست؛ یعنی هر کس به قدر توانایی و شایستگی خود بهره‌مند شود. وقتی نظام آموزشی با ابزار سهمیه معیاری جز شایستگی را مبنای گزینش قرار می‌دهد، در حقیقت عدالت فلسفی را قربانی عدالت ظاهری می‌کند. لذا سزاواری در عرصه علم، جز با تلاش و استعداد و توانایی حاصل نمی‌شود. اگر شایسته‌سالاری بنیان توسعه پایدار است، نقض آن مساوی است با تهدید بنیان جامعه. تجربه تمدن‌ها نشان داده است که هیچ جامعه‌ای بدون تکیه بر شایسته‌سالاری علمی و اخلاقی به پیشرفت واقعی نرسیده است. سهمیه‌ها با برهم‌زدن توازن استحقاق‌ها، عملا در تعارض با فلسفه عدالت قرار دارند. اینجاست که باید میان نیت خیرخواهانه و پیامد ناعادلانه تفکیک قائل شویم.

از حیث اخلاقی نیز سهمیه‌های گسترده انگیزه تلاش و کوشش را در میان دانش‌آموزان سست می‌کنند. اخلاق بنیانش بر فضیلت‌هاست و یکی از بزرگترین فضیلت‌ها در عرصه علم، «رنج دانایی» است؛ همان که بزرگان فرهنگ ما بارها بر آن تأکید کرده‌اند. وقتی جوانی ببیند که دیگری با امتیازاتی فراتر از تلاش علمی به مقصد می‌رسد، احساس بی‌انگیزگی و سرخوردگی در او پدید می‌آید. چنین نظامی فضیلت کوشش را تحقیر می‌کند و ارزش رنج بردن برای دانایی را از میان می‌برد. این بی‌انگیزگی به‌تدریج به بحران اخلاقی و روانی بدل می‌شود. جوانان یا راه یأس را برمی‌گزینند یا به دنبال راه‌های میان‌بر و غیرقانونی می‌روند. جامعه‌ای که انگیزه جوانانش را نابود کند، در حقیقت آینده خود را به تاراج داده است.

از منظر فرهنگی نیز سهمیه‌ها به نوعی فرهنگ وابستگی و امتیازطلبی دامن می‌زنند. فرهنگ سالم، فرهنگی است که ارزش کار و تلاش را درونی کند و شهروندانش را به سوی خوداتکایی سوق دهد. سهمیه‌ها اما نوعی پیام ضمنی منتقل می‌کنند که «به جای کوشش، به امتیاز متکی باش». چنین پیامی روحیه ملی را فرسوده  و جوانان را از استقلال فکری و عزت نفس دور می‌کند. به جای آنکه مناطق محروم با توسعه زیرساختآموزشی، معلمان توانمند، کتابخانه‌ها و آزمایشگاه‌های مجهز توانمند شوند، به جوانان آن مناطق امتیازی داده می‌شود که آنان را در رقابتی نابرابر قرار  می‌دهد. این همان درمان سطحی است که درد را پنهان می‌کند اما درمان نمی‌کند. توسعه پایدار نیازمند اصلاح ساختار آموزش در همه سطوح است، نه اعطای امتیاز مقطعی در آستانه ورود به دانشگاه. 

در این میان نباید فراموش کرد که اصل دغدغه حمایت از محرومان و ایثارگران، دغدغه‌ای شریف است. جامعه باید حافظ کرامت کسانی باشد که در جنگ یا در شرایط سخت اجتماعی آسیب دیده‌اند.

اما پرسش این است که آیا بهترین شیوه حمایت، اعطای سهمیه در دانشگاه است؟ تجربه نشان داده است که حمایت‌های مستقیم‌تر و هدفمندتر، مانند بورسیه‌های مالی، فرصت‌های کارآموزی یا خدمات ویژه آموزشی، هم به عدالت نزدیکتر است و هم کیفیت آموزش را مخدوش نمی‌کند. از این رو می‌توان میان «حمایت اجتماعی» و «امتیاز آموزشی» تفکیک قائل شد. جامعه می‌تواند حمایت اجتماعی گسترده‌ای از ایثارگران و خانواده‌های محروم به عمل آورد بی‌آنکه حرمت دانشگاه و معیارهای علمی آن را خدشه‌دار کند.

کشورهای توسعه‌یافته تجربه‌های متفاوتی در این زمینه دارند. بسیاری از آنها به جای سهمیه‌های فراگیر، «نظام‌های سهمیه مشروط» یا «برنامه‌های توانمندسازی» طراحی کرده‌اند. این طرح‌ها نه به معنای پایین آوردن استاندارد علمی، بلکه به معنای فراهم کردن آموزش‌های تکمیلی و تقویتی پیش از ورود به دانشگاه است. بدین ترتیب دانش‌آموزانی که از مناطق کمترتوسعه‌یافته می‌آیند، ابتدا در برنامه‌های آموزشی ویژه شرکت می‌کنند تا سطح علمی‌شان ارتقاء یابد، سپس وارد رقابت عادلانه می‌شوند.

این تجارب نشان می‌دهد که راه حل واقعی بالا بردن سطح آموزشی پیش از ورود دانشگاه است نه دستکاری در نتایج رقابت‌ها. راهکار منطقی در ایران نیز باید در همین مسیر باشد. با اصلاح عمیق زیرساخت آموزشی در مناطق محروم، افزایش کیفیت مدارس، اعزام معلمان توانمند و سرمایه‌گذاری در آموزش عمومی در کنار آن می‌توان برنامه‌های توانمندسازی برای دانش‌آموزان مناطق محروم تدارک دید تا آنان با سطح علمی رقابتی وارد کنکور شوند.همچنین حمایت مالی از خانواده‌های ایثارگران و محرومان می‌تواند به جای امتیاز علمی، جبران‌کننده بخشی از محرومیت‌ها باشد. افزون بر این، ایجاد دانشگاه‌های منطقه‌ای توانمند برای یک دوره گذار می‌تواند پل ارتباطی باشد میان محرومیت‌های آموزشی و رقابت ملی. به این ترتیب هم شأن دانشگاه‌های مادر حفظ می‌شود هم کرامت محرومان پاس داشته خواهد شد.

در نهایت مسأله سهمیه‌ها، آزمونی برای بلوغ نظام آموزشی ماست. اگر بپذیریم که علم و دانشگاه گوهر اصلی پیشرفت‌اند، باید پاسدار منزلت آنها باشیم و دروازه‌هایشان را تنها بر اساس شایستگی علمی بگشاییم. عدالت حقیقی نه در توزیع امتیازهای تصنعی، بلکه در فراهم کردن فرصت‌های برابر برای همه فرزندان این سرزمین است. تنها در این صورت است که دانشگاه به جایگاه حقیقی خود، یعنی کانون تولید علم و پرورش نخبگان بازمی‌گردد و جامعه از برکات آن بهره‌مند می‌شود. عدالت آموزشی اگر به معنای برابری فرصت‌ها و کیفیت‌ها فهمیده شود، نه‌تنها مانع از تضییع حقوق محرومان خواهد شد، بلکه آینده‌ای روشن‌تر برای کل جامعه خواهد ساخت؛ آینده‌ای که در آن منزلت اجتماعی نه بر اساس سهمیه، بلکه بر پایه استعداد و کوشش سنجیده می‌شود.

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 24
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • امین IR ۲۳:۴۳ - ۱۴۰۴/۰۷/۲۰
    به ایثارگران محترم وام ،مسکن و...بدن نه با دادن سهمیه وضایع کردن حق دیگر دانش آموزان.
  • ایرانی IR ۱۴:۴۶ - ۱۴۰۴/۰۷/۲۱
    رقابت سر دانش نیست سر میزان سهمیه اس بچه های ما که سهمیه ندارند له شدند حق الناس برای اونایی که با سهمیه جای بقیه را گرفتن
  • امر IR ۱۸:۱۸ - ۱۴۰۴/۰۷/۲۱
    تورا بخدا زودتر ابن سهمیه ها را بردارید تا بیشتر در حق خانواده ها و دانش آموزان کنکوری با استعداد و زحمت کش ظلم نشود عوض سهمیه کنکور تسهیلات دیگری بدهید والسلام
  • مردم IR ۱۹:۵۱ - ۱۴۰۴/۰۷/۲۱
    اما کو گوش شنوا، بی عدالتی ناشی از سهمیه ها هم باعث ناامیدی جوون ها شده هم باعث شده کلی افراد به دروغ خودشون رو جانباز و ایثارگر جازدن و برای استفاده از سهمیه خلاف کردن با همدستی دوستان و اقوامشون تو نهادها...
  • حقخواه IR ۲۳:۳۳ - ۱۴۰۴/۰۷/۲۱
    حق بچه‌های ما ضایع شده درکنکور یک به چهل عدالت نیست و مردم ازاون خانوده ها نفرت دارند
  • مینا محمدی DE ۰۶:۲۲ - ۱۴۰۴/۰۷/۲۲
    وقتی مروان خانوادها در مواقع حساس و بحرانی زن و فرزندان عزیز خود را رها می‌کنند و در راه وطن و شما کسانیکه در خانه های خود در آرامش هستید جان عزی. خود را فدای خاک پاک ایران می‌کنند عدالت است ولی اگر فرزندان این شهدا و جانبازان قطع نخاع و بی دست و پا سهمیه کنکور بگیرند عدالت نیست انصاف و وجدان انسان بودن خیلی خوب است و به دل ها و قلب های خود مراجعه کنید و اینهمه در دولت اصلاحات پا رو ارزش ها نگ
    • N IR ۲۰:۰۸ - ۱۴۰۴/۰۸/۰۶
      حدود 30 سال است حق 99 درصد جوان ها را به سهمیه ای ها داده اید دیگه کافی نیست؟! جوان 18 ساله ای که 20سال پس از پایان جنگ به دنیا آمده چرا باید سهمیه داشته باشد.این بی عدالتی محض است . ظلم ظلم ظلم است. شرکت کننده محترم کنکور با سهمیه آیا می دانی 20 سال پس از پایان جنگ یعنی 20 سال پس از ایثارگری پدرت به دنیا آمده ای؟
    • درود IR ۲۱:۲۴ - ۱۴۰۴/۰۸/۰۶
      ببخشید بچه های کنکوری الان که 18 یا 19 ساله هستند و جنگ 40 سال پیش تمام شده و این بچه ها 20 سال پس از پایان جنگ و ایثارگری پدر به دنیا آمدند میشه بگید چجوری این بچه ها را رها کردند و به جبهه رفتند؟ بعد جبهه رفتنشان چه مشکلی برای بچه هایشان که پس از 20 سال ایثارگری به دنیا آمدن درست کرده؟ سهمیه دادن به این بچه هایی که گفتم ظلم صددرصد به دیگران است.
  • همشهری IR ۱۱:۴۲ - ۱۴۰۴/۰۷/۲۲
    با۱۶۰۰ تجربی منطقه دو ۴ سال پشتکنکور باز هم مردود شدم اهمان شما رو خواهد گرفت
  • احمد IR ۱۲:۰۶ - ۱۴۰۴/۰۷/۲۲
    هر گونه سهمیه یعنی نخبه کشی،ترویج ناامیدی،گسترس بی عدالتی،ایجاد نا حقی
  • علیرضا IR ۱۲:۲۲ - ۱۴۰۴/۰۷/۲۲
    متأسفانه سهمیه ها نه تنها دانشگاه ها بلکه کل بخش اداری و اقتصادی کشور رو از پای درآورده. فردی که کوچکترین توانایی تحصیلی و مدیریتی نداره به لطف داشتن سهمیه در رشته های تاپ و پست های مدیریتی بالا استخدام می‌شوند و برای این مملکت تصمیمات کلان میگیرند. بخصوص در بخش پزشکی که با جان مردم سر و کار دارند این موضوع اهمیت بیشتری پیدا میکنه.
  • سلام IR ۲۲:۴۹ - ۱۴۰۴/۰۷/۲۲
    داشتن سهمیه = موفقیت در کنکور جوانانی که مانند سهمیه ای ها سهمیه نداشتند و ناامید و آینده زندگی خود را در مسیری دیگر دیدند برگزاری این کنکور در شرایط نامساوی اصلا عادلانه نیست. عزیزان دارای سهمیه را باید به طریق دیگر کمک نمود نه با ضایع کردن حق دیگران. بهتره اصلا کنکور برگزار نشه سهمیه ای ها را ببرید دانشگاه خیال راحت
  • مپ IR ۱۷:۰۴ - ۱۴۰۴/۰۷/۲۳
    مردم عادی دیگه هیچ حقی تواین کشور ندارن فقط هرکس سهمیه داره بچه هاش دانشگاه رشته ی خوب میرن با کمترین درس خوندن وسر کار میرن ما مردم عادی باید بمیریم
  • م ر IR ۱۷:۰۶ - ۱۴۰۴/۰۷/۲۳
    تورو خدا این سهمیه ها ی کنکور رو بردارید بچه هامون پشت سهمیه ها نابود شدن هرچی تلاش کنن فایده نداره باز اونا بدون تلاش جلوتر هستن خیلی ظلمه خیلی
  • علی IR ۱۷:۴۴ - ۱۴۰۴/۰۷/۲۳
    با سلام ...با توجه به گستردگی اینترنت و فضای مجازی در تمام نقاط کشور حتی روستاهای مرزی ، و استفاده دانش آموزان از کلاس های مجازی ، پس شایسته و لازم نیست سهمیه بندی مناطق صورت گیرد ، از طرفی در کلانشهرها بدلیل ترافیک خیابان‌ها و زندگی صنعتی والدین دانش آموزان عدم برخورداری از کلاسهای حضوری است و بیشتر مثل مناطق دیگر از فضای مجازی جهت تدریس و یاد گیری استفاده می‌کنند....پس باید عادلانه و یکسان باشند
  • مادر IR ۱۳:۰۹ - ۱۴۰۴/۰۷/۲۴
    به نظر من نمیخواد خیلی مسئولین را به چالش بکشید چندصباحی دیگر با همین دست فرمون پیش بریم وقتی کشورمون با کمبود شدید جوان و نوجوان مواجه شد عمق فاجعه را درک میکنیم سالهاست که استعدادها را سرکوب کردیم سخت کوشان و درسخوان ها را خانه نشین کردیم یا فراری دادیم
  • بهنام US ۱۴:۵۸ - ۱۴۰۴/۰۷/۲۴
    اصلاً این سهمیه‌ها چه معنی داره صاحب سهمیه‌ها مگه از دولت پول نمی‌گیرند چه نیازی هست که فرزند یه سهمیه داری با معدل۱۰ پزشکی قبول بشه به خدا ظلمه رای نخبگان برای دانش آموزانی که واقعاً درس می‌خونند برای اونایی که معدل ۱۹ ۱۸ ۲۰ ی‌گیرند ظلم می‌کنند خدا ازتون نگذره
  • سارا IR ۱۸:۳۵ - ۱۴۰۴/۰۷/۲۴
    حق ناس گردن کسی که از سهمیه استفاده میکنه هست چ‌ن حق خیلیا پایمال میشه و واقعا غیر عادلانه ترین روش ممکن در کشور ماست
  • نسرین IR ۲۳:۱۵ - ۱۴۰۴/۰۷/۲۴
    سهمیه های کنکور نه تنها بی عدالتی هست بلکه آینده رشته های خاص و حساس را که حق واقعا بااستعدادترین ها هست را به خطر می اندازد. چرا حتی تخصص که خیلی مهم هست باز سهمیه تو اولویت باید باشه؟ هیچ جای جهان همچین چیزی نیست.
  • هم وطن IR ۲۳:۲۲ - ۱۴۰۴/۰۷/۲۴
    خانواده های هستند که با تنگدستی، حتی خانه خود را می‌فروشند وهزینه های یک میلیاردی برای کمپ تخصصی برای بچه هاشون میدن، به امید اینکه رشته تاپ قبول بشن، چرا بچه های 25 درصدسهمیه با خد ذهنی متوسط رو به ضعیف رشته های خوب پذیرش بشن؟ این عدالت هست؟
  • حسین IR ۱۰:۳۲ - ۱۴۰۴/۰۷/۲۵
    متاسفانه سهمیه باعث شده حق بچه ها از بین برود امسال دانش آموزی که در کلاس شون حتی جز بیست نفر اول هم نبوده بهترین رشته و دانشگاه با سهمیه قبول شده ولی نفرات اول متاسفانه نتوانستند رسته مورد دلخواه قبول بشوند و از دانشگاه جا ماندند و اینها که سه سال کنار هم دوست بودند الان به شدت از اون خانواده و از ابن بی عدالتی متنفر شدند خواهشا به داد بچه های مردم برسید
  • دانیال IR ۱۰:۴۴ - ۱۴۰۴/۰۷/۲۵
    یوی از بی عدالترین چیزهایی که در دنیا فکر کنم نظیر ندارد همین سهمیه است مگر می شود کسی که رتبه بسیار پایین تری دارد وارد رشته مثلا پزشکی شود بعدا به اون بیمار بنده خدا ظلم شده . به خانواده های که ابن شرایط را دارند از نظر مالی و مسکن و غیره کمک شود نه این که حق یک دانش آموز که سه سال زحمت کشیده و بیچاره شده به خاطر سهمیه دیگری به حقش نرسد . الان پدر اون بچه که در زمان جنگ سنش کم بوده چکار کند
  • SA IR ۲۰:۳۵ - ۱۴۰۴/۰۸/۰۶
    فکر کنم رتبه بندی جهانی از نحوه پذیرش دانشجویان در ایران خبر نداره. که چه دانشجویانی به جای چه دانشجویانی پذیرش می شوند.
  • یه ایرانی DE ۰۱:۱۲ - ۱۴۰۴/۰۹/۱۰
    من راضی نیستم و حلالتون نمیکنم از بنیاد و بچه هایی که با سهمیه حق منو خوردن اینو از ته قلبم میگم

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی